علم حضوری و علم حصولی
علم حضوری و علم حصولی
اهداف:
آشنایی دانش آموزان با علم حضوری و علم حصولی و نفس در حکمت اشراق سهروردی
چکیده:
نخستین تقسیمی كه میتوان برای علم و شناخت در نظر گرفت این است كه علم یا بدون واسطه به ذات معلوم، تعلّق میگیرد و وجود واقعی و عینی معلوم برای عالم و شخص درك كننده، منكشف میگردد و یا وجود خارجی آن، مورد شهود و آگاهی عالم، قرار نمیگیرد بلكه شخص از راه چیزی كه نمایانگر معلوم میباشد و اصطلاحاً صورت یا مفهوم ذهنی نامیده میشود از آن آگاه میگردد.
علم حضوری و علم حصولی
در اصطلاح فلسفی علم بر دو گونه است: علم حضوری و علم حصولی. علم حضوری یعنی علمی که عین واقعیت معلوم پیش عالم ( نفس یا ادراک کننده دیگری ) حاضر است و عالم شخصیت معلوم را می یابد، مانند علم نفس به ذات خود و حالات وجدانی و ذهنی خود.
علم حصولی یعنی علمی که واقعیت معلوم پیش عالم حاضر نیست، فقط مفهوم و تصویری از معلوم پیش عالم حاضر است، مثل علم نفس به موجودات خارجی از قبیل زمین، آسمان، درخت، انسان های دیگر، اعضای بدن خود شخص ادراک کننده.
در علم حضوری مطابق تعریف بالا علم و معلوم یکی است یعنی وجود علم عین وجود معلوم است و انکشاف معلوم پیش عالم به واسطه حضور خود معلوم است در نزد عالم و از این جهت این علم را ( حضوری ) می نامند به خلاف علم حصولی که واقعیت معلوم غیر از واقعیت علم است و انکشاف معلوم پیش عالم به واسطه مفهوم یا تصویری است که از وی در پیش خود دارد و به عبارت دیگر به واسطه حصول صورتی است از معلوم در نزد عالم و از این جهت این علم را( حصولی ) می نامند.
در رابطه با تاریخچه مطرح شدن این مسئله شهید مطهری می نویسد:
چنین به نظر می رسد که این مسئله از خیلی پیش ترها و شاید در دوره ارسطو مطرح نبوده است. آن ها علم را بدون اینکه به علم حضوری و علم حصولی تفکیک کنند به کار می بردند ولی قدر مسلم در کلمات بوعلی و در باب علم شیء به ذات خود و و در باب علم نفس به ذات خود و در باب علم باری به خود مطرح است که این نحوه علم به خود علم حضوری است.
درک نفس از طریق علم حضوری
سهروردی معتقد است انسان، خویشتن خویش را از طریق صورت نمیشناسد. چنانکه در فلسفه ارسطو و ابن سینا این گونه است. از نظر ارسطو و ابن سینا، علم، صورت حاصل از یک معلوم در نزد ذهن است. سهروردی بیان میکند که چون هر صورتی در نفس، کلی است و نمیتواند مانع مصادیق کثیر باشد، صورت نمیتواند نفس را نشان دهد، در حالی که انسان، چنان درکی از خود دارد که هیچ چیز دیگر در آن درک، داخل نیست.
پس این درک از راه صورت به دست نیامده است. او در کتاب خود می نویسد: علم به عنوان ادراک نفس، ذاتی بوده و قائم به خود است. زیرا فرد با ذات خود، از ذات خود آگاه است انائیت و مفهوم «من» یعنی «خود» موضوع علم هستند. در نهایت آنچه از طریق آگاهی نخستین ذات شخص به دست می آید، راهی به سوی علم است که(علم حضوری) نامیده می شود.
مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی
تنظیم: مریم فروزان کیا