یک کرم کوچک و زرد

یک دانه آلبالو من از درخت چیدم آن وقت روی آن یک سوراخ ریز دیدم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک  کرم کوچک و زرد

یک دانه آلبالو

من از درخت چیدم

آن وقت روی آن یک

سوراخ ریز دیدم

دیدم که توی آن بود

یک کرم کوچک و زرد

یک لحظه کله اش را

از توی آن درآورد

در خانه قشنگش

خوابیده بود انگار

وقتی که کندم آن را

از خواب گشت بیدار

آن را گذاشتم من

آرام بین گلها

آن کرم صاحبش بود

پس من نخوردم آن را

 

                                                               رابعه راد

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت