چه کسانی رجعت دارند؟
تفاوت تناسخ با رجعت
تناسخ یعنی بازگشت دوباره روح پس از مرگ در جسمیدیگر ولی رجعت، بازگشت روح به همان بدنی است که لحظۀ مرگ از آن جدا شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
سه شنبه 1401/09/15 ساعت 10:23
يكى از اصول اساسى اسلام اعتقاد به معاد است. اسلام حيات پس از مرگ را استمرار اين زندگى دانسته و مرگ را پلى برای رساندن انسان از اين دنيا به آخرت مىداند. البته حيات دوباره به معناى بازگشت به زندگى دنيايى نیست. چنين نظرى با نام تناسخ در انديشههايى چون هندوئيزم و بوديزم و ... ديده مىشود. تناسخ يعنى پس از مرگ، روح از بدنى به بدن ديگر منتقل گردد. تناسخ با آيات و آموزههاى اسلام در مورد معاد سازگارى ندارد و مسلمانان با اين نظريه به مخالفت برخاستند. اما رجعت از جمله اعتقادات شیعه امامیه است، و به معنای بازگشت به سوی دنیا، پس از مرگ و پیش از آخرت است که با اندک فاصله بعد از ظهور امام مهدی ارواحنا فداه و پیش از شهادت آنحضرت و برپا شدن قیامت واقع خواهد شد. بر خلاف تناسخ رجعت همگانی نیست، بلکه مخصوص مؤمن خالص یا مشرک محض است.
تناسخ روح دو قسم است:
1- تناسخ مُلكى: در اصطلاح فلسفی عبارت است از این که نفس انسانی، با توجه به ارتباط و علاقهای که بین جسم و روح وجود دارد، با از بین رفتن و مرگ بدن اول، بدون فاصله زمانی و بدون وقفه، وارد بدنی دیگر شود. به اين معنا كه نفس آدمى، با رها كردن بدن مادى خود به بدن مادى ديگرى وارد شود.2- تناسخ ملكوتى: به اين معنا كه نفس با عقايد، انديشهها، نيتها، گفتار و كردارهاى خود، بدنى مثالى متناسب با عالم برزخ و بدنى قيامتى متناسب با عالم قيامت ساخته و به صورت آن مجسم مىشود. به بيان ديگر انسان، با عقايد و افعالى كه در دنيا مرتكب شده است، براى خويش بدنى در برزخ و بدنى در قيامت مىسازد كه نفس او به آن تعلق گرفته و پس از رهايى و مفارقت از بدن مادى، با آن بدنها تركيب مى يابد.
از نظر اسلام «تناسخ مُلكى» باطل است ولی «تناسخ ملكوتى» را صحيح میداند. ولى تناسخ مُلكى- به معناى اصطلاحى- عبارت است از اين كه روح انسان، پس از مرگ به بدن انسان و يا موجودى ديگر در همين دنيا منتقل شود. حال جدایی روح از بدن اول و اتحاد آن با بدن دوم، از دو حال خارج نيست: یا همه كمالات خود را كه در بدن اول به دست آورده از دست بدهد و سپس به بدن جديد منتقل شود. و یا با همه كمالات خود، به بدن جديد منتقل بشود.
در تناسخ یک روح، بدنهای بسیاری را تجربه کرده و متعلق به یک بدن مشخص نیست. هر فرد بر اساس فراز و فرود زندگیاش، به حساب و كتاب كشانیده میشود. پس روحی كه در هزاران جسد داخل و خارج شده، با كدام شخصیتش زنده خواهد شد و نظر به كدام وضعیتش، جزا و یا مكافات خواهد دید؟
هدف از رجعت
امام صادق علیهالسلام مىفرمايد: رجعت امرى همگانى نيست بلكه امرى اختصاصى است و تنها كسانى رجعت مىكنند كه ايمان خالص و يا شرك خالص رسيده باشند.(البرهان فى تفسير القرآن، ج۲،ص۴۰۸) از اين رو بازگشت مجدد اين دو گروه به دنيا به منظور تكميل يك حلقه تكاملى براى گروه اول و پستترين درجه انحطاط براى گروه دوم است. بازگشت اين دو گروه به جهان پس از مرگ درسى از عظمت الهى است كه مردم با مشاهده آن مىتوانند به اوج تكامل معنوى نائل گردند.(تفسير نمونه، ج۱۵، ص۵۶۰)هدف ديگرى كه مىتوان ذكر كرد فراگير شدن دين اسلام و غلبه آن بر ساير اديان همزمان با رجعت است. امام باقر علیهالسلام در تفسير آيه ۹ در سوره توبه مىفرمايد: خداوند دين حق را در رجعت بر ساير اديان غلبه و برترى مىدهد.(بحارالانوار، ج۵۳، ص۶۴) با رجعت پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرقههای مختلف اسلامى متحد شده و با نزول حضرت عيسى علیهالسلام به زمين، اقتداى ايشان به امام عصر ارواحنا فداه مسيحيت تحريف شده كنار رفته و پيروان آن پيامبر خدا از اسلام واقعى تبعيت خواهند كرد و دين اسلام بر همه اديان ديگر غلبه و تفوق پيدا خواهد كرد. مرحوم آيت الله شاه آبادى در بیانی عرفانی، فلسفه آن را سه چيز مىداند:
استعداد(آماده کردن) امت، استدعاى(درخواست) آنها، استحضار(آگاهی) ايشان. (رشحات البحار، ص۱۸ الى ۲۵)
به بيان ديگر مىتوان هدف و فلسفه رجعت را به زبان ساده در چهار چيز دانست:
1- رسیدن به كمال نهايى در سايه تربيت مستقيم امام معصوم علیهالسلام
2- تحقق وعده الهى
3- گسترش دين اسلام
۴- ظهور قدرت الهى
ويژگىهاى رجعت
رجعت ویژگیهایی دارد که کاملا با تناسخ متفاوت است که عبارتند از:1- اختصاصى بودن رجعت: بر اساس آيه ۸۳ سوره نمل، روزى كه از هر امتى گروهى را محشور مىنماييم؛ رجعت امرى اختصاصى است و اصلا عموميت ندارد.
2- مشخص نبودن زمان رجعت: زمان وقوع رجعت همانطور ظهور امام عصر ارواحنا فداه دقيقا معلوم نيست، زمان وقوع رجعت نیز مشخص نبوده و با پيشگويى و برخى ترفندهاى ديگر، وقت آن مشخص نمىگردد. هنگامى كه از رسول خدا از زمان رجعت پرسيدند خداوند به پيامبرش وحى فرمود: بگو نمىدانم تنها خدا از آن آگاهى دارد كه آنچه كه وعده داده شده نزديك است و يا آنكه خداوند براى آن مدت طولانى قرار داده است.(بحارالانوار، ج ۵۳، ص۵۳)
3- اختيارى بودن رجعت: رجعت براى مشركان و كافران سيه روز اجبارى است تا بخشى از سزاى اعمال ننگين خويش را در همين دنيا بچشند. ولى مومنان و پارسايان خالص براى رجعت به دنيا آزادند و در صورتى كه مايل باشند مىتوانند هنگام ظهور امام زمان ارواحنا فداه براى يارى ایشان بشتابند.
چه کسانی رجعت میکنند؟
گفتیم یکی از خصوصیات رجعت اینست که عمومیت ندارد و فقط برخی از انسانها رجعت میکنند.1- همه پيامبران: از افرادى هستند كه رجعت خواهند كرد. امام صادق علیهالسلام مىفرمايد خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد جز آنكه همه آنان را به دنيا برمىگرداند تا در ركاب ايرانيان على بن ابى طالب عليه السلام جنگ كنند. (بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۴۱)
2- ائمه اطهار علیهمالسلام: بر اساس ايمان محض، ايشان بطور قطع رجعت خواهند كرد. امام صادق علیهالسلام در مورد رجعت امام حسين علیهالسلام مى فرمايد: اولين كسى كه در رجعت برمىگردد حسين بن على علیهماالسلام است. او در زمين چهل سال مىماند تا آنکه از شدت پیری، ابروهايش بر چشمانش بيفتد.(بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۱۳۱)
روايات متعددى در باره رجعت امیرالمومنین علیهالسلام وجود دارد. برخى از روايات از آن حضرت به دابه الارض تعبير شده است. اميرالمومنين علیهالسلام مىفرمايد: براى من رجعتى پس از رجعتى و بازگشتى پس از بازگشتى است براى من رجعتهاست براى من بازگشتهاست ... من دابه الارض هستم من صاحب عصای(موسی) هستم. (بحارالانوار، ج53، ص127)
3- اصحاب پیامبران: علاوه بر دو گروه پیامبران و ائمه اطهار علیهمالسلام، اصحاب پيامبران نيز از زمره رجعت كنندگان مىباشند.
4- مومنان و پرهیزکاران: مومنانی كه در دعاهاى خويش، از خداوند زندگى در سايه دولت كريمه اهل بيت عليهم السلام را از خداى خويش طلب مى كردند اين آرزو در رجعت محقق خواهد شد (دعاى عهد)
امام صادق علیهالسلام مىفرمايد: رجعت امرى همگانى نيست بلكه امرى اختصاصى است و تنها كسانى رجعت مىكنند كه ايمان خالص و يا شرك خالص رسيده باشند
تفاوت رجعت با تناسخ
اعتقاد به رجعت با اعتقاد به تناسخ فرق دارد؛ چون در رجعت روح با حفظ کمالات اولی و در همان قالب بدن قبلی بر میگردد ولی در تناسخ یک روح، بدنهای بسیاری را تجربه کرده و متعلق به یک بدن مشخص نیست. هر فرد بر اساس فراز و فرود زندگیاش، به حساب و كتاب كشانیده میشود. پس روحی كه در هزاران جسد داخل و خارج شده، با كدام شخصیتش زنده خواهد شد و نظر به كدام وضعیتش، جزا و یا مكافات خواهد دید؟تناسخ یعنی بازگشت دوباره روح پس از مرگ در جسمیدیگر ولی رجعت، بازگشت روح به همان بدنی است که لحظۀ مرگ از آن جدا شده است. در جریان عزیر نبی در قرآن به چگونگی زنده شدن مردگان پس از مرگ اشاره شده است. (بقره، ۲۵۹)
پس کسانی که رجعت را نوعی تناسخ معرفی میکنند در اشتباه هستند چرا که مشخص شد رجعت به تناسخ هیچ ارتباط و شباهتی نداشته است.
بازگشت اين گروه به اين جهان، با زنده شدن مردگان به وسيله حضرت مسيح عليهالسلام تفاوتى ندارد. تمام پيروان قرآن و پيروان آيين مسيح عليهالسلام بر معجزههاى او در اين مورد صحه گذاشته و هيچ كس اين زنده شدن را از مقوله تناسخ ندانسته، بلكه آن را معجزه و كرامت شمردهاند.
ملاك و محور تناسخ یک چيز است: تعدد بدن و آمدن نفس نهايى به مرتبه پايينتر. ولی در احياى مردگان، نه تعدد بدن در كار است و نه تنزل نفس، بلكه نفس به همان بدنى برمىگردد كه از آن جدا شده و با آن تكامل پيدا كرده بود.(منشور جاويد، سبحانی، ج 9، ص 205)
قرآن مجيد، در سوره مؤمنون، درخواست و آرزوى بازگشت به دنيا را رد مى كند؛ آيا اين با رجعت منافات دارد؟
آيه شريفه "حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ(مومنون، 99-100) به سنت عمومى الهى اشاره دارد، ولى مانعى ندارد كه مانند ساير عمومات، استثنا بخورد. (منشور جاويد، ج 9، ص207/ الالهيات، ج 2، ص794)
برگشت به دنيا، كار هر كسى نيست. سنت عمومى خداوند بر برگشت ناپذيرى است، اما عدهاى به اذن و خواست و حكمت خداوند اجازه برگشت مىيابند.
آنچه مورد نفى و ردّ قرآن كريم قرار گرفته، برگشت دوباره به قصد از سر گرفتن زندگى عادى دنيايى است. خداوند مىداند كه آنها قابل اصلاح نيستند و برگشت دوباره آنها لغو و بيهوده است، لذا چنين برگشتى را نفى مىكند. اما منظور از رجعت، برگشت براى يارى و نصرت دين حق و يا پس دادن تاوانهايى است كه ظالمين مرتكب شدهاند.
تناسخ یعنی بازگشت دوباره روح پس از مرگ در جسمی دیگر ولی رجعت بازگشت روح به همان بدنی است که لحظۀ مرگ از آن جدا شده است. در جریان عزیر نبی علیه السلام در قرآن به چگونگی زنده شدن مردگان پس از مرگ اشاره شده است.
آنچه در رجعت ادعا شد جز اين نيست كه بار ديگر روحى كه از بدن جدا شده پيش از قيامت ديگر بار به همان بدن برگردد و در اين مدت روح به بدن ديگرى انتقال نمىيابد ولى در تناسخ به محض اينكه روح از يك بدن جدا شود به بدن ديگرى انتقال مى يابد و اين سير تبدل ابدان پيوسته ادامه دارد و هيچ دليلى اقتضا نمى كند اين روح به همان بدن اول رجوع كند.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت