ترجمه روشنگر قرآن برای اولین بار
مجله «آيه» براي نخستين بار بخش از ترجمه دکتر کريم زماني را منتشر کرده است
ترجمه روشنگرقرآن براي اولين بار
در مقاله « درباره کاربردي ترين ترجمه قرآن »، گفته شد که استاد کريم زماني، پژوهشگر و مولوي شناس نام آشناي کشورمان، آستين همت بالا زده و قريب به هشت سال است که به طور جد بر روي تفسير و ترجمه قرآن تمرکز کرده و در اين مسير، البته حوادث بسياري را از سر گذرانده است. زماني 20 سال از عمر خود را براي تاليف شرح جامع و کامل مثنوي مولوي صرف کرد و شايد مولوي پلي شد براي گام نهادن او در راه عرفان و شناخت تا پس از آن، شوق همنشيني و نجواي کلام خداوند در وجودش آنچنان شعلهور شود
که چندين سال را بيوقفه به تحقيق و پژوهش بپردازد؛ هر چند در به سرانجام رسيدن اين پروژه، همسر و فرزند استاد زماني هم وي را همراهي ميکردند. اين موضوع از وسواس و دقتش در تدوين اين اثر ماندگار کم نکرد؛ تا امروز، نسخه 1300 صفحهاي «ترجمه روشنگر قرآن کريم» در قطع رحلي، 12 بار بازخواني شده و هر بار با دقت بيشتري نسبت به دفعات قبل مورد بررسي قرار ميگيرد. همه اينها نشان ميدهد که ترجمه روشنگر قرآن کريم با ترجمه و متني ساده و قابل فهم و با دقتي مثالزدني در اختيار علاقهمندان قرار ميگيرد.
متني که ميخوانيد، ترجمه روشنگر قرآن کريم به کوشش «کريم زماني» است که براي نخستين بار و به طور اختصاصي از سوي مجله قراني "آيه" منتشر شده است:
آيات 52 تا 54 سوره حج:
«و ما ارسلنا من قبلک من رسول و لا نبي الا اذا تمني القي الشيطان في امنيّته فينسخ الله ما يلقي الشيطان ثمّ يحکمالله آياته والله عليم حکيم (52) ليجعل ما يلقي الشيطان فتنه للذين في قلوبهم مرض و القاسيه قلوبهم و انّ الظالمين لفي شقاق بعيد (53) وليعلم الذين اوتوا العلم انه الحق من ربک فيومنوا به فتحبت له قلوبهم و انالله لهاد الذين آمنوا الي صراط مستقيم (54)»«و پيش از تو هيچ رسول و پيامبري نفرستاديم مگر آنکه چون [آيات وحي را بر مردم ] ميخواند، شيطان در خواندنش [مطالبي نادرست] القا ميکرد، اما خداوند القائات شيطان را مي زدود. آنگاه آيات خود را [بر کنار از هر گونه شبهه و خللي] استوار ميداشت و خداوند دانا و با حکمت است. تا [خداوند بدين وسيله] القاي شيطان را براي بيمار دلان و سنگدلان آزموني سازد، و بيگمان ستمکاران در ستيزهاي دور [از حق] اند و تا [اينکه] دانش داده شدگان بدانند که آن [قرآن] حقيقت است از نزد پروردگار تو، و بدان ايمان آرند و دلهاشان در برابر آن به خشوع آيد. و بيگمان خداوند راهنماي مومنان به راه راست است.»
اين سه آيه در دلداري و تسليت خاطر پيامبر (صليالله عليه وآله وسلم) آمده است. چه از صيانت وحي سخن آورده است و خاکي از آن است که خداوند، حافظ و پشتيبان پيامهاي خويش است و اجازه نميدهد که شيطان در پيام وحي اخلال کند.
بنابراين بدان حضرت جمعيت خاطر ميدهد که تلاش سترون دشمنان در ايجاد خلل برنامههاي رسالتي تو امر تازهاي نيست، بلکه همه پيامبران با اين کار شکنيها رو به رو بودهاند. منتهي اين قبيل پيشامدها اين فايده را دارد که صف مومنان از صف بيايمانان جدا ميگردد. «آزمايش تا قيامت لازم است». اما ز دودن شبهات شيطاني از رخسار آيات و حياتي از آن روست که مومنان به حقانيت قرار يقين ميکنند.
ما ارسلنا: نفرستاديم، «ر س ل» .
اذا تمنّي: هر گاه ميخواند، هرگاه تلاوت و قرائت ميکرد، از مصدر تمني (بر وزن تجلي)، چون به کتاب و مانند آن اضافه شود به معني تلاوت و قرائت کردن است. چنانکه تفاسيري همچون مجمعالبيان و روحالمعاني آلوسي آوردهاند که حسان بن ثابت (شاعر همراه و ياور پيامبر اکرم صلي الله عليه واله وسلم) در بيتي گويد: تمني کتابالله اول ليلة ... «در آغاز شبي کتاب خدا را تلاوت کرد...»
ليکن در اين آيه چون مفعول فعل تمني به جهت اختصار حذف شده، برخي آن را به معني آرزو کردن گرفتهاند، حال آنکه به قرين ثم يحکم الله آياته « سپس خداوند آيات خود را استوار ميداشت» همان معني نخست مناسبتر ميآيد.
هر چند که اين معني نيز جابر است: هر گاه آرزو ميکرد، يعني طرحي براي پيشبرد رسالتش ميريخت، شيطان در طرح او کارشکني ميکرد. طبري و برخي ديگران در اينجا افسانه ساختگي غرانيق را از اين عباس نقل کردهاند که شان والاي پيامبر اکرم (صليالله عليه و اله وسلم) از اين گونه بر ساختهها منزه است. طبق اين افسانه ياوه، پيامبر اکرم صليالله عليه واله وسلم در اطراف کعبه در نمازش سوره نجم را تلاوت و چون به آيه اقرايتم اللات و... رسيد، شيطان اين دو جمله را بر زبان او جاري ساخت که تلک الغرانيق العلي و ان شفاعتهن لثر تجي « آنان، يعني سه بت معروف قريش لات و منات و عزي، مرغابيان بلند پروازند.
يا: مرغابيان بلند مرتبهاند، که به شفاعت آنها اميد ميرود» . مشرکان ذکر اين دو جمله را توسط پيامبر اکرم (صليالله عليه واله وسلم) نوعي انعطاف نسبت به بتپرستي تلقي کردند و چون پيامبر(صليالله عليه واله وسلم) آخرين آيه اين سوره را که سجدة واجبه دارد تلاوت کرد همراه مسلمانان به سجده در آمدند! اين بود خلاصه افسانه غرانيق.
اما بايد گفت اين ماجرا با عقل ميسازد و نه با نقل خاصه آنکه چونين مطلبي در کهنترين سيرهها يعني سيره ابن اسحاق و سيره ابن هشام نيامده است. بخاري نيز در صحيح خود بدان اشارتي نکرده است.
آمنية: تلاوت، آرزو.
ينسخ: ميزدايد، محو ميکند، «ن س خ» .
ما: آنچه.
يلقي: القاء ميکند، «ل ق ي».
يحکم: پايدار و استوار ميدارد. «ح ک م».
ليجعل: تا اينکه قرار دهد، «ج ع ل»
فتنه: آزمايش.
قاسيه: سفت و سخت، «ق س و»
شقاق: دشمني ستيز، «ش ق ق»
بعيد: دور و دراز، «ب ع د».
ليعلم: تا اينکه بداند، اما در اينجا: تا اينکه بدانند، چون فاعل آن الذين است.
اوتوالعلم: داده شد به آنان علم، «ا ت ي».
فيو منوا: پس ايمان بياورند، «ا م ن»
فتخبت: تا اينکه مطبع و خاضع گردد، «خ ب ت»
ل: البته، حرف تاکيد.
هاد: هادي، هدايت کننده، «ه د ي».
با تصرف از مجله قرآني آيه
تنظيم براي تبيان: شکوري