تبیان، دستیار زندگی
قصه های قرآنی، سرگذشت گذشتگان را پیش روی ما می‌نهد تا به وسیله آن، فرجام و سرنوشت خویش را رقم زنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عامل اصلی در انحرافات انسان

قرآن در لا به لای احکام  و دستوراتی که بیان کرده است، حوادث و داستان‌های پیشینیان (اقوام و ملل قبل از اسلام) و نیز ماجراهای عهد نزول را در قالب داستان بیان کرده است.


قرآن مجید

داستان‌های قرآن همه جانبه، ژرف و پُر نکته‌اند و در آن‌ها اهداف والایی نهفته است. اگرچه قالب داستانی، خود جاذبه آفرین و دلکش است، اما قرآن به منظور انتقال پیام‌ها و ارائه مفهوم‌هایی از این قالب استفاده کرده است. در واقع قرآن قصه را در خدمت اهداف دینی و ترویج معارف حق قرار داده است.

قرآن، مجموعه ای متنوع و کامل در قالب‌های گوناگون از مفاهیم اخلاقی ـ تربیتی برای هدایت و کمال بخشی به آدمی است. قالب داستانی در عین جذابیت و ترسیم گری، الگوهای فراوانی را در مباحث مختلف اخلاقی ارائه می‌کند و به صورت عینی و تجربی، انسانِ مؤمنِ به خویش را در معرضِ رویدادهای گذشتگان قرار می‌دهد تا باور کند و متحول شود.

اهداف قرآن از بیان قصه

تربیت آدمی و باور داشت غیب و مصادیق آن

انسان مادی در مسیر توجه به خداوند و حرکت به سوی او یقین و باور تردیدناپذیر و تجربه شده به غیب، ملکوت، حقایق معنوی فرشتگان، قدرت‌ها و حرکت‌های غیبی برایش تعیین کننده است. او معتقد است که می‌تواند در پیچیدگی‌ها و چالش‌های زندگی اعتماد و توکل به خداوند و وعده های او نماید و تعبد به اوامر و نواهی او پیدا کند و در مسیر اهدافِ دین حرکت کند و قرآن در لابه لای ماجراهایی که بیان می‌کند، این نیاز بشر را نیز تغذیه می‌کند.

تبیین و تأکید به اصلِ مفهوم غیب

« الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقْنا هُمْ یُنْفِقُونَ»؛ « (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان می‌آورند و نماز را برپا می‌دارند و از تمام نعمت‌ها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند».(1)

قرآن، مجموعه ای متنوع و کامل در قالب‌های گوناگون از مفاهیم اخلاقی ـ تربیتی برای هدایت و کمال بخشی به آدمی است. قالب داستانی در عین جذابیت و ترسیم گری، الگوهای فراوانی را در مباحث مختلف اخلاقی ارائه می‌کند و به صورت عینی و تجربی، انسانِ مؤمنِ به خویش را در معرضِ رویدادهای گذشتگان قرار می‌دهد تا باور کند و متحول شود

« قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی لِیَبْلُوَنی ءأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبّی غَنِیٌّ کَریمٌ»؛ « (اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد! و هنگامی که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا می‌آورم یا کفران می‌کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر می‌کند؛ و هر کس کفران نماید (به زیان خویش نموده است، که) پروردگار من، غنی و کریم است».(2)

فرشتگان، موجودات غیبی

« هَلْ أَتاکَ حَدیثُ ضَیْفِ إِبْراهیمَ الْمُکْرَمینَ» ؛ « آیا خبر مهمان‌های بزرگوار ابراهیم به تو رسیده است؟»(3)

حضرت موسی

قدرت‌های غیبی و غیر مادّی

« قالَ هِیَ عَصایَ أَتَوَکَّؤُا عَلَیْها وَ أَهُشُّ بِها عَلی غَنَمی وَ لِیَ فیها مَآرِبُ أُخْری * قالَ أَلْقِها یا مُوسی * فَأَلْقاها فَإِذا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعی * قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعیدُها سیرت‌ها اْلأُولی * وَ اضْمُمْ یَدَکَ إِلی جَناحِکَ تَخْرُجْ بَیْضاء مِنْ غَیْرِ سُوء آیَةً أُخْری * لِنُرِیَکَ مِنْ آیاتِنَا الْکُبْری»؛ « گفت: این عصای من است؛ بر آن تکیه می‌کنم، برگ درختان را با آن برای گوسفندانم فرو می‌ریزم و مرا با آن کارها و نیازهای دیگری است. گفت: ای موسی! آن را بیفکن. پس موسی آن (عصا) را افکند که ناگهان اژدهایی شد که به هر سو می‌شتافت. گفت: آن را بگیر و نترس، ما آن را به صورت اولش باز می‌گردانیم و دستت را به گریبانت ببر، تا سفید و بی عیب بیرون آید؛ این نشانه دیگری (از سوی خداوند) است تا از نشانه های بزرگ خویش به تو نشان دهیم».(4)

مراحل و مقامات غیر مادی و غیبی

« إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریمٌ * فی کِتابٍ مَکْنُونٍ * لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» ؛ « که آن، قرآن کریمی است که در کتاب محفوظی جای دارد و جز پاکان نمی‌توانند به آن دست زنند [دست یابند]».(5)

معرفی ابلیس و شیطان به عنوان عامل تعیین کننده در انحراف آدمی

شیطان از جمله دشمنانِ هدایت و کمال یابی انسان است که از همان ابتدای خلقت آدم علیه السلام در پیامبران و پیروان ایشان طمع کرده و با شگردهای گوناگون سعی در اغوای ایشان دارد.

داستان‌های قرآن در پی نشان دادن لغزشگاه‌ها و زمینه های انحراف آدمی است و روش‌های مواجهه بایسته انسانِ مؤمن و رهیدن از کمند شیطان را آموزش می‌دهد: « قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالین * قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ»؛ « گفت: ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم، سجده کنی؟ آیا تکبر کردی یا از برترین‌ها بودی؟ (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود). گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده ای و او را از گل».(6)

داستان‌های قرآن در پی نشان دادن لغزشگاه‌ها و زمینه های انحراف آدمی است و روش‌های مواجهه بایسته انسانِ مؤمن و رهیدن از کمند شیطان را آموزش می‌دهد

« فَأَنْساهُ الشَّیْطانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنینَ» ؛ « ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد و به دنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند».(7)

عبرت آموختن از حوادث گذشته و سرگذشت امت‌های پیشین

اینکه می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود، در حقیقت زمینه ای است تا در سخنان، رفتارها، فراز و فرودها، سر برکشیدن ها و سر فرود آوردن‌ها و اسباب رشد و انحطاط تمدن‌های پیشین، کنکاش و تدبر کنیم تا بتوانیم رمز بقای مادی و معنوی خویش را بیابیم. قصه های قرآنی، سرگذشت گذشتگان را پیش روی ما می‌نهد تا به وسیله آن، فرجام و سرنوشت خویش را رقم زنیم.« أَ فَلَمْ یَسیرُوا فِی اْلأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ»؛ « آیا روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آن‌ها بودند، چه شد؟»(8)

امداد رسانی خداوند به بندگان شایسته و گره گشایی‌های ویژه الهی

اینکه لطف ویژه پروردگار شامل حال بندگان شایسته‌اش می‌شود و آنان را در بحران‌ها و سختی‌ها یاری می‌رساند، زمینه بسیار خوبی برای دین باوری و دلدادگی به گوهرهای معرفتی دین می‌شود و به تدریج روندهای درونی و بیرونی فرد و جامعه را اصلاح می‌کند.

ندای یونس علیه السلام در شکم ماهی و نجات او، ارتباط یوسف علیه السلام در چاه و زندان با خدای خویش، بشارت حمل عیسی علیه السلام به مریم سلام الله علیها بدون وجود همسری، درمان ناباروری همسر زکریا علیه السلام، حمایت خداوند از موسی علیه السلام و شکافته شدن دریا، نابودی سپاه ابراهه، نجات ابراهیم علیه السلام و برد و سلام شدن آتش برای او، نجات نوح علیه السلام و همراهانش در طوفان بی سابقه، نجات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از توطئه قریش در لیلة المبیت از نمونه های این لطف ویژه پروردگار است.

پی نوشت ها:

1. بقره: 3.

2. نمل: 40.

3. ذاریات: 24.

4. طه: 23 – 18.

5. واقعه: 79 – 77.

6. ص: 76-75.

7. یوسف: 42.

8. غافر: 82.

زهرا رضاییان

بخش قرآن تبیان