تضمینی برای حیات و امنیّت جامعه

قصاص یك برخورد و انتقام شخصى نیست، بلكه تأمین كننده امنیّت اجتماعى است. در جامعه‏اى كه متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنیّت از بین مى‏رود و آن جامعه گویا حیاتى ندارد و مرده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تضمینی برای حیات و امنیّت جامعه

قصاص یك برخورد و انتقام شخصى نیست، بلكه تأمین كننده امنیّت اجتماعى است.

در جامعه‏اى كه متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنیّت از بین مى‏رود و آن جامعه گویا حیاتى ندارد و مرده است. چنان كه در پزشكى و كشاورزى و دامدارى، لازمه حیات و سلامت انسان، گیاه و حیوان، از بین بردن میكروب‏ها و آفات است.


وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره  ـ 179)

اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص، حیات (و زندگى نهفته) است. باشد كه شما تقوى پیشه كنید.

این آیه با یك عبارت كوتاه و بسیار پر معنى پاسخ بسیارى از سۆالات را در زمینه مساله قصاص بازگو مى‏كند و مى‏گوید:" اى خردمندان! قصاص براى شما مایه حیات و زندگى است، باشد كه تقوا پیشه كنید" (وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).

آیه 179 سوره بقره كه از ده كلمه تركیب شده، و در نهایت فصاحت و بلاغت است.

آنچنان جالب است كه به صورت یك شعار اسلامى در اذهان همگان نقش بسته، و به خوبى نشان مى‏دهد كه قصاص اسلامى به هیچ وجه جنبه انتقام‏جویى ندارد بلكه دریچه‏اى است به سوى حیات و زندگى انسانها.

از یك سو ضامن حیات جامعه است، زیرا اگر حكم قصاص به هیچ وجه وجود نداشت و افراد سنگدل احساس امنیت مى‏كردند جان مردم بى‏گناه به خطر مى‏افتاد همانگونه كه در كشورهایى كه حكم قصاص به كلى لغو شده آمار قتل و جنایت به سرعت بالا رفته است.

و از سوى دیگر مایه حیات قاتل است چرا كه او را از فكر آدم‏كشى تا حد زیادى باز مى‏دارد و كنترل مى‏كند.

و از سوى سوم به خاطر لزوم تساوى و برابرى ، جلو قتل هاى پى در پى را مى‏گیرد و به سنتهاى جاهلى كه گاه یك قتل مایه چند قتل و آن نیز به نوبه خود مایه قتل هاى بیشترى مى‏شد پایان مى‏دهد، و از این راه نیز مایه حیات جامعه است.

زود قضاوت نكنید. ممكن است در برخورد سطحى، قصاص را خوب ندانید ولى با خرد و اندیشه درمى‏یابید كه قصاص رمز حیات است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ»

و با توجه به اینكه حكم قصاص مشروط به عدم عفو است نیز دریچه دیگرى به حیات و زندگى گشوده مى‏شود.

جمله لعلكم تتقون كه هشدارى است براى پرهیز از هر گونه تعدى و تجاوز ، این حكم حكیمانه اسلامى را تكمیل مى‏كند.

به عبارت دیگر گویا آیه در مقام پاسخ به یك سرى ایرادهایى است كه به حكم قصاص، به خصوص از سوى روشنفكر نمایان مطرح مى‏شود. قرآن مى‏فرماید: حكم قصاص براى جامعه انسانى تأمین كننده‏ى حیات و زندگى است.

اسلام كه در هر مورد مسائل را با واقع‏بینى و بررسى همه جانبه دنبال مى‏كند، در مسأله خون بى‏گناهان نیز حق مطلب را دور از هرگونه تندروى و كندروى بیان داشته است، نه همچون آئین تحریف شده یهود فقط تكیه بر قصاص مى‏كند و نه مانند مسیحیت كنونى فقط راه عفو یا دیه را به پیروان خود توصیه مى‏نماید، چرا كه دومى مایه جرئت است و اولى عامل خشونت و انتقام‏جویى.

قصاص یك برخورد و انتقام شخصى نیست، بلكه تأمین كننده امنیّت اجتماعى است. در جامعه‏اى كه متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنیّت از بین مى‏رود و آن جامعه گویا حیاتى ندارد و مرده است. چنان كه در پزشكى و كشاورزى و دامدارى، لازمه حیات و سلامت انسان، گیاه و حیوان، از بین بردن میكروب‏ها و آفات است.

اگر به بهانه اینكه قاتل هیجان روانى پیدا كرده، بگوییم او رها شود، هیچ ضمانتى نیست كه در دیگر جنایت‏ها این بهانه مطرح نشود، چون تمام جنایتكاران در حال سلامت و آرامش روحى و فكرى دست به جنایت نمى‏زنند. با این حساب تمام خلافكاران باید آزاد باشند و جامعه سالم نیز تبدیل به جنگل شود كه هر كس بر اثر هیجان و دگرگونى‏هاى روحى و روانى، هر كارى را بتواند انجام دهد.

گمان نشود كه دنیاى امروز، دنیاى عاطفه و نوع دوستى است و قانون قصاص، قانونى خشن و ناسازگار با فرهنگ حقوق بشر دنیاست. اسلام در كنار حكم قصاص، اجازه عفو و اخذ خون بها را داده تا به مصلحت اقدام شود.

توجیهاتى از قبیل اینكه از مجرمان و قاتلان در زندان با كار اجبارى به نفع پیشرفت اقتصادى بهره‏گیرى مى‏كنیم، قابل قبول نیست. چون این برنامه‏ها، تضمین كننده امنیّت عمومى نیستند. اصل، مقام انسانیّت و جامعه عدالت پرور است، نه دنیاى پرخطر همراه با تولید بیشتر، آن هم به دست جنایتكاران و قاتلان! از آنجا كه قانون قصاص، ضامن عدالت و امنیّت و رمز حیات جامعه است، در پایان آیه مى‏فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» یعنى اجراى این قانون، موجب خوددارى از بروز قتل‏هاى دیگر است.

قصاص یك برخورد و انتقام شخصى نیست، بلكه تأمین كننده امنیّت اجتماعى است. در جامعه‏اى كه متجاوز قصاص نشود، عدالت و امنیّت از بین مى‏رود و آن جامعه گویا حیاتى ندارد و مرده است

حیات، داراى انواعى است:

1ـ حیات طبیعى. مثل زنده شدن زمین در بهار و بعد از باران. «یُحْیِ الْأَرْضَ» «1»

2ـ حیات معنوى. مثل دعوت پیامبر كه عامل زنده شدن مردم است. «دَعاكُمْ لِما یُحْیِیكُمْ» «2»

3ـ حیات برزخى كه شهدا دارند. «لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ» «3»

4ـ حیات اخروى كه براى همه است. «یُمِیتُكُمْ ثُمَّ یُحْیِیكُمْ» «4»

5- حیات اجتماعى در سایه امنیّت و عدالت. نظیر همین آیه «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»

 

پیام‏های آیه:

اجراى عدالت، تضمین كننده حیات جامعه است. «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»

2ـ تعادل میان رأفت و خشونت، لازم است. خدایى كه رحمن و رحیم است، قصاص را رمز حیات مى‏داند. «لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ»

3ـ حذف عنصر خطرناك، یك اصل عقلانى است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ»

4ـ زود قضاوت نكنید. ممكن است در برخورد سطحى، قصاص را خوب ندانید ولى با خرد و اندیشه درمى‏یابید كه قصاص رمز حیات است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ»

5ـ تقوا و دورى از گناه، فلسفه احكام دین است. چه احكام عبادى و چه قضایى. «5» «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»

6- قصاص، سبب بازدارى مردم از تكرار قتل است. «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»

 

پی نوشت ها:

(1). روم، 50.

(2). انفال، 24.

(3). بقره، 154.

(4). بقره، 28.

(5). در بیان فلسفه روزه نیز مى‏فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» بقره، 183.

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نور ج 1

تفسیر نمونه ج 1

 

مطالب مرتبط:

فلسفه قصاص

قصاص و مقابله به مثل

آیا قصاص کفاره گناه است ؟

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت