دغدغه واکنش تماشاگران

ساختمان پزشکان» به کارگرداني سروش صحت که اين روزها از شبکه سوم سيما پخش مي‌شود، توانسته جاي خودش را ميان مخاطبان باز کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دغدغه واکنش تماشاگران

گفت‌وگو با پيمان قاسم خاني، سرپرست نويسندگان ساختمان پزشكان


«ساختمان پزشکان» به کارگرداني سروش صحت که اين روزها از شبکه سوم سيما پخش مي‌شود، توانسته جاي خودش را ميان مخاطبان باز کند.


 فيلمنامه مناسب نخستين گام براي ساخت يک کمدي تلويزيوني موفق است که درباره اين سريال نشان داد مي‌توان با راه‌هايي غير از استفاده از تکيه‌کلام‌هاي نخ نما و بازيگراني که سال‌هاست در نقش‌هايشان تثبيت شده‌اند، هم مخاطب عام و هم تماشاگران سخت‌گير را راضي نگه داشت. براي همين در آخرين روزهاي فيلمبرداري ساختمان پزشکان به سراغ پيمان قاسم‌خاني، سرپرست نويسندگان اين سريال رفتيم تا از حال و هواي اين طنز متفاوت شبانه بپرسيم.

• امروز آخرين روز فيلمبرداري بود و ديشب تازه قسمت هفتم سريال پخش شد. اين فاصله بين ضبط و پخش و عدم آگاهي از بازخورد‌هاي مردمي روي کيفيت متن تأثيري ندارد؟

اين استفاده از بازخورد‌ها در کارهاي روتين وجود دارد اما در کارهاي قبلي‌اي که نوشتيم هم به اين صورت پيش نمي‌رفتيم؛ يعني همان موقعي که سريال را مي‌نوشتيم سعي مي‌کرديم کيفيت خوبي به متن‌ها بدهيم. بعد هم صبر مي‌کرديم تا بازخورد تماشاچيان سريال را بگيريم. بازخورد تماشاچي‌ها قطعا تأثيراتي روي کيفيت کار دارد اما چيزي که سر ساختمان پزشکان جاي خالي‌‌اش را خيلي حس کردم، روحيه‌اي بود که از پخش همزمان سريال مي‌توانستيم بگيريم. در سريال‌هايي که فقط چند قسمت جلوتر از پخش حرکت مي‌کرديم اگر چه فشار کاري بسيار بيشتر بود اما بچه‌ها با ديدن نقد و نظر‌هاي مردم، انرژي مي‌گرفتند، ما هم متن‌هايمان را طبق موج و سليقه مردم تصحيح مي‌کرديم. چندين ماه است که از نتيجه مطمئن نيستيم و فرسايشي کار مي‌کنيم. بعضي وقت‌ها سر يک صحنه قهقهه مي‌زنيم اما نخستين دغدغه‌مان اين است که نکند فقط خودمان داريم به اين موقعيت مي‌خنديم؛ نکند تماشاچي چنين واکنشي نداشته باشد.

• سريال‌هاي طنز اخير روي تکيه‌کلام به‌عنوان راهي براي مشخص شدن برد سريال خيلي حساب باز مي‌کنند؛ خودتان هم در «پاورچين» تکيه‌کلام‌هايي را سر زبان‌ها انداختيد اما چرا در ساختمان پزشکان از اين تمهيد استفاده نکرديد؟

ما هيچ وقت در کارهايمان تکيه‌کلام ننوشتيم. اگر هم اتفاقي افتاده و ديالوگي شاخص شده است خود بازيگر‌ها اين کار را کرده‌اند. حتي در همان سريال پاورچين ما يک بار براي جواد رضويان ديالوگ «من چيکاره بيدم» را نوشتيم و خودش با توجه به استقبال مردم اين جمله را تکرار کرد. ما هيچ وقت جمله‌اي براي تکيه کلام شدن نمي‌نويسيم اما ممکن است بعضي‌ها واژه ها يا جمله ها اين پتانسيل را داشته باشند و بازيگر از آنها استفاده کند.

شايد چون آدم‌هاي اصلي اين مجموعه طبقه تحصيل‌کرده جامعه هستند گويش‌هايشان مثل عوام نباشد اما داستان‌ها خيلي خانوادگي است و به جزئيات زندگي خانوادگي پرداخته‌ايم، نه مسائل پيچيده اجتماعي.

• خيلي‌ها اعتقاد دارند طنز ساختمان پزشکان يک طنز روشنفکري و بالاي ليسانس است. نگران نبوديد مخاطب عام کار را پس بزند؟

تيم ما يک جور نوشتن بلد است. همه نويسنده‌ها سبک کاري خودشان را دارند؛ مثلا قلم محسن طنابنده شيريني خاصي دارد که من نمي‌توانم تقليدش کنم. من اينطور مي‌نويسم و نمي‌دانم اين روش طنز ليسانس به بالا هست يا نه اما فکر هم نمي‌کنم که کمدي ساختمان پزشکان يک کمدي روشنفکرانه باشد. شايد چون آدم‌هاي اصلي اين مجموعه طبقه تحصيل‌کرده جامعه هستند گويش‌هايشان مثل عوام نباشد اما داستان‌ها خيلي خانوادگي است و به جزئيات زندگي خانوادگي پرداخته‌ايم، نه مسائل پيچيده اجتماعي.

• در بعضي قسمت‌ها، تعداد فلش‌بک‌ها خيلي زياد است. آيا اين فلش‌بک‌ها، به‌خاطر ضعف شخصيت‌پردازي است که بايد يک جوري منطق داستان را درست از آب دربياوريد؟

اين چيزي است که هر نويسنده براي خودش انتخاب مي‌کند. مهراب قاسم‌خاني کشته مرده فلش‌بک است و به قول خودمان اگر ولش بکنيد مدام فلش‌بک و فلش فوروارد مي‌زند. ما يک شخصيت‌پردازي داشته‌ايم اما نحوه نشان دادن اين شخصيت‌ها را نويسنده با رويکرد خودش انتخاب مي‌کند. من هم يک تصحيح نهايي مي‌کنم و اگر روند انتخابي نويسنده ‌آن قسمت، به درد کار خورد، متن را تحويل گروه کارگرداني مي‌دهم.

• سروش صحت خودش سال‌ها سابقه نويسندگي دارد. اين باعث نمي‌شود که در حوزه کاري نويسنده‌ها اعمال نظر کند و به قول خودمان آشپز دو تا شود؟

او آدم منعطفي است. سر کار به هيچ عنوان حوزه‌هايمان با هم تداخل پيدا نمي‌کند. سروش کارگردان است و من سرپرست نويسندگان. من در کارگرداني او دخالت نمي‌کنم و سروش در متن‌ها دست نمي‌برد. نکته جالب اينکه خود سروش هم در گروه نويسندگان هست و‌ آن قسمت‌هايي که متن را خودش بايد بنويسد سيناپس را صفحه به صفحه با من چک مي‌کند و جاهايي که از او خواهش مي‌کنم متن را تغيير دهد از همه نويسنده‌ها زودتر قبول مي‌کند. تنها تفاوتي که براي سروش قائلم اين است که چون مي‌دانم متني را که نوشته قبلا در مغزش بازسازي کرده است، به او مي‌گويم اين سکانس روي کاغذ با مزه نيست، اما اگر خودت آن را سکانس با مزه‌اي ديده‌اي مشکلي نيست.

• اين سؤال را بايد از کارگردان بپرسم اما نظر خودتان را هم مي‌خواهم بدانم؛ استفاده کردن از بازيگراني که اغلبشان کمدين‌هاي تلويزيوني نيستند، شما را نگران نمي‌کرد؟

ما دوست داريم به هر وسيله‌اي که شده تماشاگر، کار را ببيند. اگر ببينيم براي بازيگر طنز تلويزيوني، نقش خوبي داريم و مي‌توانيم با او شخصيتي جديد‌تر، جذاب‌تر و به دور از کليشه‌هاي قبلي خود آن بازيگر نشان دهيم، حتما از او دعوت مي‌کنيم، منتها مي‌خواستيم کارمان يک کمي متفاوت باشد. نظر همه ما اين بود که چهره‌هاي طنز تلويزيوني تکراري شده‌اند. بقيه بچه‌ها قبلا امتحان‌شان را پس داده بودند. خيلي‌ها به ما مي‌گفتند که شايد بهنام تشکر براي نقش اول اين مجموعه انتخاب خوبي نباشد اما الان که چند قسمت پخش شده و بازخوردهاي مردمي را مي‌بينيم، خيلي خوشحاليم که از همان ابتدا انتخاب درستي کرده‌ايم.

• يک نکته در ساختمان پزشکان به چشم مي‌خورد و آن شوخي با صداها و موسيقي کلام است؛ اتفاقي که در متن‌هايي که شما نوشته‌ايد کمتر ديده‌ايم. در ساختمان پزشکان براي اين نوع شوخي حساب جدايي باز کرديد؟

من هميشه در فيلمنامه‌ها به صدا توجه مي‌کنم؛ يعني به غير از شوخي با تصوير و ديالوگ، با صداهاي خارج از کادر هم شوخي مي‌کنم. اين نگاهي نيست که من سر ساختمان پزشکان به آن رسيده باشم. هميشه مشغول سر و کله زدن با نويسنده‌ها هستم. بنابراين کمتر مي‌رسم سر صحنه بروم براي همين خيلي از شوخي‌هاي صوتي تلف مي‌شوند. بعضي از کارگردان‌ها به شوخي‌هاي صوتي توجه مي‌کنند و برخي ديگر از کنار آن مي‌گذرند. به غير شوخي، موسيقي در ديالوگ‌ها براي من مهم است. بعضي وقت‌ها يک جمله را چندين بار مي‌خوانم و کلمه‌ها را بالا و پايين مي‌کنم تا خودم از شنيدن اين جمله‌ها احساس خوبي داشته باشم. سر بعضي کارها، بازيگر با هدايت کارگردان هر چيزي که دلش مي‌خواهد مي‌گويد اما ريتم، اندازه و موسيقي ديالوگ هميشه برايم مهم است.

• يکي از ويژگي‌هاي طنز‌هاي شبانه، استفاده از بازيگرهاي مهمان براي متنوع کردن فضا و گفتن قصه‌هاي جديد است، اما در اين چند قسمت بازيگر‌هاي مهمان با کارکرد ويژه‌اي ديده نشده اند.

بودجه‌‌ اين کار خيلي پايين است؛ حتي با سريال‌هاي آپارتماني ديگر هم نمي‌توان مقايسه‌اش کرد. تعداد قسمت‌هايش هم 55تاست و با اين برآورد، بضاعت اينکه از بازيگرهاي مهمان بيشتري استفاده کنيم را نداشتيم. اگر مي‌دانستيم دستمان از لحاظ مالي باز است، داستان‌هاي جالب تري با مهمان‌هايمان مي‌ساختيم و حتي براي سايه‌اي که از پشت پنجره رد مي‌شود برنامه‌ريزي مي‌کرديم؛ اما نشد. البته چند بازيگر مهمان خوب و بامزه در راه هستند. همين تعداد مهماني هم که داريم دوستاني هستند که به ما لطف داشتند و در دستمزدشان به ما تخفيف دادند.

• بعد از اصلاحيه معاونت سيما و اجبار گروه به اضافه کردن يک پزشک اخلاق گراي نمادين، چطور اين ايده را در دل کار هضم کرديد تا از کار بيرون نزند؟ از آن مهم‌تر سيروس ابراهيم زاده چطور حاضر شد اين نقش را بر عهده بگيرد؟

از ما خواستند که اين اتفاق بيفتد. طبيعي است که آدم تا يک جايي مقاومت مي‌کند و مي‌گويد کار لطمه مي‌خورد اما نمي‌شود با خودخواهي نتيجه زحمات همه را به هدر بدهي. تو نمي‌تواني الکي فشار بياوري چون نهايتا کار پخش نمي‌شود. ما تلاشمان را کرديم تا اين اصلاحات را به بهترين شکل وارد بکنيم. به‌نظر مي‌آيد سکانس معرفي دکتر هم سکانس بدي نشد. خود سيروس ابراهيم‌زاده هم آدمي نيست که يک نقش خنثي و تخت را قبول کند و ما در قسمت‌هاي بعدي، با همين دکتر خوب و باشخصيت هم شوخي‌هايي خواهيم کرد. البته آدم خوب، کمدي ندارد و ما يک شيطنت‌هايي کرده‌ايم که دکتر بامزه‌تر شود. نقش دکتر را طوري نوشته‌ام که خودم از شخصيتش خوشم بيايد وگرنه نمي‌توانستم وجودش را در متن تحمل کنم.

• يک جايي بيژن بنفشه‌خواه مي‌گويد: «رسانه ملي با اين همه مخاطب!» لحن او به وضوح برداشتي کاملا برعکس را به مخاطب مي‌دهد. اين مين‌گذاري‌ها در لحن را چطور با کارگردان هماهنگ مي‌کنيد؟

اين تکه مال خود سروش صحت است و مين‌گذاري‌هاي عمده را هم خودش انجام مي‌دهد. قسمت‌هاي انتقادي‌تر و تند و تيز‌تر را خودش مي‌نويسد. چيزي که من در همين 6-5 قسمت ديده‌ام اين است که با ما باز، برخورد مي‌شود و تلويزيون با ما کنار آمده است. يک سري شوخي‌هايي بود که فکر مي‌کردم ممکن است مشکلي پيش بياورد اما با ما مدارا شد و شوخي‌ها حذف نشدند.

• همانطور که خودتان مي‌گوييد فضا باز‌تر است. اگر فاصله ضبط و پخش کم بود، از خوراک‌هاي خبري استفاده مي‌کرديد؟

الان که دارم فکر مي‌کنم در اين همه سال يادم نمي‌آيد مباحث روز را داخل کرده باشيم. خشايار الوند اين سبک را دوست دارد، اما من اين‌طور کار نمي‌کنم و اگر پخش همزمان هم بود مطمئنا اتفاق خيلي عمده‌اي نمي‌افتاد و متن‌ها تغيير چنداني نمي‌کردند.

بخش سينما و تلويزيون تبيان


منبع:همشهري / حسين کلهر

مطالب مرتبط مجموعه : اخبار سال 1389
آخرین مطالب سایت