شهیدی که پیکرش خاکستر شد
شهیدی که پیکرش خاکستر شد
و خداوند فرمود مپندارید که شهدا مرده اند بلکه آنان زنده اند و نزد ما روزی میخورند. آنچه در متن زیر میخوانید وصیت نامه شهید مهندس، اردشیر احمدیمیباشد
نام : اردشیر نام خانوادگی : احمدی نام پدر : حسین استان محل تولد : تهران تاریخ تولد : 1346 دانشگاه : شهید بهشتی رشته تحصیلی : مهندسی کامپیوتر مدرک تحصیلی : کارشناسی محل شهادت : شلمچه تاریخ شهادت : 1365/10/27.زندگی نامه شهید اردشیر احمدی
شهید اردشیر درتاریخ 2 اسفند ماه سال 1346 در شهرستان تهران در خانواده ای متوسط و مذهبی دیده به جهان گشود ؛ پدرش حسین و مادرش سکینه نام دارد . وی از دوران کودکی با پرورش مذهبی و آشنایی با مکتب حیاتبخش اسلام بزرگ شد و دل درگرو راه اسلام گذاشت و در دوران انقلاب شرکت فعالی در جریانات مربوط به انقلاب و تظاهرات ودرگیریها ی خیابانی و همچنین فعالیتهای درون مدرسه داشت ؛ او خواسته های قلبی اش را در انقلاب اسلامی در رهبری امام خمینی یافت . وی در رشته الکترونیک هنرستان صنعتی شهید مظلوم بهشتی تحصیلات متوسطه خود را بپایان رسانید ودر دانشگاه شهید بهشتی در رشته مهندسی کامپیوتر پذیرفته شد ؛ و او باحضور در سنگرهای مختلف دین خود را نسبت به انقلاب اسلامی ادانمود ؛ و در تثبیت هر چه بیشتر انقلاب کوشید . او از طریق پایگاه مقداد ؛, مشتاقانه به جبهه های نبرد عزیمت نمود ؛ و با رشادت و دلاوری در مقابل دشمن مبارزه نمود تا اینکه سرانجام در عملیات کربلای 5 همدوش رزمندگان اسلام در مصاف کفار بعثی در تاریخ 27/10/1365 با اصابت تیر به کمرش او را به آمبولانس انتقال دادند که در این هنگام آمبولانس منفجر گردید و پیکر این شهید بزرگوار در آتش سوخت و به اراده خدا مدارکش را که در پوتین قرار داده بود و از مچ همان پا سالم مانده بود پیدا کرده و از این طریق این شهید شناسایی گشت ؛ آری شهید اردشیر احمدی در راه اعتلای کلمه توحید و دفاع از عزت و سربلندی کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به فیض عطای شهادت نایل گردید ؛ تا همیشه تاریخ فرا روی همه حق جویان طریق حق خطی از نور علم و ایمان را بر صحیفه دانشگاه خونین ترسیم نمود . مزار این شهید بزگوار بهشت زهرا قطعه 29 می باشد
او از طریق پایگاه مقداد ؛, مشتاقانه به جبهه های نبرد عزیمت نمود ؛ و با رشادت و دلاوری در مقابل دشمن مبارزه نمود تا اینکه سرانجام در عملیات کربلای 5 همدوش رزمندگان اسلام در مصاف کفار بعثی در تاریخ 27/10/1365 با اصابت تیر به کمرش او را به آمبولانس انتقال دادند که در این هنگام آمبولانس منفجر گردید و پیکر این شهید بزرگوار در آتش سوخت و به اراده خدا مدارکش را که در پوتین قرار داده بود و از مچ همان پا سالم مانده بود پیدا کرده و از این طریق این شهید شناسایی گشت
وصیت نامه شهید اردشیر احمدی
و الذین جاهدو و فینا لنهدینهم سبلنا ؛ با عرض سلام خدمت امام زمان عج و نایب برحقش امام خمینی و امت حزب ا... و خانواده بسیار گرانقدرم ؛ امید است که این فرزند کوچک خود را نسبت به اشتباهات و بدیهایش عفو فرمایید . اکنون که این سطور را می نگارم شما را به تقوای خدا و صبر و استقامت وصیت میکنم ؛ پدر عزیزم شما بزرگترین معلم زندگیم بوده اید و هستید و هرگز نتوانستم قدر معرفت و دانائی و شعور شما را درک کرده و ارزشگذاری نمایم از شما برای تمام زحمات و پندهایی که دادید سپاسگزارم ؛ من خجالت میکشم که بخواهم به شما وصیت کنم زیرا که هرچه را که میخواهم بنویسم می بینمکه شما خود آنها را به من یاد داده اید پاسخ دهم ما راضی به رضای خدائیم و جز به تقدیر خداوند و سرنوشت مختوم خود به چیز دیگری ایمن نداریم . بنابراین هر چه که پیش آید خواست خدا نیز همان است اما زندگی مگر چیست ؟
آیا صرفا خور و خواب و خنده و خوشی و ترقی علم و غیره است ؟ زندگی تنها عقیده و جهاد است و هدف مقدس زندگی و تمام آنچه از درس و خانواده و ... همه و همه تنها درسایه وجود هدف الهی قداست می یابد و سرانجام همه موجودات مرگ است پس چه بهتر که با خواست و رضای او و در راه احیاء و حفاظت از دین او باشد و پس شما را سفارش به صبر میکنم که : اناالله و اناالیه راجعون ؛ مادر مهربانم نمیدانم که چگونه محبتهای وصف ناشدنی شما را سپاس گویم که از کودکی تاکنون و تا همیشه در همه جا غمخوار و یاورم بودید چه شبها که شما و بابا چشم بر هم نگذاشتید تا ما راحت باشیم الحق که تنها سزای عمل شما را خدا میداند و میدهد و بس امیدوارم که با رفتارتان شما و بابا اعتقاد راسخ خود را بخدای بزرگ و اسلام عزیز در برابر دشمنان اثبات کنید و داغ دیگری بر دل دشمن بگذارید ؛ واما برادران خوب و مهربانم شما عزیزان امیدهای فردای اسلام هستید ؛ که در این دنیا سرافراز و مومن باشید و یار و یاور پدر و مادر مهربان خویش باشید ؛ و درهمه حال نماز را به پای دارید و به احکام خدا تقید داشته باشید و درس خود را با جدیت تمام بخوانید که : مداد العلماء افضل من دعاء شهداء ؛ عزیزانم در تربیت برادران کوچکتر خود بکوشید و هیچگاه از تلاش و کوشش الهی باز نایستید و تقوا را سرلوحه حیات خود سازید و از صمیم قلب شما را دوست دارم و از آنهمه محبت و لطفتان سپاسگذارم ؛ نگذارید بر بابا و مامان سخت بگذرد از همه شما تشکر میکنم از قول من ازتمام فامیل و پدر بزرگ محترم عذر خواهی کنید . لطف کنید برایم نوزده روز ( روزه ) که بعلت بیماری نتوانستم بگیرم اداء نمایید . در پایان همه شما را بخدا می سپارم و انتظار سرافرازی و صبر و استقامت از شما دارم مبادا که نا امید شوید و از روی ضعف اشک بریزید و خود را بشکنید ؛ خدا یار و نگهدارتان ؛ اگر جنازه داشتم دربهشت زهرا دفن کنید ؛ احمدی 4/10/65
فرآوری:عاطفه مژده
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: شهدای فاوا