مجریان متفاوت تلویزیون

عادل و رضا و مهران

درباره مجریانی که با شیوه خاص اجرای خود برای تلویزیون بیننده و وجاهت کسب می کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
این هفته درباره رضا رشیدپور و شیوه او در «حالا خورشید» نوشتیم. او برنامه را به گونه ای پیش می برد که مردم احساس می کنند جایی برای بیان درد و دل های شان وجود دارد و به همین خاطر است بجای پناه بردن به رسانه های خارجی، پای تلویزیون خودمان می نشینند. این روشی است که چند مجری دیگر هم پیش گرفته اند؛ مثل عادل فردوسی پور، مهران مدیری،احسان علیخانی و رامبد جوان. به فهرست، چند نام ديگر را مي توان اضافه كرد از جمله سروش صحت كه اين شب ها سريال «ليسانسه ها» و برنامه «كتاب باز» را روي آنتن دارد.

درباره این پنج مجری و کیفیت کارشان نوشته ایم؛ پیش از آن لازم است برخی برنامه سازان ناخواسته کاری می کنند که ریزش بیننده و بی اعتمادی آن ها را به همراه دارد. ‌مثل همين گزارش «زندگي بدون شبكه هاي اجتماعي». این گزارشگر حرف مردم درباره قطع تلگرام را وارونه جلوه داد و باعث شد کاربران در کامنت های خود نقدهای اساسی به صدا و سیما وارد کنند. خیلی ها هم معتقد بودند او مجری سیاست تلویزیون بوده.

رضا رشيدپور / حالا خورشيد


«حالا خورشید» در گام اول یک برنامه سر حال صبحگاهی است. رضا رشیدپور با علم به اين موضوع سعی کرده مدل اجراهای قبلی را کنار بگذارد. او برای ایجاد شفافیت نخواسته در قید سری برنامه های شیشه ای اش بماند و برای چالش، سراغ مدل «دید در شب» نرفته.سعه صدر دیگر ویژگی مثبت برنامه است که گاهی مهمان ها تلویزیون را نشانه می روند اما رشیدپور نه هول می شود و نه مانع از انتقاد آن ها. نمونه اش را میان حرفهای صریح الیا محتشمی،همسر سرمهندس نفتکش ایرانی شاهد بودیم که کلی انتقاد روانه صدا و سیما کرد. برگ برنده دیگر رشيدپور گام برداشتن همراه با اتفاقات و سوژه های روز است. گاهی گرانی تخم مرغ محور می شود و گاهی فیلترینگ تلگرام. رشیدپور کنار مردم می ایستد و زبان آن ها می شود؛ یعنی بجای ترسیدن از مواجهه با ماجرای فیلتر شدن، خیلی رک می گوید خود او هم از این اتفاق ناراحت است و دست به دامان فیلتر شکن شده. حتی به معاونت سیاسی صدا و سیما متلک می اندازد که گزارشی از خوشحالی مردم بخاطر قطع تلگرام پخش کرده بود. این همراهی است که باعث می شود بریده حرف های او دست به دست بچرخد.

عادل فردوسي پور /نود


زبان سرخش خيلي وقت ها برايش گران تمام شده اما تاثيري در تغيير شاكله فكري عادل فردوسي پور نداشته است. مي دانيم كه حمايت مديران تلويزيون از نود، جسارت فردوسي پور را تقويت كرد اما هر كسي «جنبه» حمايت را ندارد. او فريفته افشاگري ها و افزايش روز بروز بيننده هايش نشد و وظيفه اصلي اش را فراموش نكرد. رسالت اصلي او «برنامه سازي»‌است ؛‌آن هم با استاندارد و تراز بالا. هر سال دكور و آيتم هاي نود را تغيير مي دهد و با آغوش باز سراغ ايده هاي نو همكارانش مي رود. طبعا نود خالي از ايراد نيست كه به كرات درباره آن ها نوشته ايم، بحث حالا چيز ديگري است: عادل فردوسي پور بجاي غلطيدن به سمت مديران ورزشي و چهره هاي مطرح فوتبال ، كنار مردم ايستاد و زبان گوياي آن ها شد. اصلا بخاطر چنين جايگاهي است كه گاه طيفي از هوادران يك تيم او را دشمن خود مي دانند و از هر گونه اظهارنظرش تعابير فرامتن مي كنند. عادل، در بزنگاه هاي حساس، مردم را رها نكرد و نشان داد، با آن ها همدل و همراه است.اين مانيفست،اعتبار او و نود را باعث شده است.    

مهران مديري/ دورهمي


در يك دوره بين او و تلويزيون شكرآب شد اما مهران مديري عليه اين رسانه لب به شكايت باز نكرد. او خوب مي دانست ريشه محبوبيتش در تلويزيون است و مسولان بهتر مي دانستند مديري براي شان مايه اعتبار است. او در «دورهمي» نقش منتقد اجتماعي بازي مي كند و مي خواهد زبان مردم باشد. انتقادهايش گاهي بيش از حد عريان است و ابزاري مي شود براي مخالفان دولت. در دوره جديد، نقدهايش اصولي تر و همگام با اتفاقات روز است. استندآپ هايش برغم داشتن مخالفاني سرسخت، به دل جماعت زيادي مي نشنيد و گاه بي گاه در مناسبت هاي مختلف بريده آن را دست به دست مي كنند. كسي نيست نداند مديري حتي وقتي بي رحمانه دولتمردان را نقد مي كند، سفارشي نپذيرفته بلكه حرف دل خود اوست. شايد چنين روشي بزعم برخي درست نباشد اما نمي توان مديري را متهم به دولت ستيزي كرد. او فعلا «نقد ميانه» را انتخاب كرده و انتقادهايش حساسيت سري پيش «دورهمي»‌را ندارد. مهران مديري جزو مجرياني است كه رفتار و سكناتش همراهي برانگيز است و باعث اعتماد مردم به تلويزيون مي شود.

احسان عليخاني / ماه عسل


اصولا مجرياني كه از سوي مسولان تلويزيون توبيخ مي شوند، پيش مردم به محبوبيت مي رسند! البته نمي خواهيم محبوبيت احسان عليخاني را به مخالفت خواني اش تقليل دهيم ولي او بارها چوب نقدهاي تند و تيزش را خورده. معروف ترين آن به ماجراي ويژه برنامه سال تحويل و كنايه به رئيس جمهور وقت بازمي گردد كه منجر به ممنوع الكاري اش شد. در «ماه عسل» هم بسياري اوقات نقدهايش گزنده بوده و دلخوري مسولان را به همراه داشته. در طرف مقابل اما بر تعداد هواداران عليخاني اضافه شده تا جايي كه وقتي طرح محسنين را راه اندازي مي كند،‌با استقبال چشمگير مواجه مي شود. عليخاني حرف هاي «شعاري» و «باب طبع مديران» كم نمي زند اما ادبيات گفتاري اش به گونه اي است كه به دل هوادارانش مي نشيند. كسي هم پيش خود نمي گويد «اي بابا او مجري اوامر مسولان بالا دستي است!» نه؛ عليخاني آداب محبوب شدن را ياد گرفته و فهميده تا وقتي مي تواند از آن مراقبت كند كه كنار مردم ايستاده باشد نه مسولان تلويزيون. به همين خاطر است كه هر حرفي نمي زند و با ظرافت روي مرز باريك «مجري تلويزيون بودن» و «زبان مردم بودن» حركت مي كند.    

رامبد جوان/ خندوانه


مدل برنامه سازي و اصولا شخصيتي رامبد جوان يك تفاوت اساسي با عادل فردوسي پور و رضا رشيدپور دارد. او با «زبان شيرين» سراغ موضوعات مختلف مي رود و اگر هم بخواهد به مسولان يا مردم نقد كند،‌خنده از لبش نمي افتد. رامبد اهل كنايه زدن و دنبال كردن مسائل حاد روز نيست. او نخواسته رداي يك مجري مخالف خوان بر تن كند كه البته با توجه به رسالت «خندوانه» روش او كاملا اصولي است. رامبد جوان اما يك ويژگي بزرگ دارد و آن برخورداري از محبوبيت، همپاي ديگر سلبرتي هاي تلويزيون است. تا جايي كه اين موقعيت حتي در بازيگري نصيب او نشد. رامبد جوان با مدل برنامه سازي و اجراي متفاوتش، طيف زيادي از بيننده ها را جذب تلويزيون كرد و اين گونه براي آن وجاهت خريد. جوان هر كاري كند متهم نمي شود كه مجري سياست صدا و سيما است؛ او آن قدر ذكاوت دارد كه فرمايش مديران را از فيلتري درست عبور دهد و دافعه ايجاد نكند. اين گونه است كه طرح ها ، ايده ها و كمپين هاي او با اقبال فراوان مواجه مي شود و وقتي براي كمك رساني مالي اقدام مي كند، عددهاي بزرگي بدست مي آيد. 

منابع: هفت صبح /تبیان

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت