شرط استجابت دعا (2)
شرط استجابت دعا (2)
ماجرای زیارت عاشورای آیتالله حقشناس
ادامه فرمایشات آیتالله حقشناس در ماجرای 40 روز خواندن زیارت عاشورا زیر موشکباران تقدیم شما کاربران عزیز میشود:
*حتی حیوانات هم از برکت امام (ع) بهرهمند میشوند
به امام باقر (ع) عرض کردند که آقا گرگ آمده است، همه فرار کردند! حضرت فرمود: این گرگ با من کار دارد، با کسی کاری ندارد.
گرگ آمد با زبان خودش با حضرت صحبت کرد و عرضه داشت: گوشت و پوست شیعیان شما بر ما حرام است، من برای حاجتی به در خانه شما آمدهام؛ ماده من در این کوه است؛ دعا کنید او به سلامت فارغ شود، حضرت فرمودند: برو فارغ میشود، گنجشک خدمت حضرت رضا (ع) آمد و گفت: یابن رسولالله! من در گوشهای تخم میگذارم اما ماری میآید و تخمها را میخورد. حضرت فرمود: برو دیگر مار نمیآید! تمام شد، آقاجون من!
علاج این پلنگ تیز دندان(صدام) اباعبدالله است، ایشان عزیز الله است. آنها متصرف در کائنات هستند: «ارادة الرب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم»؛ البته این را هم فرمودهاند که «لا تجعلونا أربابا وقولوا فی فضلنا ما شئتم»، ما را رَبّ ندانید و درباره فضیلت ما هر چه میتوانید بگویید!
پس آقا وقتی زیارت عاشورا میخوانی، اصلاً لال شو، اصلاً انگار چیزی نمیشنوی، آنهایی که زیارت عاشورا میتوانند بخوانند، چهل نفر باید باشند، تنها نباید بخوانند. توجه باید باشد، یکی توجه در خلوت دارد! یکی توجه در جلوت دارد ... خلاصه دریابید!!
«الدُّعَاءُ تُرْسُ الْمُۆْمِنِ»، در گذشتهها - وقتی جنگ میکردند و با شمشیر و نیزه به هم میزدند، میبایست سپر میگرفتند، دعا هم سپر مۆمن است و او را از بلاها حفظ میکند. شما سپر باید بگیری داداش جون! این زیارت و دعا سپر توست؛ «وَ مَتَی تُکْثِرْ قَرعَ البَابَ یُفْتَحْ لَکَ؛ مَن استَدامَ قَرْعَ البابِ وَ لَجَّ وَلَجَ»، هر کس هی دری را بکوبد، بالاخره در باز میشود؛ منتهی الامر ممکن است طول بکشد، اما در آخر کار برایت باز میشود.
*گناه انسان را به ورطه هلاک میاندازد
اما امیرالمومنین (ع) فرمود: «احذروا الذنوب المورطة والعیوب المسخطة اولی الابصار والاسماع والعافیة والمتاع، هل من مناص أو خلاص أو معاذ أو ملاذٍ أو فرارٍ أو محار أم لا؟»
، آی بندگان خدا! حذر کنید از گناهانی که صاحب خودش را به هلاکت میاندازد، نوع تمرّد در فرامین پروردگار، انسان را هلاک میکند، کسی که متابعت از شهوات میکند، هلاک شده است؛ کسی که امیال نفسانیاش را ترتیب اثر میدهد، خدای او همان است و هلاک میشود؛
و همچنین حذر کنید از عیوبی که پروردگار را به غضب در میآورد، مثل اهانت کردن به اولیای خدا، اولیای خدا را چیزی به حساب نیاوردن، به حرفهایشان اعتنا نکردن، به مواعظه الهیه که از دهان آنها صادر میشود، ترتیب اثر ندادن، هی منازعه کردن.
گوشتان، چشمتان و زبانتان باید کنترل باشد. اگر کسی گفت عاقبت این دعاها چه شد، ابداً گوش نکن، عرض کردم، اگر بخواهی که از این دعا نتیجه بگیری، باید از زبان لال، از گوش کر و از چشم کور باشی و آن را انجام بدهی.
من وقتی که زیارت عاشورا میخواندم- حالا برای هر قضیهای - از آب شبمانده هم پرهیز میکردم، این کار یعنی چه؟ اگر اینجا یک صحبتی میشد که آقا دعا ما را کنید - خوب من نوعاً مۆمنین را دعا میکنم- ولی گفتم الان من مشغولم؛ اگر شما صحبت بکنید، انگار من دارم حمالی میکنم! نگذارید این هم حمالی بشود.
من وقتی در قم بودم، چون میدانستم قبل از ظهر شروع کنم آقایان اهل علم سراغ من میآیند، بعد از ظهر، بعد از نماز و ناهار شروع میکردم، ناهار را فوراً میخوردم و شروع میکردم، حالا پانزده روز گذشته! پانزده روز، روزی یک و نیم ساعت. خدا رحمت کند آقا میرزا ابوالقاسم دلال را، آدم خوبی بود هر وقت قم میآمد، دیدن من میآمد، آن روز هم آمد، در حجره از پشت بسته بود؛ هی در زد! گفت: خوابید؟
بعضی از مقدسین فکر نمیکنند اشکال شرعی دارد، حتما یک عذر شرعی دارد که در را باز نمیکند - دوباره در زد، باز یک بار دیگر! من فراموش کرده بودم که کتاب دعا را ببندم، وقتی آمد تو گفت: به به! دارید زیارت عاشورا میخوانید؟ پیش خودم گفتم که این زیارت عاشورایی که در آن به به باشد، دیگر به درد نمیخورد، میدیدم وقتی که به به میگفت، دیگر حساب من طی شد، حالا اگر بمباران هوایی یک قدری اوقات شما را تلخ کرده است، زیارت عاشورا که بخوانید اوقات تلخیتان از بین میرود.
*یکی از صفات مۆمن
یک حدیث کوچک هم بخوانم که اوقات شما به جا بیاید؛ راوی میگوید: از حضرت أبیعبدالله الصادق (ع) پرسیدم: «بِأَیِّ شَیْءٍ یَعْلَمُ الْمُۆْمِنُ بِأَنَّهُ مُۆْمِنٌ؟ قالَ: بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ» یابن رسول الله! چه راهی است که ما بفهمیم مۆمن هستیم یا دیگری مۆمن است؟، حضرت فرمود: ببینید تسلیم به خدا دارد؟ رضایت دارد به آن چیزی که وارد میشود بر او؟
«المۆمن لا تختله کثرة المصائب وتواتر النوائب عن التسلیم لربه والرضا بقضائه کالحمامة التی تۆخذ فراخها من وکرها ثم تعود إلیه»، مۆمن این مکاره و سختیها را یک چیز معمولی میداند و زیادتی سختیها او را از تسلیم و رضا به قضای الهی باز نمیدارد، در تمام شرایط همان تسلیمی که دارد، دارد! بابا! خداوند یک اعلامیه دارد، نمیدانید؟ آخه یک اعلامیه دیگران میدهند و یک اعلامیه خداوند متعال میدهد.
اعلامیه حضرت حق این است: قال النبی صلی الله علیه وآله: یقولالله عزّ و جلّ مَن لَم یَرضَ بقَضَائی وَ لَم یَشکُر لنَعمَائی و لَم یَصبِر عَلَی بَلائِی فَلیَتّخِذ رَبّاً سِوَائِی»؛ اگر کسی در بلاهای من صبر نمیکند و به قضای من رضا نمیدهد، برای خود رب دیگری بگیرد! اصلاً بسیاری از این بلاها عمل خود من است که حالا منعکس شده، این عمل خود من است!
آدم خوب این طور است: «کالحَمامَةِ الَّتی تُوخَذُ فَراخُها مِن وَکرِها ثُمَّ تَعُودُ إلیه»؛ این کبوتری که من در قفس دارم، خودش بچه میگذارد، میبیند بچههایش را جلویش سر میبرند، اما دو مرتبه سرش را پایین میاندازد و با کمال تسلیم در لانهاش میرود، پس بنابراین اگر بخواهی بفهمی که مۆمنی یا نه؛ ببین که تسلیم در برابر اراده الهی و در برابر حوادث داری یا نه!
آن انسان شقی کار خودش را باید بکند؛ او باید سیر استکمالی خودش را بکند، خدا رحمت بکند مرحوم آقای شاه آبادی رضوان الله علیه - استاد فلسفه، استاد عرفان - میفرمود: همان طوری که مۆمن باید سیر استکمالی خودش را در ماه رمضان بکند، شقی هم باید سیر استکمالیاش را در شقاوت بکند؛ ولیکن اینها باید سیر خودشان را بکنند، آن کار خودش را میکند و شما هم کار خودتان را بکنید، اما این چند وقت هر خورده حسابی، بدهکاری، طلبکاری که با کسی دارید تسویه کنید.
اگر کسی از دستت ناراضی است، آنها را از خودت راضی کن، از حق خودت هم صرف نظر کن، تا ببینیم انشاءالله الرحمن چه میشود.
منبع:خبرگزاری فارس
تهیه و تنظیم: عبداله فربود، گروه حوزه علمیه تبیان