کاریکلماتور در کاریکلماتور
کاریکلماتور در کاریکلماتور
* در خانه تان را از پاشنه در می آورم تا لولا کار بگذارم .
*سوار خر شیطان شد چون از اتوبوس ارزانتر بود .
* حتی گربه هم نمی تواند از درختی که حاضر نیست در برابر او کوتاه بیاید ، بالا برود .
* وقتی پشم گوسفندان را چیدم تنها چیزی که دیدم یک گله گرگ بود .
* چشمان تو یعنی نقطه سر خط
* مدرسه تمام می شود و رو سیاهی اش به تخته سیاه می ماند .
*خرچنگ و قورباغه به اتهام اغتشاش در سطح کاغذ دستگیر شدند .
* شناگر ناشی در زندگی غرق می شود .
* با هیچ نسخه ی کتابی نمی توان از داروخانه دارو خرید .
* لباس ها را در آخر هفته به شهربازی ماشین لباسشویی می برم .
* در شبکه های تلوزیونی میلیاردها ریال خرج می شود تا فقط سه ریال ساخته شود .
* نخ سیگار ، رشته ی عمرم را کوتاه کرد .
* دور سرم باند می پیچم تا افکارم از آسمان خیال فرود بیایند .
*با آنکه پررو بود ولی جلوی آدم های دورو کم می آورد .
* با قدی کوتاه همیشه پایش از گلیم دارز تر بود.
*خواستم دخل و خرجم را یکی کنم ، دخلم درآمد .
* گربه ها عاشق آدم هایی هستند که در زندگی دیگران موش می دوانند .
*به نارنجک بدون ضامن ، وام نمی دهند .
*خواست سر از کار دنیا دربیاورد .... دنیا سرکارش گذاشت.
*وقتی سه تار را در دست بگیرم ، به سیم آخر می زنم .
*ابرهای سیاه ، به آسمان آبی رنگ پس نمی دهند .
*سیاهی شب ، رنگ پس داد ، آسمان شهر دودی شد .
*حقیقت آنقدر با ارزش است که در مصرفش صرفه جویی می شود!
* پرواز را نمی شناخت ، هر چه بالاتر رفتم در نگاهش کوچکتر شدم .
*ماهی قلاب گرفت و از قایق ماهی گیری بالا رفت .
*لوله اگزوز فداکار ، شعار آسمان آبی می دهد .
*در طرح آسمان آبی ، ماهی دودی بایکوت می شود .
*سرباز با انفجار بمب، دست و پایش را گم کرد!
*به من اعتیاد پیدا کرده بود ، ترکم کرد.
* یک عمر سر مردم کلاه گذاشت ، سر خودش بی کلاه ماند .
* حرف هایش را آرام می زد ، مبادا دردشان بگیرد.
منبع: وبلاگ "ما"