انگیزه یادگیری در دانشآموزان
انگیزه یادگیری در دانشآموزان
کودکان از بدو تولد دارای انگیزه یادگیری هستند برای همین پیوسته محیط اطراف را لمس مینمایند و هر چقدر بزرگتر میشوند این انگیزه قوی تر شده و حتی میخواهند مستقلا عمل نمایند و به یادگیری هرچه بیشتر میپردازند تا وقتی که نوبت به خواندن و نوشتن میرسد در این مرحله هم کودک به تلاش خود ادامه میدهد و گاهی وقتها از تلاش باز میایستد و یا از یادگیری لذت میبرد و فکر میکند کسانیکه موفق میشوند با او متفاوت هستند. لذا از یادگیری علم و دانش فاصله میگیرد.
این فاصله با توجه به ویژگیهای روحی و روانی و فرهنگ خانواده یا عوامل محیطی بیشتر شده و گاهی جبران ناپذیر میشود و شخص از این عرصه فاصله گرفته هرگز به آن فکر نمی کند. بعضی از انسانها به لحاظ روش زندگی بعدها متوجه میشوند که علم و دانش در زندگی چقدر اهمیت دارد و از عملکرد گذشته خویش پشیمان میشوند. برای همین به فرزندان خود توصیه مینمایند که حتما به تحصیل خود ادامه دهند بنابراین در این برنامهریزی به تمام ابعاد انسانی یاد گیرنده بایستی توجه شود و اهمیت آن را به یادگیرنده تفهیم کنیم. مثلا مکان مطالعه که بایستی مملو از آرامش باشد وجود چیزهایی مثل گلدان در روحیه یادگیرنده موثر است. توجه به مسائل مذهبی و تاثیر فراوان آن در یادگیری و انبساط ذهن برای ایجاد انگیزه بیشتر و برای جمعآوری مطالب در ذهن بسیار مهم است و هر کدام در بالا بردن یادگیری موثر هستند. گاهی وقتها اگر در قسمتی اتلاف وقت باشد روز بعد حتما به جبران آن اتلاف وقت بپردازد و مسئولیت این جبران به عهده هر دو طرف است هم یاد گیرنده و هم مسئول برنامهریزی. زیرا زیادهروی در هر بخش باعث کسر ساعت برنامههای درسی دیگر میشود بنابراین وفاداری به برنامهریزی را دانشآموز بایستی بفهمد.
یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه یادگیری، پایین آوردن اضطراب امتحان است گاهی وقتها دانشآموز به اندازه کافی مطالعه داشته ولی خود امتحان و جلسه امتحان در وجود او اضطراب ایجاد میکند و باعث عملکرد ضعیف او میشود. همانطور که گفته شد در برنامهریزی درسی دانشآموزان بایستی به تمام جوانب انسانی آنان اهمیت داده شود و همچنین روشهای درست مطالعه هم آموزش داده شود و حق انتخاب را به یادگیرندگان بدهیم مثلا استفاده از تمامی حواس برای یاد گرفتن ضروری است ، مانند خط کشیدن مطالب مهم و حاشیهنویسی و بالاخره خلاصهنویسی و یادداشت برداری و ... گاهی وقتها بعضی از دانشآموزان در امتحان مردود میشوند و این مسئله نباید باعث سرخوردگی آنها شود.
برای جبران روحیه تضعیف شده آنان میتوان گفت که امثال آن ها زیاد هستند و او تنها شخصی نیست که در این مرحله شکست خورده و مثالهایی از محیط اطراف که عینی و قابل لمس باشد برایشان آورد و این نکته را بایستی تاکید کرد که از این تجربه تلخ بایستی به درستی استفاده شود و با تجسس در کلیه مراحل آن میتوان به نقاط ضعف خود پی برد و در پی جبران و بازسازی آن بود. این مسئله باز از خانواده آغاز و شامل سایر مسئولین میشود . نباید اجازه داد که یادگیرنده نگرش منفی به تحصیل پیدا کند .
با ترسیم ناراحتی روحی او میتوان به یاد دادن به او ادامه داد. با یادگیری بیشتر حتما نگرش مثبت میباید . آخرین نکته این است در تمامی مراحل برنامهریزی با دانشآموز مشورت شود و نظر او را در رابطه با برنامهریزی برایش بپرسید و نهایتا در این برنامهریزی هوشی - هدف روش مطالعه، توجه و تمرکز، کتابهای درسی ، شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانواده و ... در نظر گرفته شود.
در پایان باید دانست که :
دانشآموزان سختکوشی هستند که در کارهای خود پیشرفتی هر چند کند ، اما یکنواخت دارند و همچنین دانشآموزان باهوشی هستند که از توانایی های خود به خوبی بهره نمیگیرند و به عبارت دیگر انگیزه مطالعه زیاد را ندارند.