پاسخ علمي امام جواد(ع) به پرسش هاي دانشمندان

يحيي ابن اکثم گيج شد، يک سؤال کرد که در حال احرام شکار کنيم يا نکنيم، امام جواد براي پاسخ به آن هزاران سؤال را مطرح نمود . و بعد يحيي بيان کرد که من تسليم شدم .مأمون به يحيي گفت : ديدي که من چه کسي را براي دخترم به عنوان همسر برگزيدم ؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاسخ علمي امام جواد(ع) به پرسش هاي دانشمندان

برخورد امام جواد(ع) با مأمون الرشيد


خاطراتي از امام جواد هست. يک وقت مأمون داشت مي رفت در کوچه بچه‌ها بازي مي کردند تا ديدند مأمون است، خوب مأمون الرشيد شاه بود، خليفه بود، همه فرار کردند، امام جواد يک بچه کوچولويي بود ايستاد، مأمون آمد گفت پسر، گفت بله، گفت چرا فرار نکردي؟ گفت به سه دليل :


يک، گناهي نکردم، دو، کوچه تنگ نيست، سه، بنا نيست که به آدمي هم که گناهي نکرده با اينکه کوچه بزرگ است تو ظلم کني، مگر قرار است ظلم کني؟ تو هم يک انسان هستي و ترسي نداري .

تربيت فرزند امام رضا(ع) اين گونه است ، ايشان بچه را طوري تربيت کرده اند که شجاع باشد و بتواند منطقي صحبت کند .

 

انجام معجزه براي اثبات امامت

امامان ما معجزه داشتند و معجزه خود يکي از نشانه هايي بر امامت مي باشد .

آيا معجزه را بايد خودِ امام و پيغمبر انجام دهد يا هرچه که مردم بخواهند ؟

معناي معجزه اين است که فرد يک کاري انجام دهد که مردم بفهمند اين کار از يک نيروي ماورايي است و با خداوند رابطه اي دارد .

معصومي براي اثبات امامت و پيغمبري خود يک قلم ، دوقلم سه قلم نمونه از معجزات خود نشان مي دهند که باب توجيه را بر ديگران ببندند و اگر بخواهند هرچه مردم از آنان مييخواهند را اجرا کنند ، ديگر نمي شود جمعش کنند .

رد؟ هر آدمي يک سليقه اي دارد، يک دردي دارد، آنوقت دنيا مي شود سالنِ بر آوردن حاجات .

بعضي وقت‌ها هم سؤال‌ها و درخواست ها بي منطق و بي اساس است. مثلا بهبه پيغمبر گفتند اگر پيغمبري خدا را نشان ما بده، بابا چيزي را خواسته باشي ببيني بايد جسم باشد، چون جسم نباشد ديدني نيست، جسم هم اگر شد، اگر خدا جسم باشد مکان مي خواهد، چون جسم بدون مکان نمي شود. اگر خدا را ببيني مي خواهي ببيني بايد جسم باشد، اگر جسم باشد بايد مکان داشته باشد، اگر مکان داشته باشد، بايد مکان قبل از جسم باشد، يعني هميشه ظرف قبل از آب است، يعني بايد اول مکان باشد تا آن جسم در آن مکان قرار بگيرد، پس اگر مکان بايد قبل از خدا باشد معنايش اين است که مخلوق قبل از خالق است.

يحيي ابن اکثم گيج شد، يک سؤال کرد که در حال احرام شکار کنيم يا نکنيم، امام جواد براي پاسخ به آن هزاران سؤال را مطرح نمود . و بعد يحيي بيان کرد که من تسليم شدم .مأمون به يحيي گفت : ديدي که من چه کسي را براي دخترم به عنوان همسر برگزيدم ؟!

تمام ديدني‌ها آثار است، وقتي انساني حرف مي زند ، ديگران مي فهمند که اين طرف زنده است . از کجا مي گوييم که زنده است ؟ مي گوييم دارد حرف مي زند، پس حرف زدن که زندگي نيست، حرف زدن از آثار زندگي است، يعني چون زنده هستم پس حرف مي زنم.

 

پاسخ هاي علمي امام جواد با پرسش هاي دانشمندان

امام جواد را مي آمدند امتحان مي کردند. يک مرتبه يک سؤال امتحاني از امام کردند

به مأمون الرشيد گفتند چرا دخترت را دادي به امام جواد؟ اين بچه است، اين سواد ندارد، گفت از همه شما باسوادتر است، بالاخره يک جلسه اي تشکيل دادند که امام جواد را امتحان کنند. در اين جلسه که بنا شد سؤال کنند، يحيي ابن اکثم از دانشمندان درجه يک بود آوردند که امام را امتحان کند. گفت آقا اگر يک کسي رفت مکه، آخر حاجي‌ها که مي روند مکه لخت مي شوند و يک لنگ مي بندند، يک لنگ سفيد و يک لنگي هم روي دوششان،به آن مي گويند لباس احرام، در لباس احرام بيست و چند تا چيز حرام است که يکي شکار است. در آن ايام نبايد شکار کرد.

يحيي ابن اکثم پرسيد : شخصي در حال احرام محرم بوده، شکار کرده، حکمش چيست؟ امام جواد پرسيد که اين شکار در خارج حرم بوده يا درحرم؟ يعني نزديک مکه بوده يا فاصله داشته، چون دو فرسخي مکه حرم است، حساب دو فرسخي مکه و دورتر فرق مي کند، عالم به مسئله بوده يا جاهل؟ مي دانسته شکار حرام است يا نمي دانسته، اين هم حکمش فرق مي کند، چون اگر دزد بداند که دست دزد را چهار انگشتش را قطع مي کنند، اگر دزد را گرفتند گفت آقا من نمي دانستم، من مسئله‌اش را بلد نبودم، اگر مي دانستم که چهار تا انگشتم را قطع مي کنند، دزدي نمي کردم. ديگر دستش را قطع نمي کنند. عالم بوده، مسئله را مي دانسته يا نمي دانسته، اين صيدي که شکار کرده عمدي بوده يا خطايي، يعني خواسته تير بزند به شکار يا نه، رفته تير بزند خورده به شکار، عمدي بوده يا نه؟ صياد بنده بوده يا آزاد، آن کسي که تيراندازي کرده برده بوده يا آزاد؟ بچه بوده يا بزرگ؟ دفعه اولش بوده يا دفعه دومش، شکار از پرنده بوده يا غير پرنده، صياد به عمل خودش اصرار دارد يا پشيمان شده. شکار در شب بوده يا در روز بوده. اين صياد براي حج بوده يا براي عمره.

يحيي ابن اکثم گيج شد، يک سؤال کرد که در حال احرام شکار کنيم يا نکنيم، امام جواد براي پاسخ به آن هزاران سؤال را مطرح نمود .

و بعد يحيي بيان کرد که من تسليم شدم .مأمون به يحيي گفت : ديدي که من چه کسي را براي دخترم به عنوان همسر برگزيدم ؟!

به اميد آنکه به زودي به قبر امام جواد (ع) در کاظمين مشرف شويم !

فرآوري : زهرا اجلال

بخش عترت و سيره تبيان


منابع :

سايت حجت الاسلام قرائتي

سايت حجت الاسلام انصاريان

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت