هیولایی زیر تختخواب!!

بگومگوهای خانوادگی، ترس کودک از مباحث خانوادگی که به گمان او به ترک یکی از والدین منجر خواهد شد. فیلم‌های ترسناک، صحنه‌های فیلمبرداری از مراسم خاکسپاری یک عزیز، تغییر محل زندگی،همه وهمه از عواملی است که کابوس‌های شبانه را به وجود می‌آورند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هيولايي زير تختخواب!!

کابوس‌هاي شبانه

فرزند سه‌ساله‌ شما نيمه‌هاي شب با وحشت خود را در آغوش شما مي‌اندازد و گريان مي‌گويد : من مي‌خواهم پهلوي شما بخوابم. او باور کرده است که هيولائي بزرگ و ترسناک در اتاقش زندگي مي‌کند و در حال حاضر آنجاست.

اين هيولاي شبانه مي‌تواند يک خرس يا عروسک بزرگ‌تر ازحد معمول باشد و يا سايه چراغ‌خواب روي ديوار و يا رعد و برق و طوفان شديد. ديدن چيزهاي عجيب و غريب در پارک‌هاي بازي يا در فضاهايي که براي سرگرمي او ايجاد شده‌اند يا ديدن بعضي فيلم‌ها حتي کارتون‌ها و بالاخره بسيار چيزهايي که در محيط اطراف کودک وجود دارد و ما بزرگ تر ها بي‌تفاوت از کنارش مي‌گذريم، مي‌تواند ضربان قلب کودک را تندتر کرده و او را نيازمند پناهگاهي مطمئن چون آغوش والدين براي آرامش و امنيت نمايد.

 

به سادگي مي‌توان گفت « که ناشناخته‌ها و چيزهايي که کودک در برابر آن بخواهد حالت دفاعي بگيريد ، باعث بروز حالتي کاملاً طبيعي بنام ترس مي‌شود».

 

رشد حرکتي کودک را از يک موجود ناتوان در سال اول زندگيش به کودکي تبديل مي‌کند که بدون کمک مي‌نشنيد، سينه‌خيز مي‌رود ، مي‌ايستد و بالاخره راه مي‌رود. در طي اين مدت ادراکات او از اشياء (رنگ، استحکام، عمق و شکل) شکل گرفته و به تدريج توانائي تشخيص اطلاعات، توانايي رده‌بندي اشياء بر حسب رنگ، شکل و ... را کسب مي‌کند و با افزايش حافظه محرک هايي را که قبلاً ديده، شناسايي مي‌کند و بالاخره در نيمه دوم سال اول اموري را که مربوط به زمان حال نيست را  مي‌تواند به ياد آورد.

به همين ترتيب در فاصله بين 8 تا 12 ماهگي ترس‌هاي خاصي که شايد علتش حافظه فعال و ساير فرايندهاي شناختي باشد به وجود مي‌آيد. از آن جمله ترس از غريبه ، ترس از جدايي از والدين. جالب اين است که شروع اين ترس‌ها در فرهنگ‌هاي گوناگون، کودکان بينا و نابينا، کودکاني که در مهدهاي کودک بزرگ مي‌شوند و يا در خانه هم زمان است. اين نوع ترس‌ها که معمولاً در 3 سالگي از بين مي‌رود گاهي دوباره با آغاز مدرسه در بعضي از کودکان ديده مي‌شود. بهترين راه مقابله با ترس در کودکان آموزش استقلال به کودک و کاستن اضطراب جدايي با رفتار و کلماتي است که والدين آن را بايد به کار گيرند.

از طرف ديگر تخيلات کودک در 3 سالگي رشد مي‌يابد و به همان نسبت ترس‌هاي او تغيير شکل مي‌يابند.

کودک در اين دوره مي‌تواند از سايه روي ديوار، صداي جارو برقي، هيولاي دو سر و يا غولي که در شير حمام زندگي مي‌کند بترسد. و او را وحشت زده روانه آغوش والدين کند. او نمي‌تواند به درستي درک کند که آن هيولا نمي‌تواند از شيرآب عبور کند و يا جاروبرقي پر سرو صدا او را نخواهد خورد.

 

در همين دوره ترس از تاريکي و از دست دادن والدين و دامنه تخيلات کودک، دست به دست هم داده به کابوس‌هاي شبانه تبديل مي‌شوند. در اين مرحله کودک با گريه و زاري و گاه با التماس و خواهش درخواست مي‌کند که والدين به او اجازه دهند که پيش آنها رفته و در کنار آنها بخوابد.

 

اينگونه به کودکانتان کمک کنيد تا خوابي آرام داشته باشند:

- ترس کودکان را جدي گرفته و هرگز او را به خاطر ترسش سرزنش نکنيد ، به جاي هر کاري مي‌توانيد اعتماد او را جلب کنيد، چراغ را روشن کنيد تا ببيند سايه از ميان رفته و يا کسي در کمد لباس پنهان نشده است. کيسه جارو برقي را خالي کرده از او بخواهيد اشياء بزرگ را بدرون آن بريزد ، طبيعتاً مبل و صندلي نمي‌تواند توي جارو برقي برود چه رسد به او.

 

- قبل از خواباندن کودک، بدون اينکه حرفي بزنيد ، پشت پرده را نشان دهيد ، درهاي کمد را ببنديد ، اتاق کودک را جمع و جور کنيد و با کمک فرزندتان اسباب‌بازي‌ها را به سرجايش قرار دهيد ، او را به زور وادار به شجاعت نکنيد .

 

- براي خوابدن او چراغي را روشن بگذاريد ، دقت کنيد سايه‌اي روي ديوار ايجاد نکند. مي‌توانيد در اتاق را نيم باز بگذاريد.

 

- حداقل يک ساعت قبل از خواب ديدن فيلم و تلويزيون را منع کنيد و او را تشويق کنيد قبل از خواب به يک قصه زيبا گوش دهد.

- به او اجازه دهيد اسباب‌بازي مورد علاقه‌اش را با خود به رختخواب ببرد.

بگومگوهاي خانوادگي، ترس کودک از مباحث خانوادگي که به گمان او به ترک يکي از والدين منجر خواهد شد. فيلم‌هاي ترسناک، صحنه‌هاي فيلمبرداري از مراسم خاکسپاري يک عزيز، تغيير محل زندگي،همه وهمه از عواملي است که کابوس‌هاي شبانه را به وجود مي‌آورند.

 شب‌ها مي‌توانيد از فرزندتان بخواهيد در مورد کابوس‌هايش با شما صحبت کند، حتي آن را نقّاشي کند. در صورتي‌که کابوس‌ها تکرار شوند ، بخصوص اگر در حول و حوش يک مساله باشد. بايد با مشاور و روان‌شناس تماس بگيريد. در رابطه با ترس مهمترين مساله ارتباط محکم و قابل اعتماد بين شما و فرزندتان است و اينکه مورد تاييد و حمايت شما مي‌باشد.

 

علاوه بر ترس‌هاي فوق و کابوس‌هاي شبانه، ترس‌هاي ديگري چون ترس از دست دادن والدين و يا مرگ آنها، ترس از گم شدن و... همه‌ وهمه در يک محيط آرامش بخش و دادن استقلال به کودک و بالا بردن اعتماد به نفس در سنين مختلف از بين مي‌رود. اما به ياد داشته باشيم که واژه ترس گويا هميشگي است زيرا در سنين بعدي، تعارضات ديگري به وجود مي‌آورد که بسترساز ترس است مواردي چون دوستي‌هاي دوران جواني، کنکور، يافتن شغل، ازدواج و... که باز هم نگراني و ترس را که تغيير شکل داده است براي ما به وجود مي‌آورد. با برخورد صحيح و حل مساله و داشتن اعتماد به نفس بايد ياد بگيريم که از ترس ديگر نترسيم.

 

تبيان - فرشته مجيب

عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبائي

 

مقالات مرتبط :

کاش خواب هيچ کودکي کابوس نداشت!

آخه چرا بايد بخوابم؟

با کابوس کودکمان چه کنيم؟

آرام بخواب کوچولو!

 كودك ، ترس از هيولا و تاريكي

 كودك و ترس ، ترس از شب

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت