دوران طلایی روابط تهران و تلآویـو
تحریم اسرائيل پیامد انقلاب اسلامی ایران
آموزشهای نظامی دوران پهلوی آن گونه که مطبوعات اروپایی نوشتند، در سال 1356، حدود پانزدههزار نظامی ایرانی در اسرائیل آموزش میدیدند و تقریباً تمام فرماندهان عالیرتبه ارتش ایران به اسرائیل سفر کرده بودند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
يکشنبه 1396/11/15
سال 1328 آغاز روابط ایران و اسرائيل
اعلاميه رسمي دولت كه در 23 اسفند 1328 به مناسبت شناسايي اسرائيل انتشار يافت، به شرح زير بود:پس از استقلال دولت اسرائيل و به رسميت شناختن آن از طرف سازمان ملل متحد، [جهت] بررسي حفظ منافع اتباع ايراني در فلسطين كه [در] نتيجه [وقوع] جنگ خسارات زيادي متحمل شده بودند آقاي عباس صيقل را به عنوان نماينده به فلسطين اعزام داشت. پس از مذاكرات مفصلي كه از طرف سازمان ملل و دولت امريكا با ايران به عمل آمد، براي اينكه دولت ايران بيشتر بتواند منافع اتباع خود را حفظ و اشكالاتي كه در كار چند هزار ايراني مقيم فلسطين پيدا شده مرتفع شود سه ماه قبل آقاي صفينيا را به سمت مأمور مخصوص به فلسطين اعزام داشت و با اين عمل دولت ايران، دولت اسرائيل را بالفعل به رسميت شناخت ولي براي اينكه اين شناسايي به صورت رسمي درآيد طبق تصميم هيئت دولت آقاي انتظام نماينده دائمي دولت شاهنشاهي در سازمان ملل متحد به اطلاع نماينده دولت اسرائيل رساند كه از اين پس دولت ايران دولت اسرائيل را به طور دو فاكتو به رسميت شناخته است.
تلگراف رسيده از آقاي انتظام حاكي است كه اين دستور به موقع اجرا گرديد.
دولت محمد مصدق به خواستة افكار عمومي مردم مسلمان ايران و جهان اسلام پاسخ مثبت داد و در ۱۶ تير ماه 1330، شناسايي دو فاكتو اسرائيل را پس گرفت و كنسولگري ايران را در اسرائيل تعطيل كرد.
بازگشت آیت الله خمینی به ایران و پایان روابط 30 ساله ایران و اسرائیل
سیزدهم بهمنماه سال 1357 و یک روز پس از بازگشت امام خمینی از پاریس به تهران، خبرگزاری «رویترز» از نگرانی مقامات دولت اسرائیل خبر داد. بر مبنای این گزارش، اسرائیلیها بهزعم خود، این بازگشت و تشکیل حکومتی با مختصات مدنظر امام خمینی را عامل بروز تندرویهای خشن و تهدیدی برای کوششهای صلح خاورمیانه ــ که در واقع عامل تسلط اسرائیل بر دشمنانش بود ــ میدانستند؛ امام خمینی از همان آغاز نهضت در سال 1342، مسئله فلسطین را در کنار مسائل داخلی کشور به عنوان معضلی تاریخی و مهم معرفی کرد و اسرائیل را دشمن بزرگ جوامع اسلامی و مردم مسلمان ایران بهشمار آورد.
این رویکرد آشتیناپذیر، پا به پای اوج گرفتن انقلاب در سال 1357 به مانیفست انقلاب و با کامیابی آن به یکی از اصول سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران بدل شد.
برای واکاوی ریشههای نگرانی و ترس مقامات رژیم صهیونیستی از کامیابی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی باید به سالها پیش از پاییز و زمستان پرحادثه 1357 بازگشت. دیدگاه هشدارآمیز امام نسبت به رابطه ایران و اسرائیل به طلیعه نهضت در سال 1342 و حتی مدتی پیش از آن باز میگردد. از جمله ایشان در شهریورماه سال 1341 با نگاهی فرامرزی و اعتقادمحور دراینباره میگویند: «من با هیچ یک از کشورهای مسلمان رابطهای ندارم ولی موقعی که اختلافاتی بین همان کشورهای اسلامی و حکومت یهود بهوجود میآید، چارهای جز جانبداری از حکومتهای اسلامی ندارم... ما با اسرائیل و بهائیها نظر مخالف داریم و تا روزی که مسئولین امر دست از حمایت از این دو طبقه برندارند، ما به مخالفت با آنها ادامه میدهیم».
شاید اوج هشدارهای امام دراینباره، سخنرانی معروف خرداد 1342 باشد؛ سخنانی که به حوادث 15 خرداد و دستگیری ایشان انجامید.
امام همچنین پشت پرده تلاش اسرائیل برای نفوذ در ارکان اقتصادی، نظامی و فرهنگی ایران را این گونه بهصراحت بیان کرد: «اسرائیل نمیخواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسرائیل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ نمیخواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد... میخواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ میخواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ میخواهد این مملکت، دارای ثروتی نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود». در نهایت نیز با بیان اینکه دولت ما به تبعیت از اسرائیل به ما اهانت میکند، به نوعی استقلال عمل نظام پهلوی را نیز به چالش کشیدند.
هوشیاری امام در مبارزه با اسرائیل
هوشیاری امام و ضریب دادن به مقابله با اسرائیل در کنار مبارزه با استبداد پهلوی، در دوران تبعید و زمانی که پایههای نظری و عملی انقلاب در حال شکلگیری بود نیز ادامه یافت. ایشان بهویژه در پیامهایی که در زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973م (1352ش) خطاب به جوامع و حاکمان مسلمان صادر میکردند، بر همکاری و بده بستانهای حکومت پهلوی و رژیم صهیونیستی تأکید داشتند: «این شاه ایران است که دستان اسرائیل را در سراسر ایران باز گذاشته و اقتصاد ایران را به خطر انداخته است. ... این شاه است که با افزایش استخراج نفت به مبارزه علیه کشورهای نفتخیزی که میخواهند از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند برخاسته است. اینجانب کراراً خطر اسرائیل و عمال آن را که در رأس آن شاه ایران است گوشزد کردهام».امام خمینی در گفتوگویی که یک ماه قبل از پرواز به تهران با روزنامه «بالتیمور سان» آمریکا داشتند، صریحاً فروش نفت به دو رژیم اسرائیل و آفریقای جنوبی در دولت آینده ایران را تحریم کردند. بدین ترتیب زنگ خطر دیگری برای اقتصاد اسرائیل، که بهشدت به جریان صادرات نفت ایران وابسته بود، به صدا درآمد.(2)
مجموعه کردار، گفتار و مواضع سازشناپذیر امام خمینی در دوران مبارزه در قبال اسرائیل باعث شد طلیعه پیروزی انقلاب به مفهوم غروب اقبال و منافع این رژیم در ایران باشد. این نکته زمانی پررنگتر میشود که بدانیم بنمایه «افشاگری علیه سیاستهای اسرائیل» به آموزهای ثابت و مداوم در روند مبارزات امام خمینی و به تبع آن ملت ایران بدل شده بود. از سوی دیگر، ارتباط میان انقلابیون ایرانی و مبارزان فلسطینی و الهامبخشی امام خمینی، به عنوان رهبری توانمند، در کنار منافع اقتصادی و نظامی اسرائیل در سایه حکومت پهلوی، پیروزی انقلاب را به کابوس سران رژیم صهیونیستی تبدیل کرد. در سایه چنین روندهایی است که نگرانی و هراس اسرائیلیها از بازگشت پیروزمندانه امام خمینی به میهن قابل درک میشود.
پی نوشت:
1- روابط حكومت شاه با رژيم صهيونيستي، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
2- هراس تلآویـو از پـرواز انـقـلاب، سیدمرتضی حسینی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت