تبیین قرآنیِ نهضت حسینی
قیام جهانی سالار شهیدان حسین بن علی بن ابی طالب به چه دلیل قرآنی محقّق شد، کدام بخشی از آیات قرآن است که به چنین قیامی امر میکند و چنین نهضتی را امضا میکند و ما را وادار میکند که از این نهضت استقبال کنیم و او را اسوه قرار بدهیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
شنبه 1397/06/24
این بحث نه برای آن است که ما کارِ معصوم را بخواهیم به وسیله قرآن مقبول قرار بدهیم چون کاری را که معصوم (علیه السلام) میکند حجت خداست، اگر خدای سبحان مطلبی را در قرآن بیان کرد برای همه ما حجت است و اگر خدای سبحان به معصومش دستور داد که کاری انجام بدهد برای ما حجت است، فعل معصوم، قول معصوم، تقریر معصوم مثل آیات قرآن کریم معصوم است، مصون از اشتباه است، یقیناً حجت است.
آنچه در این بحث مطرح میشود این نیست که این کار حجت است یا نه، چون قیام سیدالشهدا یک امر قطعی بود، همه ما میدانیم که حسین بن علی مبارزه را شروع کرد، اول از راه امر به معروف و نهی از منکر، اول با تعلیم کتاب و حکمت، اول با تزکیه نفوس، اول با اتمام حجت، بعد وقتی حمله کردند او دفاع کرد.
بحث برای آن است که قرآن کریم سخنی دارد که ثابت کند انسان برای حفظ مکتب تا آخرین لحظه باید اهل نثار و ایثار باشد یا نه، آیا قرآن کریم جامعه را به این سمت و سوی دعوت میکند یا نه، آیا وظیفه مردم این است که برای حفظ دین تا آخرین مرحله کوشا باشند یا نه، آیا مکتب آن قدر میارزد که انسان عزیزترین افراد خانوادهاش را فدای مکتب بکند یا نه، مکتب چیست که بشر این قدر باید فداکاری بکند، دین چقدر مهم است که انسان برای حفظ او باید از عزیزترین افراد بگذرد، محور بحث در این قسمت است که تبیین قرآنی نهضت ارائه شود نه برای بیان اینکه فعل معصوم آیا حجت است یا حجت نیست.
مشکل اصلی ما این است که ما خود را نشناختیم
مشکل اصلی ما این است که ما خود را نشناختیم نه از آغازمان باخبریم، نه از انجاممان باخبریم، لذا خوابمان بُرده و ما خوابآلود زندگی میکنیم جامعهای که خوابآلود باشد از آغازش بیخبر باشد، از انجامش بیخبر باشد، خود را هم نشناسد، در خواب باشد، حرف او حرف خوابآلوده است قیام و قعود او خوابآلوده است.وجود مبارک نبی اكرم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) مثل سایر انبیا آمدند انسان را معرفی کردند که انسان چه کسی است، جهان را معرفی کردند که جهان چه چیزی است، پیوند انسان و جهان را تبیین کردند که این رابطه چگونه باید باشد.
جایگاه انسان در مثلت آفرینش
به انسان گفتند انسانا این مثلث اصلاش تویی آن ضلع مهم تویی، جهان را میبینی برای توست، جهان به تو مرتبط است نه تو با جهان، این پیوند انسان و جهان به این نیست که انسان بخواهد به جهان تکیه کند، بلکه جهان به انسان دارد تکیه میکند و اگر انسان نبود خدا جهانی را نمیآفرید.اين مثلث ضلع اصلياش بشريت است يعني اين ضلع اصلي مثلث انسان، عالم و آدم و پيوند بين اين دو اين ضلع اصلي انسان است، جهان براي انسان است و جهان را انسان ميگرداند نظم جهان، خوبي جهان، بدي جهان به وسيله خوبي و بدي انسان است و روزي كل اين جهان عوض ميشود. اين معارف را انبيا به ما آموختند.
