خاطرات یک مداد

کوچولوهای مهربون، ما اینجا یک مداد داریم که قرار است هر روز یکی از خاطراتی که در دوران تحصیلی دارد را برای شما تعریف کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطرات یک مداد


 کوچولوهای مهربون، ما اینجا یک مداد داریم که قرار است هر روز یکی از خاطراتی که در دوران تحصیلی دارد را برای شما تعریف کند.


  هر روز منتظر یکی از خاطرات مداد ما باشید:
 


چهارشنبه


امروز اشتباهی رفتم توی یک جامدادی دیگر.


دوستم که مرا گم کرده بود، گریه کرد.

همه با هم گشند و گشتند تا مرا پیدا کردند.
 

دوستم به من گفت: « یادت باشد که جا مدادیِ تو قرمز است. جای دیگر نرو.»


گفتم: « باشد. نمی رود!»
 

 

 

 

منبع: ماهنامه رشد کودک
 تنظیم: فهیمه امرالله

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت