جف بزوس و آمازون، استارتاپی که از گاراژ شروع شد و جهان را فتح کرد
آمازون نام یک شرکت تجارت الکترونیکی امریکایی است که در سال 1994 توسط جف بزوس در امریکا تاسیس و راهاندازی شد. این استارتاپ امروز جزو بزرگترینها در دنیاست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
سه شنبه 1396/08/23 ساعت 14:36
آمازون در سال ۲۰۱۴ معادل ۶۳ درصد فروش آنلاین کتاب و ۴۰ درصد کل فروش کتاب دنیا را از طریق خرده فروشی به دست آورد.
کمپانی آمازون بخش عظیمی از فعالیتهای خود را مدیون وبسایت خود میباشد و درصد بالایی از فعالیتهای کمپانی آمازون از طریق همین وبسایت انجمام میشود. یکی از ویژگیهای این وبسایت امکان ورق زدن و مطالعه نسخه الکترونیکی بیشتر کتابهایی که در این وب سایت برای فروش گذاشته شدهاست میباشد.
لازم به ذکر است دیگر آمازون فقط یک فروشگاه کتاب نیست و هر چیزی که تصور کنید در این وبسایت جهت فروش آماده میباشد. تلویزیون، ساعت، کیف و کفش، کتاب، گوشی موبایل، لوازم خانگی و هر محصول دیگری که مورد نیاز انسانها میباشد.
شاید جالب باشد که بدانید وبسایت معروف Alexa (الکسا) متعلق به آمازون میباشد. همچنین وبسایت IMDB یا همان بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها که اطلاعات فیلمها مثل سال تولید، سال نمایش، بازیگران، کارگردان و سایر موارد مهم در مورد فیلمها را در اختیار کاربران میگذارد. سایت IMDB یکی از بزرگترین مراجع بانک اطلاعاتی در مورد فیلمها است. البته فقط Alexa (الکسا) و IMDB متعلق به آمازون نیستند و این کمپانی فعالیتهای دیگر و وبسایتهای دیگری نیز دارد.
جف بزوس موسس آمازون
جف بزوس (Jeff Bezos) موسس و مدیر عامل شرکت آمازون، یکی از قدرتمندترین رهبران تجاری و تکنولوژیک جهان است که بین ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد و گاهی نیز به مقام اول ثروتمندترین مرد جهان نیز رسیده است. فروشگاه اینترنتی جف بزوس سالانه فروشی معادل 100 میلیارد دلار دارد.مادر جف بزوس اهل ایالات متحده بود و پیش از بیست سالگی، در ژانویه سال ۱۹۶۴ جف را به دنیا آورد و سپس با یک مهاجر کوبایی به نام «مایک بزوس» ازدواج کرد. جف پس از تولد ده سالگی اش متوجه شد مایک، پدر حقیقی او نیست.
از همان دوران کودکی نشانههایی دیده میشد که جف، از هوش بالایی برخوردار است. زمانی که تازه قادر به راه رفتن شده بود، با یک پیچگوشتی به سراغ گهواره خود رفت و محافظ آن را از جا در آورد و آن را تا حدی تبدیل به یک تخت خواب معمولی کرد.
پدربزرگ او، Preston Gise، نقش بسیار شگرفی در شکل گیری شخصیت وی داشت و او را با زندگی حرفه ای آشنا تر کرد. زمانی که در سال ۲۰۱۰ به جشن فارغ التحصیلی یکی از دانشگاههای معروف برای سخنرانی دعوت شده بود، گفت: «پدر بزرگم به من یاد داد که مهربان بودن، دشوار تر از باهوش بودن است.»
جف بزوس در نهایت به دانشگاه پرینستون رفت و در رشته علوم کامپیوتری مشغول به کسب دانش شد. پس از فارغ التحصیلی، پیشنهادهای شغلی از سوی اینتل و Bell Labs به او پیشنهاد شد اما آنها را رد کرد تا به استارتاپ «Fitel» بپیوندد.
پس از اینکه Fitel را ترک کرد، تصمیم گرفت با همکاری یکی از دوستان خود به نام «Halsey Minor»، یک سرویس و استارتاپ خبری توسط فکس راه اندازی نماید. (توضیح مترجم: آقای ماینر مدتی بعد و در سال ۱۹۹۳، وب سایت Cnet را تاسیس کرد.)
بزوس به جای تاسیس این استارتاپ با Halsey Minor، پیشنهاد همکاری یک شرکت سرمایه گذاری به نام «D. E. Shaw» را پذیرفت. پس از چهار سال کار کردن در این موسسه، تبدیل شد به یک معاون ارشد.
در سال ۱۹۹۴ بود که بزوس در مقاله ای مطالعه کرد که وب در یک سال معادل ۲۳۰۰ درصد رشد کرده است. همین رقم، شگفت زده اش کرد و دریافت که باید راهی پیدا کند برای سهیم شدن در این رشد. لیستی تهیه کرد از ۲۰ قلم جنسی که به بهترین شکل میتواند آنها را به صورت آنلاین بفروشد و سپس به این نتیجه رسید که فروش کتاب، بهترین گزینه است.
بزوس علیرغم داشتن یک شغل و رتبه عالی در موسسه سرمایه گذاری D.E. Shaw، تصمیم به ترک آن و آغاز استارتاپ خود گرفت.
وی بعدا در همین خصوص چنین اظهار نظری داشت: «زمانی که دغدغههای فراوانی دارید، با موارد کوچک ممکن است راه خود را گم کنید. پیش خود گفتم شاید زمانی که هشتاد ساله شوم، غبطه بخورم که چرا در سال ۱۹۹۴، وال استریت را در میانه سال و در بدترین وقت ممکن رها نموده و به پاداشهایی که میتوانست به من تعلق گیرد، پشت کردم.
اما حقیقت این است که وقتی هشتاد ساله میشوید، این چیزها دیگر برایتان مهم نیستند. شاید اگر در همهمه ای به نام "اینترنت" شرکت نمیکردم، بیشتر افسوس میخوردم چرا که از نظر من در همان زمان، این موضوع تبدیل شده بود به یک انقلاب دیجیتالی. زمانی که چنین به موضوع فکر کردم، تصمیم گیری بسیار آسان تر شد.»
مدیر او در شرکت سرمایهگذاری یاد شده، شخصی به نام «David E. Shaw»، همه تلاش خود را انجام داد تا جف را متقاعد به ماندن کند. بزوس ولی تصمیم خود را گرفته بود که باید شرکت خودش را تاسیس نماید. به این نتیجه دست یافته بود که بهتر است یک استارتاپ شکست خورده را تجربه کرده باشد تا اینکه بی هیچ تلاشی، زندگی عادی اش را ادامه دهد.
آمازون با چنین تفکری متولد شد. مکنزی و جف به تگزاس رفتند تا برای مدتی، خودروی پدر جف را قرض بگیرند و سپس با همان خودرو رهسپار سیاتل شدند. بزوس در تمام راه، از صندلیهای خالی خودرو استفاده مینمود و مسافر سوار میکرد.
بزوس کار Amazon.com را در پارکینگ (گاراژ) خانه اش آغاز کرد و بیشتر قرار ملاقاتهای خود را نیز در شعبه یکی از فروشگاههای زنجیره ای کتاب به نام Barnes & Noble انجام میداد.
و اینچنین بود تا استارتاپی که در گاراژ خانه شروع شد به جایی برسد که تبدیل به اولین و بزرگترین در دنیا شود.
منابع:نوبلز،برترینها
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت