چشمه
چشمه دیدم در دیاری مهربان
چشمهای زیبا دل انگیز و جوان
دردهای بیکران زندگی
در نگاهش مثل یک رود روان
در دل شبهای زیبای بهار
گوش او بر نغمه مهتاب بود
لحظهای هم در کنار گوش او
بانگ مرغان میان آب بود
در کنار بس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
دوشنبه 1388/12/17
چشمه
چشمه دیدم در دیاری مهربان
چشمهای زیبا دل انگیز و جوان
دردهای بیکران زندگی
در نگاهش مثل یک رود روان
در دل شبهای زیبای بهار
گوش او بر نغمه مهتاب بود
لحظهای هم در کنار گوش او
بانگ مرغان میان آب بود
در کنار بسترش فصل بهار
غنچههای گل بسی روییده بود
زیر باران هم مشام جان او
عطر و بوی غنچه را بوییده بود
چشمه دیدم میخروشید از زمین
او مرا تا عمق رویا میکشاند
در مسیرش تشنه را جان میدمید
جان پاکش را به دریا میرساند
جمشید مقدم
تنظیم:بخش کودک و نوجوان
*****************************
مطالب مرتبط
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت