نزدیک ترین راه به سوی تقوا
نزدیک ترین راه به سوی تقوا
از منظر قرآن، عدل به مثابه صفت و ملكه انسانی و اجتماعی ریشه در فطرت انسان ها دارد. بدین معنا كه در نهاد آدمی و در اساس خلقت او گرایش به عدالت و عدالت خواهی، تنفر از ظلم و ستم، بیعدالتی و تبعیض وجود دارد. و این حقیقتی است كه انسان آن را در ذات خود یافته و فطرتش را بدان حكم میكند. هر چند كه سرگرم شدن به اسباب ظاهری و امور دنیوی او را غافل ساخته باشد. لذا قرآن انسان را به چیزی بیرون از وجود انسانی خود و عقل و فطرت او فرا نمیخواند و اگر به عدل فرا میخواند، عدلی است كه ریشه در وجود او دارد. چنانچه در آیه 90 از سوره مباركه نحل میخوانیم: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ: همانا خداوند فرمان به عدل و احسان میدهد.
وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ: و خدا آسمان ها و زمین را به حقّ آفریده است. (سوره جاثیه- آیه 22)
عدل الهی چون صفت حق تعالی است در عین واقعی بودن و كامل بودن، یكی از اصول آفرینش نیز میباشد.
باید دانست كه علاوه بر اینكه خلقت جهان هستی بر اساس عدل است، ایجاد قوانین و سنن و كلمات جهان هستی نیز بر پایة عدل و داد تحقق یافته است چنان چه در آیه 115 سوره انعام میخوانیم كه:
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ: و سخن پروردگارت به راستى و داد، سرانجام گرفته است و هیچ تغییر دهندهاى براى كلمات او نیست و او شنواى داناست.
در این آیه سخن از اتمام كلمة حق بر اساس صدق (راستی) و عدل (اعتدال و برابری) است و در آن تردیدی و تبدیلی نیست.
قرآن كتابی است آسمانی كه دستورات زندگی، چگونه زیستن برای سعادت دنیا و آخرت در آن نهفته است و عدالت كه یكی از مفاهیم با ارزش این كتاب میباشد از آغاز خلقت تا ابد جایگاه ارزشی خود را نزد بشر حفظ كرده است و دقیقاً به خاطر ذات عدالت خواهانه آدمی كه ریشه در صفات پروردگار دارد، انبیاء الهی مبعوث شدند تا آدم سرگشته را به راه حق و برقراری عدل كه یكی از اصول اعتقادی و اصلیترین اهداف پیامبران بود، بازگردانند.
از مهمترین وظایفى كه هر انسانى بالاخص مسئولین حكومتى به عهده دارند، رعایت ضابطه و قانون است. به این معنا كه در تمام امور زندگى به ویژه مسائل سیاسى و اجتماعى عدالت را رعایت كنند نه اینكه به خاطر رابطه با اقوام و دوستان از مسیر عدالت منحرف شوند.
در مورد اهمیت و ارزش عدالت در قرآن کریم خداوند این چنین فرمان داده است:
«إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ» (نحل، 90)
علاوه بر این معنا، هدف بعثت انبیاء قیام مردم به عدالت بوده است «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید، 25)
به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشكار روانه كردیم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند،
در ارزش و عظمت عدالت همین بس كه نزدیك ترین راه به سوى تقوا معرفى شده است: «اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» (مائده، 8)
موضوع عدالت در قرآن كریم در ابعاد مختلفى مطرح شده كه به قسمتى از آن اشاره مىكنیم.
1- عدالت در وزن كردن اجناس:
«وَأَوْفُواْ الْكَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ»
و پیمانه و ترازو را به عدالت، تمام بپیمایید. (انعام، 152)
«وَأَوْفُوا الْكَیْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ»
و چون پیمانه مىكنید، پیمانه را تمام دهید، و با ترازوى درست بسنجید. (اسراء، 35)
2- عدالت در حكم:
«وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» و اگر داورى مىكنى، پس به عدالت در میانشان حكم كن. (مائده، 42)
«وَإِذَا حَكَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ» و چون میان مردم داورى مىكنید، به عدالت داورى كنید. (نساء، 58)
3- عدالت در گواهى دادن:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ».
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، براى خدا به داد برخیزید [و] به عدالت شهادت دهید. (مائده، 8)
4- عدالت در تنظیم سند:
«فَاكْتُبُوهُ وَلْیَكْتُب بَّیْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ» آن را بنویسید و باید در بین شما کاتبی باشد که آن را به درستی بنویسد. (بقره، 282)
«وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى» و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید دادگرى كنید، هر چند [درباره] خویشاوند [شما] باشد. (انعام، 152)
6- عدالت در اصلاح میان متخاصمین:
«وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُوْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» و اگر دو طایفه از مومنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر [باز] یكى از آن دو بر دیگرى تعدّى كرد، با آن [طایفهاى] كه تعدّى مىكند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت كنید، كه خدا دادگران را دوست مىدارد. (حجرات، 9)
9- عدالت در خانواده:
«فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً» (نساء، 3)
10- عدالت در سرپرستى یتیمان:
«وَأَن تَقُومُواْ لِلْیَتَامَى بِالْقِسْطِ». (نساء، 127)
11- عدالت نسبت به كفّار:
«لَا یَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوكُم مِّن دِیَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» (ممتحنه، 8)
عدالت در روایات:
در روایات معصومین علیهم السلام نیز موضوع عدالت مورد عنایت خاصى واقع شده است. لذا امیرالمۆمنین علیه السلام مىفرماید:
به خدا سوگند بیت المال تاراج شده را هر كجا بیابم به صاحبان اصلى آن باز مىگردانم گرچه با آن ازدواج كرده باشند و یا كنیزانى خریده باشند؛ زیرا در عدل وسعت و گستردگى است و هر كه در عدل احساس تنگى كند، پس ستم بر او تنگتر خواهد بود. (نهجالبلاغه، خطبه 15)
و نیز مىفرماید «ثلاث منجیات خشیة من اللَّه فى السّر و العلانیة و القصد فى الفقر و الغنى و العدل فى الغضب والرّضا»؛ سه چیز عامل نجات است: ترس از خدا در آشكار و پنهان، میانه روى در فقر و بى نیازى، و رعایت عدالت در عصبانیت و خشنودى. (شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحدید 20/ 333)
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
سایت معارف قرآن
کتاب هفتاد و دو نکته از قرآن و عترت ـ اکبر دهقان
نهجالبلاغه خطبه 15
مطالب مرتبط:
مواظب باشیم بین فرزندان فرق نگذاریم!
حل یک معادله مبهم بین ظلم و عدل
خانواده خود را چگونه اداره کنیم
عدالتخواهی امام علی(علیه السلام)
سختترین تکلیف الهی را می شناسی؟