تبیان، دستیار زندگی

تاريخچه مقام ابراهيم (عليه السلام)

مقام ابراهيم (عليه‏السلام) از سنگ‏هاى بهشتى است؛ مانند «حجرالأسود» و «حَجَر بنى‏اسرائيل»(4) و در برخى روايات آمده است كه چون آدم (عليه‏السلام) به بناى كعبه مأمور شد، كوه ابوقبيس صدا زد: «اى آدم، امانتى نزد من است، يكى حجرالأسود و ديگرى مقام ابراهيم و آدم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاريخچه مقام ابراهيم (عليه السلام)

مقام ابراهيم

مقام ابراهيم يكى از «آيات بينات» الهى است و نماز طواف نزد مقام، داراى فلسفه عميق اعتقادى، اجتماعى و تاريخى است و به همين دليل در فقه اسلامى به ‏ويژه فقه اماميه، نماز طواف در حج و عمره جز پشت مقام ابراهيم يا نزديك آن پذيرفته نيست؛ چنانكه آيه كريمه: وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلّىً...(1) بيانگر است و روايات نيز به تبيين و تشريح آن پرداخته و فقهاى عظام بدان فتوا داده‏اند. در اين نوشتار نگرشى گذرا داريم به پيشينه اين سنگ تاريخى و فلسفه نمازِ طواف در جوار مقام و پاره‏اى احكام و ديدگاه‏هاى فقهى آن.

 

مقام و ريشه تاريخى آن

مقام (به فتح ميم) در لغت به ‏معناى محل قيام و جاىِ ايستادن است و در اينجا مقصود همان سنگى است كه ابراهيم خليل (عليه‏السلام) هنگام بناى كعبه بر آن ايستاد و با دستيارى اسماعيل (عليه‏السلام) عَلَم كعبه را برافراشتند و به روايتى، سنگى كه حضرت ابراهيم پس از بناى كعبه بر آن ايستاد و آهنگ حج داد و مردم را فراخواند تا به طواف بيت عتيق بيايند و هنگام ايستادن اثر پاى او بر آن سنگ نقش بست.

آثار و اسناد تاريخى نشان مى‏دهد كه مقام ابراهيم در تاريخ پيشينه‏اى گسست‏ناپذير دارد. جناب ابوطالب عموى گرامى پيغمبر (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله) در شعرى به اين موضوع اشاره كرده و مى‏گويد:

و موطى‏ءُ ابراهيم في الصخر رطبة                                                     على قدميه حافياً غير ناعل

«اثر پاى ابراهيم در اين سنگ پابرجاست آنگاه كه با پاهاى برهنه و بدون كفش بر آن ايستاد.»

از برخى روايات استفاده مى‏شود كه مقام ابراهيم (عليه‏السلام) از سنگ‏هاى بهشتى است؛ مانند «حجرالأسود» و «حَجَر بنى‏اسرائيل» و در برخى روايات آمده است كه چون آدم (عليه‏السلام) به بناى كعبه مأمور شد، كوه ابوقبيس صدا زد: «اى آدم، امانتى نزد من است، يكى حجرالأسود و ديگرى مقام ابراهيم و آدم آن دو را گرفت و در موضع خود در ديوار كعبه نهاد.»

مشخصات مقام

مقام ابراهيم، آنگونه كه توصيف كرده‏اند، سنگى است از نوع مرمر، به رنگ سفيد مايل به زردى و سرخى، به شكل مكعب، با مساحت حدود يك ذراع در يك ذراع (حدود 40 × 40 سانتى‏متر و يا 36 × 36 سانتى‏متر) با ارتفاع بيست سانتى‏متر كه با پوشش از ورق طلاى خالص اطراف آن بسته شده و جاى دو پا در وسط آن ديده مى‏شود كه بر اثر تماس دست زائران، اثر دقيق پاها و انگشتان آن مشخص نيست و تنها دو حفره بر جاى مانده است.

اين سنگ بر پايه‏اى از سنگ مرمر با قطر 36 سانتى‏متر قرار گرفته و با اتصالاتى از طلا بدان مهار گرديده است. مقام در داخل مقصوره‏اى از شيشه، از نوع كريستال قرار گرفته و بالاى آن قبه‏اى كوچك است و هلالى بر فراز آن نصب گرديده است. ارتفاع اين بنا از كف زمين به سه متر بالغ مى‏گردد. مقام در ضلع شرقى كعبه، تقريباً مقابل درِ كعبه مستقر است و كسى‏ كه رو به مقام بايستد كعبه و درِ خانه را پيش روى دارد. مقام ابراهيم عليه‏السلام مورد توجه و احترام عمومى زائران از هر فرقه و مذهب مى‏باشد. هر چند در مورد نماز پشت مقام اختلاف نظريه‏هاى فقهى وجود دارد.

 

پيشينه مقام ابراهيم (عليه السلام)

هر يك از مشاعر و مناسك حج را پيشينه‏اى است كه نشان مى‏دهد رمز و راز اين مشاعر و مناسك، فراتر از آن چيزى است كه در بدو امر جلب نظر مى‏كند؛ از اين‏رو خداوند حج را مشتمل بر «آيات بينات» خوانده است: فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ...(2) از جمله اين آيات روشن و روشنگر، مقام ابراهيم است كه تخصيص به ذكر داده شده. مقام هر چند به ‏ظاهر بيش از قطعه ‏سنگى نيست كه اثر پاى انسانى بر آن نقش بسته است، اما از نظر تاريخى اين سنگ ويژگى خاص دارد و از آن مهمتر بُعد معنوى آن است كه با اين آيات نمادين تبيين مى‏گردد.

نقطه آغازينِ مقام، چنانكه در روايتى از امام صادق عليه‏السلام نقل شده، بدين‏گونه است: «هنگامى كه خداوند به ابراهيم وحى كرد اعلام حج كند، سنگى را كه جاى پاى ابراهيم بر آن است، گرفت و در كنار خانه كعبه، درست مقابل موضع كنونى مقام نهاد و بر آن ايستاد و با صداى بلند فرمان الهى را اعلام نمود و همين ‏كه ابراهيم لب به سخن گشود، آن سنگ تحمل وى را نداشت و دو پاى او در آن فرو رفت. سپس ابراهيم پاى خود را به سختى از آن سنگ بيرون كشيد. با مرور زمان، وقتى ازدحام مردم موجب مشقت و زحمت زائران بيت شد، آن سنگ را از جاى پيشين به محل كنونى (با فاصله 26 ذراع و نيم، تقريباً سيزده متر، از خانه كعبه) منتقل كردند تا مطاف براى زائران خلوت شود و بدينگونه بود تا خداوند حضرت محمد (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله) را به رسالت برانگيخت و آن حضرت مقام را به همان محلى برگرداند كه ابراهيم نهاده بود و بدينگونه بود تا پيامبر رحلت نمود و در زمان ابوبكر و اوايل خلافت عمر نيز بدين منوال بود تا اين ‏كه عمر دستور داد به جهت ازدحام زائران مقام به ‏جاى قبلى برگردانده شود... .»(3)

از برخى روايات استفاده مى‏شود كه مقام ابراهيم (عليه‏السلام) از سنگ‏هاى بهشتى است؛ مانند «حجرالأسود» و «حَجَر بنى‏اسرائيل»(4) و در برخى روايات آمده است كه چون آدم (عليه‏السلام) به بناى كعبه مأمور شد، كوه ابوقبيس صدا زد: «اى آدم، امانتى نزد من است، يكى حجرالأسود و ديگرى مقام ابراهيم و آدم آن دو را گرفت و در موضع خود در ديوار كعبه نهاد.»(5)

 

پي‌نوشت‌ها:

1. بقره: 125 .

2. آل‏عمران: 97 .

3. علل‏الشرايع، ص423 .

4 . تفسير عياشى، به نقل از مقاله ميقات عربى، شماره 9، ص192 .

5 . ميقات عربى، همان، از قصص‏الأنبياى قطب راوندى.

 

                                                                                                                            فراوري توسط مهري هدهدي

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت