برندگان و بازندگان اکران تابستانی هالیوود
برندگان و بازندگان اکران تابستاني هاليوود
تابستان 2010 براي سينماروها يکي از بدترين تابستانهاي سينمايي بود و بسياري از آنها با ناديده گرفتن فيلمهايي که اميد زيادي به موفقيت آنها ميرفت اين مسئله را ثابت کردند.
به گزارش خبرآنلاين، برابر با آمار آسوشيتدپرس تابستان امسال درآمد حاصل از فروش بليتهاي سينما در بازار آمريکاي شمالي حدود 100 ميليون دلار بيشتر از فروش رکوردشکن پارسال بود و اين خبر خوب براي کساني است که پيگير فروش فيلمهاي هاليوود هستند.
اما اين همه ماجرا نيست و خبر بدي هم براي اين افراد وجود دارد؛ اين افزايش درآمد به خاطر بيشتر شدن قيمت بليت سينما در آمريکا و کانادا و افزايش قيمت بليت سينماهاي سهبعدي و آيمکس است و نه به خاطر افزايش تعداد تماشاگران.
آمار فروش فيلمها در تابستان سينمايي امسال؛ هفته اول ماه مه تا هفته اول سپتامبر (اواسط ارديبهشت تا اواسط شهريور) هنوز به طور رسمي اعلام نشده، اما پيشبيني ميشود رقمي درحدود 35/4 ميليارد دلار باشد، در حالي که پارسال اين رقم 25/4 ميليارد دلار بود. به لحاظ فروش بليت هم تقريباً 552 ميليون نفر به سينما رفتهاند که 5/2 درصد کمتر از 566 ميليون نفر در تابستان 2009 است.
با اين حال تابستان امسال در کنار بازندگان سرشناس برندگاني هم داشت که در ادامه ميآيد.
برندگان
استوديوهاي پارامونت و ديسني: برابر با آمار هاليوود ريپورتر، استوديو پارامونت بيشترين سهم را از فروش تابستاني داشت و از هر پنج دلار فروش يک دلار آن متعلق به اين استوديو بود. پارامونت 20 درصد سهم فروش کلي را در اختيار داشت و ديسني با چهار رقم کمتر در رده دوم قرار گرفت.
البته اين ارقام تمام داستان نيست. گذشته از اين، «آيرون من 2» پرفروشترين فيلم پارامونت در تابستان (1/312 ميليون دلار) توليد استوديو مارول است. بنابراين بخش زيادي از سود حاصل از فروش اين فيلم به ديسني صاحب جديد اين استوديو ميرسد.
با اين حال، پارامونت از فروش بلاکباسترهايي چون «شرک براي هميشه» (توليد دريمورکس) و «آخرين مامور کنترل هوا» سود ميبرد. ديسني هم از فروش «داستان اسباببازي 3» سود ميبرد که با 9/408 ميليون دلار ميليون دلار پرفروشترين فيلم تابستان و با احتساب فروش بينالمللي با رقمي در حدود بيش از يک ميليارد دلار پرفروشترين فيلم انيميشن تاريخ سينماست. ديسني از «آليس در سرزمين عجايب» ديگر فيلم ميليارد دلاري سال 2010 هم سود ميبرد.
سوني: اين استوديو به لحاظ داشتن سهم در بازار فروش تنها يک رقم کمتر از ديسني دارد. سوني تابستان امسال چند فيلم پرفروش مانند «کاراته کيد»، «آدمبزرگها»، «سالت»، «آدمهاي ديگر» و «قاپزنها» را روانه سينماها کرد که فيلم آخر ميتواند تا پاييز در فهرست پرفروشها باقي بماند.
ساميت: اين استوديو رومانس خونآشامي «ماجراي دنبالهدار گرگ و ميش: خسوف» را روانه سينماها کرد که با 8/298 ميليون دلار سومين فيلم پرفروش تابستان بود. ساميت در کنار فيلم جديد «گرگ و ميش» مسئوليت توزيع رومانتيک پرفروش «نامههايي به جوليت» را هم به عهده داشت.
استيو کارل: اگر کمدي رومانتيک «شب قرار» را که از آوريل به سينماها آمد، اما ماه مه هم موفق بود به حساب بياوريم، اين کمدين تابستان امسال سه فيلم موفق داشت که بيش از 400 ميليون دلار فروش داشتند. (دو فيلم ديگر «ضيافت احمقها» و کارتون «من نفرتانگيز» هستند.) او با «من نفرتانگيز» که با 5/241 ميليون دلار ششمين فيلم پرفروش تابستان بود ثابت کرد براي کودکان هم جذابيت دارد.
لئوناردو ديکاپريو: ستاره «تايتانيک» بار ديگر سلطان فيلمهايي شد که مردم دوست دارند بارها ببينند. اين بار مردم نه فقط صرفاً به خاطر صورت بچهگانه ديکاپريو بلکه براي سر درآوردن از داستان پازلوار و معماهاي فلسفي فيلم «آغاز» به سينماها رفتند. (نقش کريستوفر نولان نويسنده و کارگردان را هم نبايد در اين مورد ناديده گرفت. او پس از «شواليه تاريکي» بار ديگر ثابت کرد بلاکباسترهاي تابستاني ميتوانند متفکرانه و تيره و تار هم باشند نه صرفاً بدون فکر و نشاطآور.) ديکاپريو با «آغاز» و «شاتر آيلند» که زمستان پارسال اکران شد سال خوبي را پشت سر گذاشت، يک سال خوب 500 ميليون دلاري.
سهبعدي و آيمکس: منتقدان همچنان منتظر (يا اميدوار؟ ) هستند يک فيلم سهبعدي پيدا کنند که از آن ايراد بگيرند، اما هنوز چنين فيلمي نيامده است. تابستان 2010 دهها فيلم به طور گسترده در سينماهاي مجهز به سيستم سهبعدي اکران شدند و بالا بودن قيمت بليت اين سينماها (همين طور سالنهاي آيمکس) کمک کرد مجموع فروش تابستاني فيلمها 35/4 ميليارد دلاري شود.
اکشنهاي به سبک قديم: از قهرمانان اکشن دهه هشتادي فيلم «گوشتهاي دم توپ» گرفته تا جاسوسبازيها از نوع دوران جنگ سرد در «سالت»، از روياروييهاي دوباره انسانها با بيگانگان در «غارتگران» گرفته تا بازسازي فيلم رزمي «کاراته کيد»؛ تماشاگران ثابت کردند ضرورتي نميبينند قهرمانانشان لزوما نقاب بزنند يا مقابل پردههاي سبز ورجهوورجه کنند. (و جلوههاي کامپيوتري بعدا اضافه شود). حتي فيلم The A-Teamکه جلوههاي کامپيوتري را به يک مجموعه دهه هشتادي اضافه کرده 77 ميليون دلار فروخت.
بچهها: از 10 فيلم پرفروش تابستان امسال در آمريکاي شمالي پنج فيلم خانوادگي بودند. در واقع، بازار فيلمهاي خانوادگي اواخر ژوئيه حسابي شلوغ شد: «من نفرتانگيز»، «داستان اسباببازي 3»، «شاگرد جادوگر»، «رامونا و بيزس» و «آخرين مامور کنترل هوا»، همه هر هفته در فهرست 10 فيلم پرفروش جايي براي خود داشتند.
مستقلها: نه اينکه بگوييم تابستان امسال فيلمي مستقل براي ديدن نبود، اما بايد فيلمهاي اکشن نوستالژيک يا آثار استوديي تيزهوش مانند «آغاز» را کنار ميزديد تا آنها را ميديديد. «حال بچهها خوب است»، City Island، «سايروس»، «مرد تنها»، «دختري که با آتش بازي کرد»، «راز درون چشمان آنها»، «استخوان زمستان» و Get Low فيلمهاي مستقلي بودند که فروش نسبتا خوبي داشتند.
بازندگان
ستارههاي درجه يک: اين روزها خيليها اعتقاد دارند در عصري که ميتوان بر مبناي عناوين آشنا يا جلوههاي ويژه سهبعدي براي فيلمها بازاريابي کرد، حضور ستارهها نه تنها غيرضروري است، بلکه آنها ديگر نميتوانند تضميني براي فروش در گيشه باشند. اين مسئله تابستان امسال هم مصداق داشت و نمونه آن عملکرد ضعيف ستارههايي چون نيکلاس کيج ( «شاگرد جادوگر»)، جيک جيلنهال ( «شاهزاده پارس: شنهاي زمان»)، جنيفر آنيستن ( «جابهجا کردن») و تام کروز و کامرون دياز ( «شواليه و روز») بود.
راسل کرو (که «رابين هود» فيلم پرهزينه او در ايالات متحده به زحمت 100 ميليون دلار فروخت، هرچند در فروش آن در سطح بينالمللي دو برابر اين رقم بود) و جوليا رابرتز (که «بخور عبادت کن عشق بورز» با بازي او در پنج هفته اول اکران 4/76 ميليون دلار فروخت) تا حدي از اين قاعده مستثنا هستند.
جري بروکهايمر: فيلمهاي اکشن پرخرج و مملو از جلوههاي ويژه اين تهيهکننده (از همه معروفتر مجموعه سينمايي «دزدان دريايي کارائيب») ميلياردها دلار فروش داشتهاند، اما تابستان امسال فرمول او با دو فيلم ناموفق «شاهزاده پارس: شنهاي زمان» و «شاگرد جادوگر» نه يک بار بلکه دو بار شکست خورد. آيا تماشاگران در کنار صحنههاي حادثهاي عملاً کمي داستان و شخصيتپردازي هم ميخواهند يا اينکه واقعاً نميشود هر بازي ويديويي يا يک بخش کوتاه کارتوني را به فيلمهايي با بودجه سنگين تبديل کرد؟
بازسازيها يا دنبالههاي کسلکننده: نمونههاي خوب ( «آيرون من 2»، «داستان اسباببازي 3»، «کاراته کيد» و «گرگ و ميش») موفق ظاهر شدند، اما اين چند فيلم در مقابل انبوه نمونههاي ملالآور به حساب نميآيند. تماشاگران ثابت کردند ترجيح ميدهند در خانه بمانند تا به ديدن فيلمهايي چون «رابين هود»، «جنسيت و شهر 2»، «گربهها و سگها: انتقام کيتي گالور»، «شاگرد جادوگر» و «مکگروبر» بروند، همين طور دنبالهها يا بازسازيهايي چون «او را به گريک ببر»، The A-Team، «ضيافت احمقها» و «شرک براي هميشه». (بله، «شرک» 4/238 ميليون دلار فروخت، اما اين رقم کمتر از فيلمهاي قبلي است.)
از سوي ديگر، فيلمهاي تازه مانند «آغاز»، «من نفرتانگيز»، «آدمبزرگها»، «سالت»، «آدمهاي ديگر» و «گوشتهاي دم توپ» عملکرد خوبي داشتند. به عبارت ديگر، يک عنوان آشنا که قبلا خوب فروخته لزوما نميتواند مجوزي براي چاپ پول باشد و داشتن يک چيز جديد و بديع هم به معناي مرگ در بازار نيست.
کمدي: بجز «آدمبزرگها» و «آدمهاي ديگر» تابستان امسال دست هاليوود در زمينه کمدي تقريباً خالي بود. نه خيليها به ديدن «او را به گريک ببر» يا «ضيافت احمقها» رفتند و هيچ کس هم به «مکگروبر» نخنديد که فقط 5/8 ميليون دلار فروخت و اکران آن بعد از سه هفته متوقف شد.
ترسناک: تابستان امسال تقريباً هيچ فيلم ترسناکي روي پرده نرفت. اگر خونآشامها و گرگنماهاي «گرگ و ميش» يا فيلمهاي هيولايي چون «غارتگران» يا «پيرانا سهبعدي» را کنار بگذاريد، «پيوند» با بازي آدرين برودي ميماند که تنها 17 ميليون دلار فروخت و «آخرين جنگيري» که در سه هفته اول اکران 2/39 ميليون دلار به دست آورد.
زنان: به شکل سنتي تابستان يعني اکشن به اين معني که فيلمها بيشتر مردان را مخاطب قرار ميدهند. گاهي اوقات فيلمهاي هوشمندانهاي از راه ميرسند که ميتوانند زنان را جلب خود کنند، اما تابستان امسال اين طور نبود و زنان خيلي حق انتخاب نداشتند.
«ماجراي دنبالهدار گرگ و ميش: خسوف» فيلمي زنانه بود، اما بيشتر براي زنان بزرگسال جذابيت داشت. «سالت» با بازي آنجلينا جولي هم همين طور. (البته اگر اساساً بتوان «سالت» را فيلمي زنانه به حساب آورد) «بخور عبادت کن عشق بورز» با واکنش نصفه و نيمه مواجه شد و «فقط رايت» با بازي کوئين لطيفه با 22 ميليون دلار به کار خود پايان داد. «جنسيت و شهر 2» هم تقريباً به اندازه فيلم قبلي خود فروخت. فقط «نامههايي به جوليت» با بازي آماندا سايفريد و ونسا ردگريو فراتر از انتظارات ظاهر شد.
فيلم ساختهشده از روي کتابهاي مصور: تبليغات درمورد اين فيلمها در گردهمايي سالانه و پرطرفدار «کاميک-کان» لزوما به اين معنا نيست که همه قرار است از آن استقبال کنند. ظاهراً هاليوود ميخواهد هر کتاب مصور که تاکنون نوشته شده به فيلم برگرداند. در اين بين عناوين آشنا چون «آيرون من» خوب عمل ميکنند و کتابهاي کمتر خواندهشده مانند «کيک-اس»، «جونا هکس» و «اسکات پيلگريم» موفق نيستند.
«کيک-اس» و «اسکات پيلگريم» با استقبال منتقدان روبهرو شدند و تبليغات درمورد آنها هم زياد بود، اما غير از طرفداران پر و پا قرص خود نتوانستند تماشاگران زيادي را به سينماها بکشانند. «جونا هکس» آنقدر بد بود که حتي حضور مگان فاکس هم نتوانست کمکي براي فروش باشد.
10 فيلم پرفروش تابستان 2010 در بازار آمريکاي شمالي
رتبه
نام فيلم
کارگردان:
1
«داستان اسباببازي 3»
کارگردان: لي آنکريچ
تعداد سينما :4028
408/9فروش (ميليون دلار)
2
«آيرون من 2»
کارگردان: جان فاورو
تعداد سينما : 4390
فروش (ميليون دلار)312/1
3
«ماجراي دنبالهدار گرگ و ميش: خسوف»
کارگردان: ديويد اسليد
تعداد سينما : 4468
فروش (ميليون دلار)298/8
4
«آغاز»
کارگردان: کريستوفر نولان
تعداد سينما : 3792
فروش (ميليون دلار) 278/4
5
«شرک براي هميشه»
مايک ميچل
تعداد سينما : 4386
فروش (ميليون دلار) 238/4
6
«من نفرتانگيز»
کارگردان: پيير کوفن و کريس رنو
تعداد سينما : 3602
فروش (ميليون دلار) 241/5
7
ارگردان: هارالد زوارت
تعداد سينما : 3740
فروش (ميليون دلار)176/3
8
«آدمبزرگها»
کارگردان: دنيس دوگان
تعداد سينما : 3534
فروش (ميليون دلار): 160/2
9
«آخرين مامور کنترل هوا»
کارگردان: ام. نايت. شيامالان
تعداد سينما :3203
فروش (ميليون دلار) 131/1
10
«سالت»
کارگردان: فيليپ نويس
تعداد سينما : 3612
فروش (ميليون دلار)115/8
تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي