نغمه های نوروز

نوروز یک آیین است. نمایشی نمادین است از آفرینش انسان و طبیعت. تجدید خاطره ای است از اعتقادات کهن و فراز و نشیب های تاریخی زندگی یک ملت. نوروز بزرگترین جشن ایرانیان از روزگار کهن تا به امروز است. جشن نوروز در ایران پس از اسلام و در دوره خلفای اموی تا ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نغمه های نوروز

نوروز یک آیین است. نمایشی نمادین است از آفرینش انسان و طبیعت. تجدید خاطره ای است از اعتقادات کهن و فراز و نشیب های تاریخی زندگی یک ملت. نوروز بزرگترین جشن ایرانیان از روزگار کهن تا به امروز است. جشن نوروز در ایران پس از اسلام و در دوره خلفای اموی تا حدی از رونق افتاد محدود شد، اما از دوره خلفای عباسی با نفوذ خانواده های ایرانی در دستگاه خلافت، بسیاری از سنت های ایرانیان از جمله نوروز رواجی مجدد یافت. در ایران به مانند بسیاری از تمدن های کهن برای هر موضوع شاخصی، الحان و نغمه هایی در موسیقی وجود داشته است. آیین خنیاگری، شاخص ترین چهره ارایه موسیقی در ایران قدیم و البته همه تمدن های کهن بوده است. خنیاگران فقط به اجرای موسیقی نمی پرداختند بلکه تا حدی، هدایت روحی و معنوی مردم را نیز در دست داشتند. اینان، حافظان، راویان و ناقلان سنت های شفاهی و روایت های ملی- مذهبی بودند. اساطیر در قالب روایت های آنان از نسلی به نسلی زنده می شدند. خنیاگران طبیب روحی و معنوی جامعه خود بودند و گاه به نوعی موسیقی درمانی- در جوامع کهن تر، جادو پزشکی- نیز دست می زدند.

خنیاگران دارای خصوصیات و صفات زیادی بودند که از آن جمله می توان به بداهه سرایی، بداهه خوانی، بداهه نوازی، راوی و نقال روایت های تاریخی، ملی، مذهبی و عاشقانه و قدرت نفوذ معنوی و روانی بر جمع و... اشاره کرد. همین درجه از اهمیت خنیاگران بود که به آنان اهمیت و اعتبار غیرقابل وصفی می بخشید. با ورود اسلام به ایران، سنت خنیاگری که قبل از آن نیز حوزه های مختلفی را در بر می گرفت شاخه شاخه شد. گروهی از خنیاگران فقط به نقل و روایت اساطیر ملی و حماسه ها پرداختند. گروهی به نقل روایات و حماسه های اسوه های مذهبی اسلام پرداختند که مصیبت خوانان، مرثیه خوانان و تعزیه خوانان از این دسته اند. گروههای دیگر نیز هر کدام به طور نسبتاً جداگانه، بخشی از وظایف آیین خنیاگری را به عهده گرفتند و در این میان موسیقیدانانی هستند که بخش قابل توجهی از سنت خنیاگری یا به اعتباری سنت "گوسان"ها و "اوزان"ها را به تنهایی بر دوش کشیده اند. گروههای دیگری نیز بودند که در محدوده کمتری از عملکرد نسبت به گروههای یاد شده قرار داشتند که نوروز خوان ها و بهار خوان ها از این جمله اند و اینان بازماندگان سنت خنیاگری قدیم ایران هستند که بخش هایی از این سنت را سینه به سینه به زمان حال رسانده اند.

خنیاگران دارای خصوصیات و صفات زیادی بودند که از آن جمله می توان به بداهه سرایی، بداهه خوانی، بداهه نوازی، راوی و نقال روایت های تاریخی، ملی، مذهبی و عاشقانه و قدرت نفوذ معنوی و روانی بر جمع و... اشاره کرد.

بنابراین از یک طرف با رویدادی بزرگ به نام نوروز مواجهیم و از طریق دیگر با یک سنت کهن که همان آیین خنیاگری است روبه رو هستیم. این دو پدیده نه تنها در ارتباط با هم قرار می گرفته اند، بلکه حتی مکمل و لازم و ملزوم هم نیز بوده اند. به دیگر سخن، آیین خنیاگری از طرفی با اسطوره ها و آیین ها و از طرف دیگر با شئون مختلف زندگی مردم پیوند داشته است و به همین دلیل با آیین و رویداد بزرگی چون نوروز عجین بوده است. بدین ترتیب از دیرباز شاخه ای از سنت خنیاگری به شکل مستقل به نوروز پرداخته است. آنچه امروز از موسیقی مربوط به بهار و نوروز به دست ما رسیده است در چهار گروه اصلی قابل تقسیم است:

 

1) آیین نوروزخوانی

نوروزخوانی یا بهارخوانی از جمله آیین های کهن ایرانی است که تا چند دهه پیش به شکل گسترده تری در بسیاری نواحی ایران به ویژه البرز شمالی و جنوبی، مازندران، گیلان و تالش و دیلمان، کومش، طالقان و... رواج داشت و امروز به شکل خیلی پراکنده در روستاهای دوردست نواحی یاد شده مشاهده می شود.

نغمه های نوروزخوانی، بسیار ساده و روان بوده و این سادگی و روانی به دلیل این است که نوروزخوانان معمولاً موسیقیدانان حرفه ای نبوده و از جمله مردم عادی روستا بوده اند.

2) ترانه های نوروزی

در برخی از نواحی ایران که آیین نوروزخوانی متداول نبوده است، توصیف بهار و نوروز در قالب ترانه هایی چند صورت می گرفته است. از آنجا که این نوع ترانه ها غالباً توسط خنیاگران حرفه ای اجرا می شده، معمولاً از پیچیدگی بیشتری در موسیقی برخوردار بوده است و از نظر فرم نیز تشکیل یافته تر هستند.

3) ردیف دستگاهی و موسیقی قدیم ایران

امروزه در ردیف دستگاهی موسیقی ایران، چند گوشه با عناوین "نوروز عرب"، "نوروز صبا" و "نوروز خارا" در دستگاه راست پنجگاه و همایون اجرا می شود. قدر مسلم آن است که این گوشه ها بازمانده و تداوم یافته نمونه هایی در موسیقی مقامی قدیم ایران هستند.

در رساله موسیقی مقاصدالالحان نیز عناوین "نوروزات"، "نوروز اصل"، "نوروز حجازی" و "نوروز عجم" و... ذکر شده است.

4) نمایش ها و خرده نمایش های منسوخ شده همراه با موسیقی

در این رابطه می توان به چند نمایش نمادین اشاره کرد:

الف) کوسه برنشین

محتوای این نمایش آیینی، بیرون راندن نمادین سرما و زمستان از بهار بوده است. این نمایش تا چند دهه گذشته به ویژه در روستاهای آذربایجان رواج داشته است. این نمایش احتمالاً در قرن 6-5 هجری با تغییراتی در شکل و هنگام برگزاری به دسته های "میر نوروزی" یا "پادشاه نوروزی" بدل شده است.

ب) آتش افروز

آتش افروزان بازیگران دوره گردی بودند با لباس های رنگارنگ زنگوله دار و صورتک که از دسته های نوروزی خوانان محسوب می شدند. اینان با خواندن آواز و رقصیدن و پرداختن به طنز و هجو و لودگی، ضمن سرگرم نمودن مردم، نوروز و بهار را نوید می دادند.

ج) آتش باز

آتش بازان نیز به مانند آتش افروزان از جمله دسته های نوروزی خوانان بوده اند. اینان با لباس های رنگارنگ، اغلب مسخره و گریم غلیظ به آتش بازی، خواندن آواز و انجام رقص می پرداختند. جملگی آنچه ذکر شده در چارچوب آیین خنیاگری قابل تبیین و قابل توضیح است. با تغییر مناسبات اجتماعی در قرن اخیر، وجوه مختلف آیین خنیاگری روبه زوال گذاشته و می رود تا کم کم به طور کلی از صفحه فرهنگ و هنر این سرزمین محو گردد.

 

بخش ادبیات تبیان


منبع: روزنامه ابرار

مطالب مرتبط مجموعه : حكايات
آخرین مطالب سایت