مردیم و نمردیم - شعری برای انتظار

يک عمر نفس آمد و برگشت و به تسبيح عمر دل بي عار شمرديم و نمرديم ما زنده عشقيم که با عشق بميريم صدمرتبه از داغ تو مرديم و نمرديم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مردیم و نمردیم

 

 

جـانـانی و جـان بــر تـو سپــردیم و نمردیم

 

در هُـرم نـگـاه تـو فـسردیم و نـمردیم

 

نقش است به پیشانی چین خورده ز غیرت

 

مـا جان به در از داغ تو بردیم و نمردیم

 

ابـرو گـره در هـم زده چـشمـان شفق رنگ

 

دندان به لب خویش فشردیم و نمردیم

 

ظرف دل بی حوصله جوش آمد و سر رفت

 

خـونِ دلِ جاری شـده خوردیم و نمردیم

 

اقـبـال نـگـون بـخـت نگر کاین همه سر را

 

تـا مـرز قـدم هـای تــو بـردیم و نمردیم

 

یک عمر نفس آمد و برگشت و به تسبیح

 

عـمـر دل بـی عـار شــمـردیم و نمردیم

 

مــا زنـده عــشـقیم که با عشق بمیریـم

 

صـدمـرتـبـه از داغ تـو مـردیم و نمردیم

 

 

سروده مداح اهل بیت، محمود کریمی

تنظیم: گروه دین و اندیشه - عسگری

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت