مفهوم کلی ذاتی و عرضی

کلی ذاتی محمولی است که ذات موضوع وابسته به ان است و خارج از ذات آن نیست یعنی ماهیت موضوع فقط در ان متحقق می شود و کلی عرضی عبارت است ز محمول خارج از ذات موضوع. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مفهوم کلی ذاتی و عرضی

اهداف کلی:

هدف از ارائه این بخش این است که دانش آموز:

1-    کلی ذاتی و کلی عرضی را بشناسد.

2-    با تفاوت های کلی ذاتی نسبت به کلی عرضی آشنا شود.

3-    با مفاهیم، واژه ها و اصطلاحات این بخش آشنا شود.

 

چکیده:

کلی ذاتی محمولی است که ذات موضوع وابسته به آن است و خارج از ذات آن نیست یعنی ماهیت موضوع فقط در آن متحقق می شود و کلی عرضی عبارت است از محمول خارج از ذات موضوع.

 

کلی ذاتی – کلی عرضی:

دو اصطلاح ذاتی و عرضی در منطق معانی مختلف دارند این بحث در سه باب از ابواب منطق مورد بحث است:

 

باب ایساغوجی، باب مقولات و باب برهان

اما اکنون مقصود ما بحث از ان قسم ذاتی و عرضی است که اختصاص به باب ایساغوجی یا کلیات خمس دارد. باب ایساغوجی را (فرفوریوس) شاگرد (افلوطین) از حکمای اسکندریه به منطق ارسطو افزوده است.

 

1- کلی ذاتی:

محمولی است که ذات موضوع متقوم بر آن است و خارج از آن ذات نیست یعنی ماهیت موضوع فقط در آن متحقق می شود بنابراین قوام موضوع به آن است، حال این محمول خواه تمام ذات باشد مانند حمل کردن انسان بر زید یا علی یا محمول جزء ذات باشد مانند حمل کردن حیوان بر انسان و یا حمل کردن ناطق بر انسان(حیوان و ناطق هرکدام جزئی از ماهیت انسان است) پس تمام ماهیت یا جزء ماهیت ذاتی نامیده می شود.

بنابراین ذاتی شامل جنس، نوع و فصل است زیرا نوع خود ماهیت افراد است که داخل در ذات آن ها می باشد و جنس و فصل هر کدام جزء ماهیت و داخل در ذات اند( به عبارت دیگر کلی تقسیم می شود به ذاتی و عرضی؛ و کلی ذاتی تقسیم می شود به جنس، نوع و فصل )

 

2- عرضی:

عبارت است از محمول خارج از ذات موضوع که وقتی ذات موضوع با تمام خصوصیات ذاتی خود تقوم و تحقق یافت، محمول عرضی به آن ملحق (عارض) می شود مانند: خندان بودن که عارض بر انسان می شود و راه رفتن که عارض بر حیوان می شود و مکان داشتن که عارض بر جسم است.

 

تشخیص ذاتی از عرضی:

برای تشخیص ذاتی از عرضی باید به صفات و علائم ذاتی توجه نمود، منطقیان برای ذاتی 4 ویژگی ذکر کرده اند به شرح ذیل:

الف) انفکاک امر ذاتی از افراد چه در ذهن و چه در خارج ممتنع است به عنوان مثال انسانیت را به هیچ لحاظی از انسان نمی توان جدا نمود.

 

ب) امر ذاتی نیاز به علت ندارد و نمی توان گفت چرا علی انسان است و انسانیت او به چه علت است چون انسانیت ذاتی علی است.

 

ج) تصور و تعقل امر ذاتی در هر شیء مقدم بر تصور آن شیء است به عنوان مثال اول حیوانیت برای انسان تصور می شود و بعد از آن خود انسان را تصور می کنیم یا ابتدا انسانیت را در علی تصور می کنیم و بعد خود علی را.

 

د) امر ذاتی بدیهی است.

 

دبیر گرامی این درس از جمله دروس مهم در منطق و حتی در فلسفه می باشد لطفا با تأمل بیشتری تدریس شود.


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت