فرشتگان پشت صحنه

یکی از ویژگی‌های مجموعه داستان فرشتگان پشت صحنه نوشته بی‌تا ملکوتی، استفاده از تکنیک تاخیر در داستان‌هاست که یکی از مشخصه‌های داستان‌های مدرن است. در این مجموعه نمی‌توان نقاط عطف خاصی برای اکثر داستان‌ها مشخص کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرشتگان پشت صحنه

بررسي مجموعه داستان " فرشتگان پشت صحنه" اثر بي‌تا ملکوتي


يکي از ويژگي‌هاي مجموعه داستان " فرشتگان پشت صحنه" نوشته بي‌تا ملکوتي، استفاده از تکنيک تاخير در داستان‌هاست که يکي از مشخصه‌هاي داستان‌هاي مدرن است. در اين مجموعه نمي‌توان نقاط عطف خاصي براي اکثر داستان‌ها مشخص کرد.

مجموعه داستان "فرشتگان پشت صحنه" جديدترين اثر بي‌تا ملکوتي توسط نشر افکار منتشر شد.

در اين اثر 10 داستان کوتاه آمده است  که کتاب با داستان "ويلن سل" آغاز و با داستاني به نام "سمرا" به پايان مي‌رسد.

نکته اولي که در خوانش اولين داستان "فرشتگان پشت صحنه"  به چشم مي‌آيد و در داستان‌هاي ديگر هم ديده مي‌شود، به کارگيري توصيفات دقيق و موشکافانه است. فضايي که داستان در آن مي‌گذرد با جزئياتش روايت مي‌شود. حتي پرده‌هاي مخملي نارنجي چرک تخت‌خواب هتل هم از قلم نيافتاده‌اند. آخر داستان اتفاق خاصي نمي‌افتد. اين ويژگي بسياري از داستان‌هاي اين کتاب است. جزئياتي که بايد در اوايل يا اواسط داستان گفته شود، با تکنيک تاخير و در پايان داستان بيان مي‌‌شوند. پايان داستان هم به نظر کمي معلق مي‌آيد. يعني مخاطب احساس مي‌کند با يک پايان روبرو نشده است.

گزينه‌هاي مختلفي براي پايان‌بندي داستان اول به ذهن مخاطب مي‌رسد. در متن آمده "شايد از هتل رفته بود" يا "شايد وارد مسجد شده بود" البته شايد خواننده با خود فکر کند شايد مرد خودکشي کرده باشد؛ چون فرازهاي پاياني داستان القاکننده چنين موضوعي هستند. عشق مرد به دختر مو مشکي هم ارتباط چندان محکمي با مسير اصلي داستان ندارد و به نظر موتور محرک مقطعي از داستان است. با توجه به عبارت "‌براي پدرم و رنج‌هايش" که در ابتداي داستان آمده، شايد نويسنده خواسته است داستاني شاعرانه و مبهم و به نوعي رمزآلود بنويسد که هر خواننده‌اي متوجه اين رمزها نشود.

در داستان دوم به کار بردن جمله "اواسط نوامبر بود" در ابتداي داستان القاکننده اين موضوع است که داستان در يک شهر خارجي و نه در ايران مي‌گذرد. "از غلظت مه کم شده بود" و ديگر جملاتي که درباره چگونگي مه هستند، به فضاسازي زمستاني مبهم و مشکوک کمک مي‌کند. با رسيدن به جمله "در اواسط نوامبر سرماي پراگ در حدي است که ..." خواننده متوجه مي‌شود داستان در شهر پراگ مي‌گذرد. همان‌طور که ذکر شد، کميت مه مرتب در داستان گزارش مي‌شود. گويي نويسنده مي‌خواهد ابهام و مه‌ را در اين داستان تا انتها ادامه بدهد.

نکته اولي که در خوانش اولين داستان "فرشتگان پشت صحنه"  به چشم مي‌آيد و در داستان‌هاي ديگر هم ديده مي‌شود، به کارگيري توصيفات دقيق و موشکافانه است. فضايي که داستان در آن مي‌گذرد با جزئياتش روايت مي‌شود.

از ابتداي اين داستان هم با توصيف‌هاي دقيق روبرو هستيم که اين بار براي تحريک احساس همدري به کار برده مي‌شوند. مانند "پيراهن نخي مرد از توي شلوار پارچه‌اي‌اش بيرون زده بود و پهلويش کشيده مي‌شد روي کف پياده‌رو". نکته‌اي که با پايان يافتن اين داستان موجب لذت بردن مخاطب مي‌شود، اين است که دختر سرنوشتي که قرار است به سرش بيايد را از پشت پنجره مي‌بيند. و در حالي‌که جزئيات مرغ سوخاري رستوران‌هاي KFC توصيف مي‌شود، دختر نظاره‌گر شرايطي است که ممکن است به زودي برايش اتفاق بيفتد. مه که با غليظ و رقيق‌شدنش موجب کم و زياد شدن ابهام قصه مي‌شود، در پايان که همه چيز براي مخاطب روشن مي‌شود، يک‌باره خطوط بدن دختر را در خودش محو مي‌کند و حالت تير خلاص را دارد.

در داستان سوم نوستالژي و ابهام متمايل به پشيماني با هم ترکيب شده‌اند. اين داستان پيچيدگي‌هاي دو داستان قبلي را ندارد و پايانش با نتيجه‌گيري همراه است. داستان در نقطه‌اي شروع مي‌شود و مخاطب مي‌داند که در چه نقطه‌اي به پايان خواهد رسيد. مهاجرت، زندگي در غربت و گرين‌کارت از مسائلي هستند که در پس زمينه قصه جريان دارند.

ملکوتي برخي از داستان‌هايش را به اشخاص مختلفي مانند آنتوان دوسنت اگزوپري تقديم کرده‌است. مي‌توان از اين مساله چنين برداشت کرد که نويسنده هنگام نگارش اين داستان‌ها تحت تاثير آن شخصيت يا اثري از او بوده است. داستان چهارم که جاده نام دارد، از نقطه‌اي شروع مي‌شود، ولي پايانش نه کاملا معلق است، نه کاملا مشخص و قطعي. دختر موطلايي گم مي‌شود؛ بدون آن‌که بدانيم مرده يا نمرده‌ است. يا پيدا مي‌شود يا نه. احتمالا رفتن دختر به دليل ناملايمات اطرافش بوده است. پس ممکن است اين داستان يک درد دل يا گلايه از جامعه باشد. در پايان اين داستان به محل و تاريخ نوشتنش اشاره‌اي نشده است.

يکي از ويژگي‌‌هاي اين مجموعه داستان، تنوع در فضا و فرم‌هاي اجراست. ملکوتي داستان‌هايش را از زوايا و در کشورهاي مختلفي روايت کرده است. اين عوامل شايد به روحيات شخص نويسنده برگردد، اما مسلم است که پناهندگي در چک و اسلواکي يا زندگي ايرانيان خارج نشين، توجه نويسنده را جلب کرده است که درباره آن‌ها نوشته است. داستان‌هاي پنجم و ششم درباره فضاي تئاتر و نمايش هستند و به نظر ساده و روان مي‌آيند، اما در پايان مبهم به نظر مي‌رسند و بايد دوباره‌خواني شوند. تحصيل نويسنده در رشته تئاتر و آشنايي‌اش با فضاي تمرين‌هاي تئاتر باعث شده اين داستان‌ها کاملا واقعي باشند، ولي در کل خواندن اين دو داستان لذتي براي مخاطب به ارمغان نمي‌آورد.

عنوان داستان بعدي "پاريس و فرشتگان نيمه شب" يک تضاد بزرگ دارد که خواندن داستان و سپس توجه به نام آن را براي خواننده جالب مي‌کند. مردي ايراني که همسرش زايمان کرده و مرد اولين شب پدربودنش را به دليل نبود تاکسي، در شهر قدم مي‌زند. اين داستان فضاي کاملا شهري دارد و از زاويه اول شخص روايت مي‌شود. اما تضاد بزرگي که به آن اشاره شد،‌ حضور نوزاد پاک، روسپياني در سطح شهر و تعبير فرشتگان نيمه شب است. اسم نوزاد يوسف است. درج بيت يوسف گمگشته حافظ در داستان، شايد نمادي از يوسفان پاکي باشد که ممکن است در جوامع مختلف به گرگ تبديل شوند.

داستان جيغ با روايتي سريع و نفس‌گير، ماجرايي را در گذشته روايت مي‌کند. قدرت قلم بي‌تا ملکوتي در اين داستان بيش از ديگر داستان‌هاي مجموعه، جلب توجه مي‌کند. يکي از ويژگي‌هايي که داستان‌هاي اين مجموعه دارند، آگاهي بخشي به مخاطب بعد از کل داستان يا بعد از يک پاراگراف است که همان تکنيک تاخير است. البته در داستان جيغ در پاراگراف‌هاي اول متوجه مي‌شويم که خواهر راوي مرده است، اما قصه چنان مخاطب را با خود همراه مي‌کند که اين موضوع را فراموش مي‌کند. گويا دارد روايت حال را مي‌شنود که البته راوي در پايان يادآوري مي‌کند که "اگر خواهرم نمرده بود" و خواننده را از آن فضا بيرون مي‌آورد.

يکي از ويژگي‌‌هاي اين مجموعه داستان، تنوع در فضا و فرم‌هاي اجراست. ملکوتي داستان‌هايش را از زوايا و در کشورهاي مختلفي روايت کرده است.

داستان نهم اما ابتداي کار، فضا و محيط را لو مي‌دهد. اين داستان پاياني که توقع داريم، ندارد. اساسا متن داستان هم، آن‌طور که خواننده توقع دارد پيش نمي‌رود.

داستان دهم و پاياني هم در ژانر دفاع مقدس است که از نظر محتوا با ديگر داستان‌ها متفاوت است. زاويه ديد رواي، داناي کل است. نکته ديگر استفاده از فلش بک‌هاي مکرر براي روايت است. در اين داستان هم مانند چند داستان ديگر مجموعه، با پاياني روبرو مي‌شويم که داستان تا کمي بعد از آن ادامه مي‌يابد و به نظر پايان‌بندي‌اش بر عهده خواننده گذاشته مي‌شود.

" فرشتگان پشت صحنه" دومين کتاب از مجموعه اي است که با عنوان " قصه نو" انتشار آنها توسط نشر افکار آغاز شده است.

اين کتاب 64 صفحه‌اي در شمارگان هزار نسخه  و به قيمت 2 هزار و 500 تومان عرضه شده است.

مجموعه شعر "مسيح و زمزمه هاي دختر شاهنامه"، مجموعه داستان کوتاه "تابوت خالي" و تاليف و گردآوري "اسطوره مهر" (زندگي و فيلم‌هاي سوسن تسليمي) از ديگر آثار بي‌تا ملکوتي است.

فرآوري: مهسا رضايي

بخش ادبيات تبيان


منبع: خبرگزاري مهر

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت