ذکری برای درمان غم و غصه هایمان
ذکری برای درمان غم و غصه هایمان
برای رهایی از «غم و اندوه»، بعضی به موسیقی و برخی به مواد افیونی و اعتیاد پناه می برند، اما طب جدید ضمن ریشه یابی این بیماری با داروهای مسکن و تقویتی و ویتامینها و قرصهای خواب آور و آرام بخش، سعی می کنند تا اندازه ای در بیمار تسکین ایجاد کنند.
ریشه بسیاری از مشکلات روحی و روانی
چه کنیم تا غم فرساینده از ما رخت بر برسته و غم سازنده جایگزین آن شود؟ در این موارد، راههای گوناگونی وجود دارد که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می شود:
توبه و استغفار
ریشه بسیاری از مشکلات روحی و روانی، شاید در گناهانی نهفته است که مرتکب می شویم.
طلب بخشش از خداوند، علاوه بر آنکه موجب عفو گناهان و زمینه رضایت الهی را فراهم می کند، سبب می شود تا غم واندوه حاصل از برخی معاصی نیز برطرف شود.
انسان گنهکار همیشه به خاطر گناهانی که انجام داده، اندوهگین و شرمسار است. امروزه، روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که تعداد زیادی از بیماریهای روانی، متعلق به کسانی است که در جامعه، دچار لغزش و نابهنجاریها می شوند. و این وضع ادامه دارد تا خود را به وسیلهء توبه و استغفار، از احساس گناه و رنج عذاب وجدان، رها سازند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَن اَکثَر اَالاِستَغفار جَعَلَ اللهُ مِن کُلِّ هَمٍّ فَرَجاً و مِن کُلِ ضیقٍ مَخرَجاً».1
«هر کسی که بسیار استغفار و طلب آمرزش کند، خداوند او را از هر اندوهی گشایشی و از هر تنگنایی، راه نجاتی می دهد.
حوقله گفتن
«حوقله» یعنی گفتن «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الا بِاللهِ». گفتن حوقله می تواند نقش مۆثری در از بین بردن غمها و غصه ها داشته باشد؛ زیرا خداوند متعال از تمام دردها و غصه های ما خبر داد پس می تواند نیازهای ما را تأمین نماید.
مهم ترینْ برکات این ذکر عبارت اند از: دوام یافتن نعمت های الهی، زوال فقر، پاک شدن از گناهان، دفع وسوسه، فرو خُفتن خشم، پیشگیری از اندوه، دفع چشم زخم و انواع بلاها.
بدیهی است که گفتن این ذکر، هر چه با حقیقت آن (توحید اَفعالی) بیشتر همراه باشد، برکات بیشتری برای زندگی خواهد داشت. به دلیل اهمّیت این ذکر و نقش مۆثّر و سازنده آن، احادیث اسلامی، از آن با تعبیرهای بلندی (مانند: گنج سخن، گنج بهشت، گنج عرش، تسبیح حاملان عرش و کلام اهل آسمان ها) یاد نموده، مسلمانان را به بهره برداری از برکات آن، تشویق کرده اند. همچنین بر گفتن این ذکر به هنگام شنیدن حَیَّعَلات («حَىَّ عَلى» ها) در اذان و نیز بعد از نماز صبح و هنگام خروج از منزل و هنگام وارد شدن به مسجد و بازار، تأکید نموده اند.
«مالک بن انس» می گوید: امام صادق علیه السلام به «سفیان ثوری» فرمود:
«یا سفیان! اِذا حَزَنَک اَمرٌ فَأکثِر مِن قُولِ لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلا بِاللهِ فَاِنَّها مِفتاحُ الفَرَجِ».2
«ای سفیان، زمانی که چیزی تو را محزون ساخت، جمله حوقله را زیاد بگو؛ زیرا حوقله، کلید شادی است».
امام صادق علیه السلام فرمود:
«اِذا تَوالَتِ الهُمُوم فَعَلَیکَ بِلا حَول و لا قُوَّهَ اِلا بِالله».3
«هنگام روی آوردن غم و غصه ها، بر تو باد به گفتن حوقله» .
دعا
یکی از عوامل رفع حزن و غم، استفاده از اهرم دعاست، آنجا که امید انسان از تمام اسباب دنیایی، قطع می شود و فقط خدا را پناه خود می داند. قرآن کریم در آیات مختلف، از این سنت الهی سخن به میان آورده است. قسمتی از آیات، در داستان حضرت یونس علیه السلام بیان شده است آنجا که می فرماید:
(وَ ذَالنُّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أن لَن نَقدِرَ عَلَیه...).4
«و یونس را به (یادآور) در آن هنگام که از میان قوم خود رفت و چنین می پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتهای (متراکم) فریاد زد: خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم» .
سپس قرآن کریم می فرماید:
(فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذالِکَ نُنجِی المُۆمِنینَ).5
«ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه، مۆمنان را نجات می دهیم».
جملهء پر معنای (وَ کَذلِکَ نُنجِی المُۆمِنین) نشان می دهد که سنت نجات و امداد الهی، یک حکم مخصوصی نیست بلکه با حفظ سلسهء مراتب، جنبهء عمومی و همگانی دارد، بسیاری از حوادث غم انگیز و گرفتاریهای سخت و مصایب بزرگ، مولود گناهان ماست. و گرفتاریها تازیانه هایی برای بیدار شدن روحهای خفته و یا کوره ای برای تصفیهء فلز جان آدمی است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«اِسمُ اللهِ الَّذی اِذا دُعِیَ بهِ أجَابَ و اذا سُئِلَ به أعطی هوَ دَعوَةُ یونِس النَبیّ علیه السلام قُلتَ یا رَسُول اللهِ لَهُ خاصَّهً؟ فَقالَ خاصّه و لِجَمیعِ المُۆمِنینً عامَهً اذا دَعُوا بِها، اَلَم تَسمَع قَولَ اللهِ سُبحانهَ: (وَ کَذلِکَ نُنجِی المُۆمنینَ)».
آن اسمی (از اسامی خدا) که اگر کسی او را با آن بخواند اجابتش می کند و هرچه بخواهد می دهد، همان اسمی است که یونس (فرزند متی) خواند؛ عرضه داشتم یا رسول الله! آن اسم، مخصوص یونس علیه السلام بود یا برای همه مۆمنان؟ فرمود: برای یونس و همه مۆمنان است که اگر خدای را با آن بخوانند اجابت می کند مگر نشنیده ای که خداوند می فرماید: و ما این چنین مۆمنین را نجات می دهیم».
و در روایت دیگر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود:
«اِنّی لاَعلَمُ کَلِمَهً لا یَقرَأها مَکروبٌ اِلا خَرَجَ عَنهُ. کَلِمَهٌ أخی یُونُس فَنادی فِی الظُّلُماتِ أن لا اِلهَ اِلا أنت».
«من به کلمه ای آگاهم که هر گرفتاری، آن را بخواند نجات می یابد و آن کلمهء برادرم یونس است که در آن ظلمتهای متراکم صدا زد. جز تو معبودی نیست». البته آنچه نقش واقعی را در این دعا دارد، حالت روحی خوانندهء دعاست، آن طوری که دعای حضرت یونس در دل نهنگ اجابت شد. و آن حالت انقطاع است.
یکی دیگر از دعاهایی که برای رفع حزن می باشد، آن چیزی است که بعضی از ائمه در قنوتهای طولانی خود می خوانده اند که بخشی از آن چنین است:
«یا مُدَّبِرَ الاُمورِ! یا مُجرِیَ البُحُور! یا باعِثَ مَن فِی القُبُورِ! یا مُجرِیَ الفُلکِ لِنُوحِ! یا مُلَیِّنَ الحَدیدِ لِداوُدَ! یا مُۆتَی سُلَیمانَ مُلکاً عَظیماً! یا کاشِفَ الضرِ عَن اَیُّوب! یا جاعِلَ النّارِ بَردا و سَلاماً عَلی اِبراهیمَ! یا فادِیَ اِبنَهُ بِالذِّبحِ العَظیمِ! یا مُفَّرِجَ هَمّ یَعقُوبَ! یا مُنَفِّسَ غَمّ یُوسُفَ! یا مِکلِّم مُوسی تَکلیماً! یامُۆیِدَ عیسی روُحِ الله تأییداً یا فاتِحَ لِمُحَمَّدٍ فَتحاً مُبیناً! و ناصِرَهُ نَصراً عَزیزاً 6...».
در مفاتیح الجنان، دوازده دعا برای رفع همّ و غم وارد شده یکی از آنها دعایی است که از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «برای رفع غم و اندوه غسل کن و دو رکعت نماز بگذار و این دعا را بخوان:
«یا فارِجَ الهَمِّ! و یا کاشِفَ الغَمِّ! یا رَحمنَ الدُّنیا وَ الاخِرَهِ وَ رَحیمَهُما فَرِّج هَمی وَاکشِف غَمّی! یا اَللهُ الواحِدُ الاَحَدُ الصَّمَدُ، الَّذی لِم یَلِد و لَم یُولَد و لَم یَکُن لَهُ کُفُواً أحَدٌ، اَعصِمنی وَ طَهِّرنی وَاذهَب بِبَلیَّتی».7
«ای گشایندهء اندوهها و برطرف کنندهء غصه ها، ای بخشاینده در دنیا و آخرت و رحم کننده دراین دو جهان، اندوه مرا زایل ساز و غمهایم را برطرف کن ای خدای یکتای بی همتای بی نیاز که نه می زاید و نه زاییده شده و هیچ کس همتای او نیست! مرا نگهبان و پاکم گردان و گرفتاری ام را از من دور ساز!
و سپس آیة الکرسی و معوّذتین (سورهء ناس و فلق) را بخوان و دعاهای بسیار دیگری برای رفع غم وارد شده است چون دعای مشلول که باید به منابع و متون روایی چون بحارالانوار مراجعه نمود.8
صدقه دادن
«صدقه» نیز می تواند در رفع حزن و غم مۆثر باشد. علی علیه السلام فرمود:
«تَدارَکُوا الهُموم وَ الغُمُومَ بِالصَّدَقاتِ یَکشِفُ اللهُ ضُرَّکُم».9
«رنجها، غمها و غصه های خود را با صدقات جبران کنید تا خداوند رنجهایتان را برطرف نماید».
توجه به ارزش پاداش تحمل
از مسایلی که می تواند در برابر مصایب و ناکامیها میزان تحمل و صبر انسان را بالا ببرد، توجه به ارزش و ثواب صبر است. امام کاظم علیه السلام فرمود:
«اَلمُصیبَهُ لِلصابِر واحِدَهٌ وَ لِلجازِعِ اِثنان».10
«مصیب صابر یکی است و مصیبت کسی که جزع و بی تابی می کند، دوتاست».
و شاید علت دو تا بودن مصیبت؛ یکی مصیبت وارده ی او و دیگری مصیبت نابود شدن اجر اوست به جهت جزع و بی تابی وی، چنان که در بعضی از روایات آمده است:
«فَاِنَّ المُصابَ مَن حَرُمَ الثَّواب».
«مصیبت زده واقعی کسی است که از ثواب بی بهره بماند».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در نامه ای که برای تسلیت و تعزیت معاذ در مرگ فرزندش نوشته، فرمودند: «فرزند موهبت الهی است که به صورت امانت در اختیار تو قرار داده شده، اگر در گرفتن امانت صبور باشی، اجر کثیر، رحمت و هدایت الهی از آن تو خواهد بود. مبادا مصیبت خود را با بی تابی بیشتر نمایی؛ چرا که در این صورت، علاوه بر مصیبت وارده، اجر خود را نیز از دست می دهی.11
برخی از خوردنی ها
استفاده از بعضی خوردنی ها غم زداست مثلا انگور و بعضی از میوه ها به جهت تسکین اعصاب و ایجاد نشاط در حد خود می تواند رفع حزن نماید. امام صادق علیه السلام فرمود: «یکی از پیامبران از غم و غصه به خدا شکایت کرد، خداوند به او امر نمود که انگور بخورد»12و در بعضی از روایات وارد شده که برای رفع غم، انگور سیاه بخورید.13
در روایتی آمده است که خداوند به حضرت نوح دستور داد که انگور سیاه بخورد تا اندوهش برطرف شود 14و در برخی از روایات آمده است که خوردن عسل غم را می-زداید.15
پی نوشت ها:
1- نهج الفصاحه، حدیث 2941.
2- بحارالانوار، ج 78، ص 201.
3- همان.
4- انبیاء / 87.
5- انبیاء / 87.
6- بحارالانوار، ج 82، ص 272، (چاپ بیروت). دعای دیگری نیز در همین مضمون در مفاتیح الجنان قبل از اعمال شب 21 رمضان آمده است.
7- اصول کافی، ج 2/557 حدیث 3370.
8- بحارالانوار، ج 97، ص 359 و ج 95، ص 375 و ج 76، ص 167 و ص 279 و ص 321.
9- غررالحکم، حدیث 1134.
10- میزان الحکمه ده جلدی، 2، ص 29.
11- منتهی الآمال، ج 2، ص 375.
12- بحارالانوار، ج 76، ص 323.
13- همان، ص 84، شیخ عباس قمی، نزهه النواظر.
14- بحارالانوار، 83، ص 9.
15- همان، ج 66، ص 391.
فراوری: زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
مجله ی مبلغان، سایت حوزه
کتاب منتخب نهج الذکر، نوشته محمد محمدی ری شهری
مطالب مرتبط:
اگر روحتان درد می کند بخوانید!