عامل مهم برای اخلاقمند شدن مردم !
عامل مهم برای اخلاقمند شدن مردم !
انسانها را اموال نمیسازد بلکه انسانها را اعمالشان میسازد. هر کسی که بخواهد بهترین رفتار و کردار و منش و کنش را در زندگی داشته باشد، باید پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک را بشناسد و بر اساس آن، رفتار خویش را سامان دهد تا سازه نیک اخلاقی با اخلاق خدایی از خود بسازد.
شناخت حق و خلق و خوی پسندیده از مهمترین وظایف هر کسی است. برخلاف تصور غربیان، اخلاق امر نسبی نیست بلکه هر خردمندی به حکم مستقلات عقل نظری و عملی به این معنا میرسد که عدل در همه حال خیر و خوب است و ظلم در همه حال بد و ناپسند و زشت است.
فضایل اخلاقی و نیز رذایل اخلاقی امری ثابت است و هیچ تفاوتی از نظر عقل و عقلا نیست؛ هر چند که برخی از جوامع به سبب محیط فاسد چنین میپروراند به گونه ای که دیگر کودکان نیز فطرت سالم خویش را از دست میدهند و از نظر فکر، کافر و از نظر رفتاری فاجر میشوند. (نوح، آیه 27) ولی اگر این محیط فاسد نباشد، همه انسانها دارای فطرت سالمی هستند که احکام عقل و فطرت ایشان، فضیلت اخلاقی را میشناسد و بدان سو گرایش دارد.
در این میان، پیامبران و پس از ایشان عالمان دین به کمک آدمی میآیند و او را با فضایل اخلاقی آشنا میسازند. از این رو عالمان خداترس در پیشگاه الهی از قرب و منزلت بالایی برخوردار هستند. (فاطر، آیه 28 و آیات دیگر)
وظیفه هر مسلمانی است که یا عالم باشد یا متعلم باشد و مانند جانوران، خود را رها نکند. اگر چیزی نمیداند بپرسد تا بشناسد و بر اساس علم عمل کند. از عالمان نیز تعهد و التزام گرفته شده که به آموزش این امور بپردازند تا خود و دیگران از سود آن بهرهمند شوند.
امام هادی (علیهالسلام) میفرماید: یاتی علماء شیعتنا القوامون بضعفاء محبینا و اهل ولایتنا یوم القیامه، والانوار تسطع من تیجانهم؛ علماء و دانشمندانی که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آنها رفع مشکل کنند، روز قیامت در حالی محشور میشوند که تاج درخشانی بر سر دارند و نور از آنها میدرخشد. (بحارالانوار، ج 2، ص 6، حدیث 13)
در آیات و روایات به مسایل اخلاقی توجه خاصی شده است؛ زیرا پیامبر (صلی الله علیه واله و سلم) مأموریت خود را اتمام مکارم اخلاقی دانسته است. از این رو عمده توجه اسلام به اخلاق است بلکه حتی احکام شرعی دیگر نیز یا متوجه امور اخلاقی است یا بسترساز آن است.
صله رحم در بهترین شکل آن باید نسبت به والدین انجام گیرد و بهترین جلوه های اخلاقی را میبایست در روابط شخص با والدین جستوجو کرد. اما اگر کسی برخلاف این خلق حسن و فرمان الهی رفتار کرد و عاق والدین شد بداند که در زندگی مادی و اخروی برای خود بدبختی و شقاوت را خریده است
نماز عاملی برای اخلاقی شدن مردم
به عنوان نمونه خداوند حکم نماز را عامل مهمی در اخلاقی شدن مردم میداند و از صفات نمازگزاران این میداند که به محرومان و سائلان توجه دارند و حقوق ایشان را میپردازند. (ذاریات، آیات 18 و 19 و آیات دیگر) نمازگزار است که زکات مال میدهد و اهل انفاق است. (بقره، آیات 2 و 3) این دسته از افراد اخلاقی، به حکم شریعت و تقوای الهی حتی نسبت به کافر اسیر در دست خویش رحم میکنند و از غذای خویش ایثار میکنند. (انسان، آیات 8 و 9)
بر این اساس امام هادی (علیهالسلام) به مسائل اخلاقی توجه ویژه مبذول داشته و در سنت و سیره خویش بدان پرداخته است. آن حضرت درباره خشم میفرماید: «الغضب علی من لاتملک عجز، و علی من تملک الوم» غضب و تندی در مقابل آن کسی که توان مقابله با او را نداری و زورت به او نمیرسد، علامت عجز و ناتوانی است. ولی در مقابل کسی که زورت به او میرسد، علامت پستی و رذالت است. (مستدرک الوسائل: ج 12، ص 11، ح 13376)
در همین رابطه درباره تواضع و فروتنی میفرماید: التواضع ان تعطی الناس ما تحب ان تعطاه، فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند. (المحجه البیضاء، ج 5، ص 225)
این قاعده کلی که آن حضرت (علیهالسلام) در این حدیث کوتاه فرموده است خود بسیاری از آموزه های دیگر اخلاقی را در بردارد و به انسان کمک میکند که شیوه درست زیستن و منش نیک را بشناسد و بدان عمل کند؛ زیرا میفرماید که هر چه را برای خود میپسندی برای دیگران بپسند، پس از هرچه برای خود نمیپسندی و دوست نداری که دیگران با تو چنین معامله و برخوردی داشته باشند، تو هم نمیبایست با دیگران آنچنان روا داری که ایشان را ناپسند میافتد.
از این رو آن حضرت (علیهالسلام) اهل تواضع و فروتنی را از شیعیان علی (علیهالسلام) برمیشمارد؛ زیرا متواضع، متخلق ترین انسانهاست. آن حضرت میفرماید: من تواضع فی الدنیا لاخوانه فهو عندالله من الصدیقین و من شیعه علی بن ابی طالب حقا؛ کسی که در معاشرت با برادران دینی خود، تواضع کند، به راستی چنین کسی نزد خدا از صدیقین و از شیعیان علی بن ابی طالب (علیهالسلام) خواهد بود. (احتجاج، ج 1، ص 460)
انسان لازم است اطاعت از خداوند را در دستور کار خود قرار دهد؛ زیرا خداوند جز به نیکی و نیکویی و کارهای پسندیده و خیر و خوب دعوت نمیکند؛ بنابراین رضایت خدا و اطاعت از او عین اطاعت و رضایت از خلق نیز خواهد بود؛ زیرا خداوند به نیکی دعوت میکند و خلق نیز از نیکی ناخشنود نمیشود و اگر کسی ناخشنود از اطاعت انسان از خداست بدانید که آن شخص یا فاسد است یا در آن اندیشه به فساد رفته است وگرنه نمیبایست از اطاعت یک انسان از خدا، خشمگین و ناراحت شود. امام هادی (علیهالسلام) میفرماید: من اطاع الخالق لم یبال یسخط المخلوقین؛ هر کس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنی دیگران باکی نخواهد داشت. (بحارالانوار؛ ج 50، ص 177، ح 56)
شقاوت و بدبختی را برای خود نخریم
یکی از مهمترین اموری که رضایت خداوندی در آن است برخورد نیک و احسان به والدین و عدم نافرمانی ایشان است. بنابراین صله رحم در بهترین شکل آن باید نسبت به والدین انجام گیرد و بهترین جلوه های اخلاقی را میبایست در روابط شخص با والدین جستوجو کرد. اما اگر کسی برخلاف این خلق حسن و فرمان الهی رفتار کرد و عاق والدین شد بداند که در زندگی مادی و اخروی برای خود بدبختی و شقاوت را خریده است.
امام هادی (علیهالسلام) میفرماید: «العقوق یعقب القله و یودی الی الذله؛ نارضایتی پدر و مادر، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت میکشاند. (مسندالامام الهادی، ص 303)»
پرهیز از حسد و دروغ نیز از فرمانهایی است که قرآن را به پیروی از آن پیشوای مسلمانان امام هادی (علیهالسلام) میدهد. ایشان درباره نقش حسادت و دروغ در زندگی بشر میفرماید: الحسد ماحق الحسنات و الزهو جالب المقت؛ حسد، کارهای خوب را از بین میبرد و دروغ، دشمنی میآورد. (بحارالانوار، ج 69، ص 200)
فضایل اخلاقی و نیز رذایل اخلاقی امری ثابت است و هیچ تفاوتی از نظر عقل و عقلا نیست؛ هرچند که برخی از جوامع به سبب محیط فاسد چنین میپروراند به گونه ای که دیگر کودکان نیز فطرت سالم خویش را از دست میدهند و از نظر فکر، کافر و از نظر رفتاری فاجر میشوند. ولی اگر این محیط فاسد نباشد، همه انسانها دارای فطرت سالمی هستند که احکام عقل و فطرت ایشان، فضیلت اخلاقی را میشناسد و بدان سو گرایش دارد
از دیگر آموزه های اخلاقی آن حضرت میتوان به این موارد به طور اجمال اشاره کرد. آن حضرت میفرماید: العجب صارف عن طلب العلم، داع الی الغمط والجهل، خودپسندی مانع تحصیل علم است و انسان را به سوی نادانی و خواری میکشاند. (میزان الحکمه، ج 6 ص 46)
ایشان میفرمایند: علیکم بالورع فانه الدین الذی نلازمه و ندین الله تعالی به و نریده ممن یوالینا لاتتعبونا بالشفاعه.
با ورع و باتقوا باشید که این ورع و تقوا همان دینی است که همواره ما ملازم آن هستیم و پایبند به آن میباشیم و از پیروان خود نیز میخواهیم که چنین باشند. از ما (با عدم رعایت تقوا) شفاعت نخواهید و ما را به زحمت نیندازید. (وسایل الشیعه، ح 15، ص 248)
درباره حرص و آز نیز میفرماید: ما استرح ذوالحرص؛ انسان حریص، آسایش ندارد. (مستدرک الوسائل، ج 12، ص 62) آن حضرت همچنین درباره خودبینی میفرماید: «العجب صارف عن طلب العلم داع الی الغمط و الجهل؛ عجب و خودبینی مانع تحصیل علم خواهد بود و در نتیجه شخص را در پستی و نادانی نگه میدارد. (بحارالانوار، ج 69، ص 199، ح 27)»
از نظر آن حضرت بخل از بدترین خصوصیات اخلاقی انسان است و میفرماید: «البخل اذم الاخلاق، والطمع سجیه سیئه؛ بخیل بودن بدترین اخلاق است؛ و نیز طمع داشتن خصلتی ناپسند و زشت میباشد. (همان)»
درباره سرزنش و گلایه از دیگران میفرماید: العتاب مفتاح الثقال، والعتاب خیر من الحقد؛ گلایه کلید گرانباری است، ولی گلایه بهتر از کینهتوزی است. (مسندالامام الهادی، ص 304)
باشد با پیروی از این پیشوای بزرگ الهی خود را در مسیر خدایی شدن و متخلق به خوی خدایی کردن قرار دهیم و سازه اخروی خود را خدایی ایجاد کنیم و تا ابد خدایی باشیم.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع:
گزیده ای از مقاله محمدرضا تقدمی در مجله راه قرآن، ش 63
سایت حوزه