در تکاپوی فهم قران(2)
در تکاپوي فهم قرآن (2)
...واژه "زکوة" در بيست و پنج آيه از قرآن کريم به همراه « صلوة » نامبرده شده است . در هيچ يک از اين آيات همانطور که « صلوة » توضيح و تشريح نشده « زکوه » نيز توضيح و تشريح ندارد . (1) اين واژه در اصل به معناي «پاکي و طهارت » و « رشد و نمو » و « برکت و خير » و « مدح و ستايش » آمده و به گفتهي لغويان در روايات و آيات ، کلمهي مزبور با همهي اين معاني مختلف به کار رفته است . آنگاه که يک انسان وظايف مالي خويش را عمل مي کند از يک طرف روح و جان را از رذيلت بخل پاک کرده و از جانب ديگر باعث برکت اموال خويش گشته است.(2)
از آن هنگام که قدرتمندان اعصار اوليهي تاريخ اسلام بنا بر مصالح دولت خويش ، خمس را از مجموعهي مالياتها به نحوي حذف کردند عملاً زکات که داراي دو فرد مهم خمس و صدقه بود در صدقه انحصار يافت
«صدقه» يک اصطلاح ديگر قرآني مي باشد که با زکات پيوند دارد . لغويين و مفسرين مي گويند: صدقه مالي است که انسان با نيّت تقرّب به خداوند از ميان اموال خويش خارج مي سازد . در اين خصيصه صدقه و زکات يکي هستند و تنها فرقي که دارند اين است که زکات هميشه واجب مي باشد و صدقه مي تواند واجب باشد و مي تواند مستحب(3).
بنابراين در مفهوم صدقه قصد تقرب به خداوند ، بدون ملاحظهي وجوب يا استحباب بنابر يک نامهي رسمي از نامه هاي پيامبر اکرم (ص) که در مدارک معتبر وارد شده است کلمهي زکات در مجموعهي وظايف و حقوق واجب مالي فرد مسلمان به کار مي رود که شامل صدقهي واجب و خمس و . . . مي باشد. متن نامه چنين است:
« فإن الله هَداکم بهِدايَته إن أصلَحتم و أطعتُم الله و رسوله و أقِم الصلاه و آتَيتُم الزکاه من الغنانم خمس الله و سهم النبي و صفيه و ما کتب الله علي المومنين من الصدقه . . . » (4) خداوند شما را به هدايت خويش راهبري کرده است اگر خويشتن را اصلاح کنيد و از خدا و پيامبرش فرمانبري نماييد و نماز را به پاي داريد و زکات را بدهيد يعني از غنيمت ها (دست آوردهاي مالي ) خمس خدا و سهم رسول او را بپردازيد و اموال گزيدهي حق رسول را (صفي) را بدهيد و آنچه خداوند بر مؤمنين واجب فرموده يعني صدقه را پرداخت نماييد . . .
در اين نامه چنانکه مي بينيم کلمهي زکات تفسير شده و در انواعي که براي آن ذکر مي گردد : خمس و صفي (حق خاص و گزيدهي رسول از اموال به دست آمده در جنگ ) و صدقهي واجب نام برده شده است .
در تأييد اين مدرک مي گوييم قرآن کريم در تمام بيست و پنج نقطه اي که از صلوه و زکوه در کنار هم نامبرده همانطور که هميشه از صلوه به طور کلي نام مي برد از زکوه نيز بطور کلي اسم به ميان مي آورد و همانطور که ما انواعي از نماز واجب داريم که نمازهاي يوميه يک قسم آن است انواعي از زکات واجب داريم که ماليات هاي خاص مربوط به گندم و جو و طلا و نقره و امثال آن تنها يک قسم آن محسوب مي شوند و در اصطلاح قرآني از اين قسم بنام «صدقه» نام و نشان داريم و محل مصرف اين ماليات در آيهي 60 از سورهي توبه توضيح داده شده است : « انّما الصدقات للفقراء و المساکين و العاملين عليها و المؤلفه قلوبهم . . . » صدقات تنها مال فقراء و مساکين و مأمورين جمع آوري کنندهي آن و براي جلب محبّت و توجّه افراد دور از حقيقت مي باشد .
در برابر آيهي 41 از سورهي انفال مصارف بخش ديگر از مالياتهاي اسلامي يعني خمس تعيين شده و اين بخش از مالياتها بايد شش قسم بشوند : سهمي خاص خداوند و سهمي خاص رسول و . . .
نتيجه مي گيريم که بنابر مباحث گذشته ، در آيات مربوط به اصل مالياتها هميشه مي خوانيم که خداوند دستور پرداخت زکات داده سپس در يک آيه افراد گيرندهي صدقه و در آيهي ديگر افراد گيرندهي خمس تعيين شده اند و صدقه و خمس هر کدام بخشي از زکات يعني مجموعهي مالياتهاي اسلامي را تشکيل مي دهند.
