انگشت مغرور

انگشت من گرمش که می شد ...جوراب من را پاره می کرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انگشت مغرور

 

انگشت من گرمش که می شد

جوراب من را پاره می کرد

هم من و هم جوراب من را

با ناخنش بیچاره می کرد

سوراخ جورابم برایش

انگار می شد یک هواکش

صد بار گفتم: ناخنت را

کوتاه کن کوتاه خواهش

با این که من ناراحتم او

از کار خود خوش حال و راضی ست

انگشت چاقالوی مغرور

فکر خجالت ها ی من نیست

koodak@tebyan.com

تنظیم: شهرزاد فراهانی- منبع: ماهنامه نبات

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه : شعر
آخرین مطالب سایت