بلوغ عشق را درک می کند
بلوغ عشق را درک می کند
خودشناسى ضرورى ترین نیاز زن (1)
در این دو مقاله قصد داریم به 4 بعد از خصوصیات خانم ها بپردازیم :
- اشتیاق براى دستگیرى وحمایت كردن از دیگران
- علت ترشرویى و تندخویى در زن
- علت حسادت و كینه توزى
- تلاش چشمگیر زن در شناساندن گوهرهاى وجود خویش
2 مورد اول را در این مقاله ، و دو بحث "حسادت " و " تلاش زنان برای شناسایی گوهر های وجود خویش " را در مقاله ی بعد مورد بررسی قرار می دهیم .
1ـ اشتیاق براى دستگیرى وحمایت كردن از دیگران
از جمله امورى كه باعث آرامش روحى زن شده و خشنودى باطن او را فراهم مى سازد، این است كه از دردمندى دستگیرى كرده و همچون درختى سایه گستر، خستگان را از سایه لطف خود بهره مند سازد. از این رو، تشخص و برترى خود را در تسكین درد دیگران مى جوید.
زن زوایاى درون را پاك كرد
زن بلوغ عشق را ادراك كرد
یكى از آرزوهاى همیشگى زن این است كه دیگران براى رفع نیاز، به وى مراجعه كنند و او نیز همچون طبیبى دلسوز، نیازشان را برطرف سازد. بدین وسیله، حس موقعیت طلبى در او بروز كرده و با دستگیرى نیازمندان ارضاء مى شود، لیكن این حس او تفاوت چشمگیرى با حس جاه طلبى مرد دارد.
تفاوت موقعیت طلبى در زن و مرد:
جاه طلبى در زن به معنى شخصیت طلبى است. زن میل دارد كه دیگران از شخصیت او یادى نیكو داشته باشند. جاه طلبى زن بیشتر ریشه در دگرخواهى او دارد.
زن حتى زمانى كه به آثار قلمى، علمى، هنرى... رو می آورد، تنها خواهان این است كه شخصیت او را لایق و قابل احترام بدانند، نه اینكه شهرتى عالمگیر پیدا كند. زنانى كه تنها در صدد یافتن پست و مقام و شهرت، همپاى مردان پیش رفته اند، غالبا از سرنوشت و شیوه ی زندگى خویش رضایت خاطر ندارند و در آرزوى خانواده اى كوچك، ساده و خالى از نام و شهرت، اما گرم از حرارت عشق و محبت و صفا و صمیمیت به سر مى برند، حتى مردان نیز بیشتر از زنانى خوششان می آید كه داراى خصوصیات و ویژگیهاى زنانه بیشترى باشند و اسم و رسم، شهرت و افتخارات رسمى اغلب تنها تحسین زن دیگر را بر مى انگیزاند، نه همسر او را.
پس این دو جنس با تمایلات مختلف و آرزوهاى گوناگون، همواره آهنگى همساز دارند، زیرا اگر هردو به شكل واحدى در حركت بودند، زندگى آنها در كنار یكدیگر دچار مخاطره مى شد ورقابت ناسالم زندگى شان را غیرممكن مى ساخت، اما چون مرد به طور ذاتى علاقه و توجهى به اشتهارات و انتسابات زنانه ندارد، نسبت به او احساس رقابت و حسادت... نمى كند و زندگى هر دوهمراه باسلامت و آرامش و لذت سپرى مى شود.
2ـ ترشرویى و تندخویى در زن
زن هر زمان كه احساس كند، وجودش فایده و بهره چندانى براى اطرافیان ندارد، دچار تنشهاى روانى گشته، نمود آن به شكل تندخویى نمایان مى شود.
مادر شوهر نیز اگر احساس كند كه آن برترى دوران جوانى را ندارد و نظرات او محور و اساس تصمیمات خانواده نیست، نه تنها تكیه گاه و پناهگاه محسوب نمى شود، بلكه خود نیاز به تكیه گاهى دارد تا دستان رنجور و لرزانش را به آن بگیرد، مبادا از گردونه زندگى خارج شود.
همچنین زمانى كه دختر شوهر و زن پدر، یكدیگر را رقیب در تصرف قلب و احساسات مرد تلقى كنند، نقطه نزاع آنها آغاز مى شود و تا وقتى كه چنین احساسى داشته باشند، نزاع و كشمكش حل نخواهد شد و هر مساله اى كه به احساس رقابت این دو دامن زند، در شدت بخشیدن به كشمكش موثر خواهد بود.
اینجاست كه نقش پدر در زمینه برقرارى صلح و صفا بین زن، پسر و دخترش، همچنین نقش پسر میان مادر و همسرش روشن مى شود. پدر یا پسر باید با انجام تدابیرى خاص، مانع ایجاد حساسیتهایى از این قبیل شود و از هر عملى كه به این حساسیتها دامن زند، بپرهیزد.
منبع : پیام زن – با تغییر و تلخیص
ادامه دارد ...