باز در تاييد سخن بايد بگوييم که پردازندهي آنچه ما امروز به آن زکات مي گوييم و در قرآن صدقه نام دارد در اصطلاح قرآني متصدق و مامور گيرندهي آن را مصدق (6) مي گويند که هر دو از مادهي لغوي صدقه اخذ شده اند ، نه متزکي و مزکي از مادهي لغوي زکات و در روايات منقول از پيامبر مي خوانيم : « اذا أدّيت زکاه مالِک فقد قضَيتَ ما عليک » اگر زکات مالت را پرداختي مسلماً تمام وظيفهي خويش را انجام داده اي و « مَن استفاد مالاً فلا زکاه عليه حتّي يَحول الحَول » اگر کسي بهره مالي ببرد تا يک سال نگذشته زکات بر وي واجب نيست ، که در يکي گفته مي شود با پرداخت زکات تمام وظايف مالي انجام شده و در ديگري زکات اختصاص به اموال خاصي ندارد بلکه هر بهرهي مالي را در بر مي گيرد .
دلايل ديگري نيز در زمينهي مورد بحث وجود دارد که بخاطر خودداري از درازي سخن از آنها مي گذريم (7) ، ولي لازم است که چگونگي تطور لغوي زکات را به اختصار روشن کنيم .
قرآن کريم در تمام بيست و پنج نقطه اي که از صلوه و زکوه در کنار هم نامبرده همانطور که هميشه از صلوه به طور کلي نام مي برد از زکوه نيز بطور کلي اسم به ميان مي آورد و همانطور که ما انواعي از نماز واجب داريم که نمازهاي يوميه يک قسم آن است انواعي از زکات واجب داريم که ماليات هاي خاص مربوط به گندم و جو و طلا و نقره و امثال آن تنها يک قسم آن محسوب مي شوند
از آن هنگام که قدرتمندان اعصار اوليهي تاريخ اسلام بنا بر مصالح دولت خويش ، خمس را از مجموعهي مالياتها به نحوي حذف کردند عملاً زکات که داراي دو فرد مهم خمس و صدقه بود در صدقه انحصار يافت و در درازاي زمان ، اين انحصار عملي باعث شد که رفته رفته از کلمهي زکات چيزي جز همان صدقهي واجب قرآني مفهوم نشود . بنابراين حتي در روايات صادره از ائمهي اهل بيت در اين اعصار کلمهي زکات به همين مفهوم بکار مي رود ، زيرا اين بزرگواران در عين حفظ مفاهيم اصلي اسلام ، مجبور بوده اند به زبان مردم زمان خويش سخن بگويند.
مثال هايي که ذکر شد ، چيزي جز عنوان يک مثال براي نشان دادن تطور لغوي نداشتند و چنانکه ديديم بعضي از امثله به صورت قطعي طرح نشدند و چيزي جز يک استنباط از مجموعهي مدارک قرآني و حديثي و لغوي و تاريخي نبودند.
نظر اصلي اين بود که خواننده نمونه هايي از تطور لغوي را ببيند تا در وهلهي اول مسئله به صورت ملموس تري در آيد و مستدل گردد و در وهلهي دوم شايد مطالب مورد بحث عنوان يک راهگشاي بسيار کوچک براي علاقمندان به تحقيق در قرآن پيدا کند ؛ جالب است بگوييم که پاره اي از مفسرين عاليقدر معاصر به مسئلهي تطور لغوي به روشني توجه کرده و قرآن را بر چنين اساسي مورد مطالعه قرار داده اند (8).
ادامه دارد...
پانوشت ها:
1. اين توضيح و تشريح بطور کامل به سنت رسول واگذار شده (نحل/44) و در کلمات ايشان و ائمهي اهلبيت که حاملان راستين سنت نبوي هستند وجود دارد.
2. ابناثير: نهايةاللغة ، مادهي زکا ج2/308- 307 و جوهري : الصحاح مادهي زکا ج6/2368
3. مفردات غريب القرآن، مادهي صدق و مجمعالبيان 1/384 ، در تفسير آيهي 272 از بقره.
4. بلاذري : فتوحالبلان 1/58 چاپ صلاحالدين المنجد
5.احزاب/35
6. حديد/18 و نيز مراجعه کنيد به صحيح مسلم 3/172 و سنن ابيداود 1/202 و ترمذي 3/172.
7. طالبان تفضيل تحقيقي نگاه کنند به « مقدمهي مرآة العقول» 1/126- 99
8. مراجعه کنيد به: مقدمهي تفسير بشر/12 ، چاپ 2 قاهره و تفسير الميزان 1/ذيل آيهي 124.
استاد جاودان
تنظيم براي تبيان: شکوري