زخم های نادیده زنان سرپرست
زخم های نادیده زنان سرپرست
در اغلب جوامع بشری سرپرستی خانواده بر عهده مرد است و در برخی موارد و بنا به عللی این سرپرستی بر عهده زن گذاشته میشود. زن سرپرست خانوار به زنی اطلاق میشود که بنا به دلایلی چون طلاق، فوت، اعتیاد، بزه، مهاجرت و ... همه مسئولیتهای یک خانواده از جمله مسئولیتهای اقتصادی را به دوش میگیرد.
زن سرپرست خانواده زنی است که بدون حضور دائم یا عدم حضور یک مرد وظیفه تأمین معاش، تصمیمگیریها و انجام کلیه امور مادی و معنوی خانواده را بر عهده دارد. زنان بنا به دلایلی که گفته شد، زمانی که همسر خود را از دست میدهند ناگزیرند به طرق مختلف چرخ زندگی خود را بگردانند و با دنیایی مواجه میشوند که قبلاً آن را تجربه نکردهاند و گاه آموزشهای لازم در خصوص برخورد با وقایع مختلف را هم ندیدهاند.
زنانی که شوهرانشان را بنا به دلایلی از دست میدهند و یا همسرانی دارند که قادر به مدیریت خانواده نیستند، با مخاطرات و مشکلاتی رو به رو میشوند که یکی از آنها مشکلات مالی و اقتصادی است. برخی از این زنان تحصیلات پایینی دارند و یا تخصص خاصی در زمینههای مختلف که به آنها کمک کند تا بتوانند کار مناسبی به بابند ندارند. بنابراین برای تأمین معاش زندگی تن به کارهایی میدهند که درآمد چندانی ندارد و برخی سودجویان نیز به دلیل نیازشان از آنها به صورت حداکثری بهره میبرند و دستمزد کمی میپردازند. عموماً فقر در خانوادههایی که زن سرپرستی آن را بر عهده دارد بیشتر از خانوادههایی است که یک مرد سرپرست آن است.
اگر یک زن سرپرست خانوار بخواهد برای تأمین معاش خانواده خود وارد بازار کار شود و هیچگونه تخصصی هم نداشته باشد ناگزیر است تن به شغلهای سخت و با دستمزد پایین بدهد به خصوص که اگر زن در سنین میانسالی به سر برد قادر به انجام هر کاری نخواهد بود و مشکلات وی در مقایسه با جوان ترها دوچندان است
اینجاست که سطح رفاه اجتماعی و اقتصادی اعم از بهداشت، تحصیل، تفریح، اشتغال و ... اینگونه خانوادهها پایینتر از بقیه خواهد شد. به طور کلی زنان در عرصههای شغلی از فرصتهای کمتری نسبت به مردان برخوردارند حال اگر یک زن سرپرست خانوار بخواهد برای تأمین معاش خانواده خود وارد بازار کار شود و هیچگونه تخصصی هم نداشته باشد ناگزیر است تن به شغلهای سخت و با دستمزد پایین بدهد به خصوص که اگر زن در سنین میانسالی به سر برد قادر به انجام هر کاری نخواهد بود و مشکلات وی در مقایسه با جوان ترها دوچندان است.
از دیگر مشکلات زنان سرپرست خانوار حضور کمتر در فضای خانواده و رسیدگی کمتر به وضعیت فرهنگی، تحصیلی و ... فرزندان است. زنی که به تنهایی مسئولیت مدیریت خانواده را در داخل و بیرون از منزل بر عهده دارد کمتر میتواند به نیازهای مختلف فرزندان خود توجه کند. در برخی موارد مشاهده شده که این عدم توجه به نیازهای عاطفی، مادی و معنوی فرزندان در آینده آنها را دچار مشکلاتی جبران ناپذیری میکند. از طرف دیگر این زن خود نیز دچار استرس، نگرانی و اضطراب نسبت به آینده فرزندان خود میشود که فشارهای وارد بر وی را دوچندان میکند.
نداشتن سرپناه و مسکن مناسب و فضایی امن و راحت از دیگر مشکلات زنان سرپرست خانوار است. اینگونه زنان به دلیل داشتن شرایط خاص زندگی قادر نیستند در هر مکانی و با هر شرایطی سکونت کنند و اگر بخواهند مکان مناسبی تهیه کنند قادر به تأمین هزینههای آن نیستند.
بنا به نوع نگاهی که برخی افراد بی تقوا در جامعه به اینگونه زنان دارند، یک احساس نا امنی و بی پناهی در این زنان همواره به چشم میخورد. اینان در برقراری روابط با جنس مخالف در محیطهای اجتماعی عموماً دچار مشکل هستند و باید همواره مراقب باشند تا از زخم زبانها و کنایههای مردم خود را مصون و محفوظ نگه دارند. آنها در غالب موارد مورد آزار و سوء نیتهای مردم و همواره در معرض نا امنی اجتماعی قرار دارند و باید خود را از نگاههای مسموم و برخوردهای آزار دهنده و مخرب حفظ کنند.
بنا به نوع نگاهی که برخی افراد بی تقوا در جامعه به اینگونه زنان دارند، یک احساس نا امنی و بی پناهی در این زنان همواره به چشم میخورد. اینان در برقراری روابط با جنس مخالف در محیطهای اجتماعی عموماً دچار مشکل هستند و باید همواره مراقب باشند تا از زخم زبانها و کنایههای مردم خود را مصون و محفوظ نگه دارند
فشارهای وارده از ابعاد مختلف بر زنان سرپرست خانوار ممکن است که او را دچار انواع بیماریهای جسمی و روحی کند. جسم وی به دلیل استفاده بیش از توانش به مرور و زودتر از سایرین تحلیل میرود و دچار بیماریهای مختلف میشود و روح و روانش نیز دچار بیماریهایی چون افسردگی، پرخاشگری، خشونت و ... خواهد شد.
مشکلاتی که زنان هنگام از دست دادن همسران خود با آن مواجه هستند ممکن است موجبات بروز فساد و فحشا را در این زنان فراهم کند. گرچه اغلب زنان کشورمان با وجود سختیهایی که در زندگی خود دارند همواره حیا و عفت خود را حفظ میکنند و هنگام حضور در تمامی عرصههای اجتماعی و اقتصادی نمونه بارز یک زن عفیف و پاکدامن هستند اما گرفتار شدن به فساد و فحشا در تعدادی از آنها را نمیتوان نادیده گرفت.
با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در حوزههای متعدد و سوق دادن آنها به کارهای تخصصی متناسب با آموزشهای دیده شده میتوان بخش اعظمی از مشکلات اقتصادی این قشر از جامعه را کاهش داد. زیرا هرچه سطح تخصص و توانمندی آنها بالاتر برود شغل مناسبتر و با درآمد بیشتر پیدا خواهند کرد در این صورت زنان در کار احساس امنیت بیشتری میکنند و نگرانی از آینده شغلی و کهولت سن خود در سالهای آتی ندارند.
اگر تدابیری اتخاذ شود که زنان سرپرست خانوار به مشاغل خانگی رو بیاورند قدم موثری در جهت ارتقای سطح رفاهی و فرهنگی این زنان برداشته میشود. در صورتی که یک زن سرپرست خانوار در منزل کسب درآمد کند، علاوه بر رفع نیازهای مادی، میتواند با حضور بیشتر در کنار اعضای خانواده حمایتهای عاطفی و معنوی خود را نیز حفظ کند.
در نهایت مسئولان امر موظفند به صورت جدیتری به نیازهای زنان سرپرست خانوار توجه کنند و با شناسایی مشکلات و موانع موجود بر سر راه این قشر آسیب پذیر، برنامهریزیها و سیاستگذاریهای دراز مدت در نظر بگیرند تا دغدغهها و نگرانیهای آنها را به حداقل ممکن برسانند. امید است با توجه بیشتر و رسیدگی عمیق به نیازهای این زنان فداکار که هم وظیفه پدری و هم وظیفه مادری را بر عهده دارند بتوان قدم موثری در جهت ایجاد آرامش و امنیت بیشتر برای آنان برداشت.
منصوره فراهانی
بخش اجتماعی تبیان