بسياري از مردم خواباند
در بسياري از آيات قرآن كريم ذات اقدس الهي وقتي كفر كافران را نقل ميكند، نفاق منافقان را نقل ميكند، دسيسه بدانديشان نفاقي را ذكر ميكند ميگويد اينها خودشان را نشناختند با يك بيان دلسوزانه ميفرمايد اينها خودشان را نشناختند نميدانند چه چيزي هستند در همان اوايل سورهٴ مباركهٴ «بقره» وقتي ميفرمايد اينها دارند نيرنگ بازي ميكنند، خُدعه ميكنند، با انبيا خدعه ميكنند، با اوليا خدعه ميكنند فرمود اينها ﴿يُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا﴾ اما ﴿وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ﴾[1] اينها دارند با خودشان نيرنگبازي ميكنند منتها نميدانند.اين معنا بخش ديگر هم همين طور است فرمود وقتي شما به منافقات ميگوييد افساد نكنيد، جامعه را فاسد نكنيد، آلوده نكنيد ميگويند ما مصلحايم قرآن كريم ميفرمايد: ﴿أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لاَ يَشْعُرُونَ﴾[2] اينها دارند فساد ميكنند ولي نميدانند چكار ميكنند، چرا نميدانند چكار ميكنند؟ براي اينكه انسان خوابآلوده اگر لگد زده چراغ را خاموش كرده يا لگد زده ظرفي را شكسته يا لگد زده به كسي آسيب رسانده اين اهل درك نيست كارش خوابآلود است «الناس نيام فاذا ماتوا انتبهوا»[3] بسياري از مردم خواباند و انبيا آمدند اينها را دارند بيدار ميكنند كه اين حرف تو عليه خود توست داري به آتش نزديك ميشوي با آتش بازي نكن.
سالار شهيدان حسين بن علي بن ابي طالب ديد مردم در جاهليت گرفتار انحرافات فكري بودند، انحرافات اخلاقي داشتند، انحرافات اقتصادي داشتند، انحرافات سياسي و اجتماعي داشتند آلوده بودند و آن آلودگيهايي كه همهتان ميدانيد اسلام آمد اين آلودگيها را برطرف كرد، افراد را روشن كرد، عدل اجتماعي را تا حدودي اقامه كرد، احيا كرد با تلاش و كوشش با رحلت رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) دوباره اينها برگشتند به همان جاهليت كُهن، به همان اوضاع عرب قبل از اسلام.
من قيام كردم تا امر به معروف كنم
وجود مبارك ابي عبدالله بيست سال اين صحنه را تحمل كرد يعني ده سال در زمان امامت امام مجتبي(سلام الله عليه) تحمل كرد، ده سال هم بعد از امام حسن تمام اين صحنهها را تحمل كرد، گاهي موعظه كرد، گاهي نامه مينوشت، گاهي سخنراني ميكرد البته نه به طور فعال شديد چون اموي به وسيله معاويه نميگذاشتند به اين وضع وجود مبارك حسين بن علي فعال باشد، بعد ديد هيچ چاره ندارد معاويه كه مستقر شد كاملاً جوامع آن روز را به سَمت جاهليت قبلي بر گردادند، لذا حضرت وقتي كه دارد قيام ميكند فرمود من قيام كردم تا امر به معروف كنم، نهي از منكر كنم، مردم را صالح كنم، به سيره پيغمبر برگردند، به سيره علي بن ابي طالب برگردند، خودم به همين سيرهها عمل ميكنم.بنابراين اصل اين مكتب را سالار شهيدان تشريح كرد فرمود اين ﴿وَ لكِنْ لاَ يَشْعُرُونَ﴾[4] ﴿لاَ يَشْعُرُونَ﴾ را براي مردم شرح داد در همين سورهٴ مباركهٴ «بقره» چند جا كه دارد اينها نميدانند چكار بكنند، گاهي در آن بخش پاياني فرمود: ﴿لاَ يَعْلَمُونَ﴾ گاهي دارد ﴿لاَ يَشْعُرُونَ﴾ گاهي دارد ﴿لاَ يَفْقَهُونَ﴾[5] فرمود ﴿أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لكِن لاَ يَعْلَمُونَ﴾[6] اينها سفيهاند، ولي نميدانند كه سفيهانه حرف ميزنند.
از وجود مبارك امام سجاد(سلام الله عليه) سؤال كردند در اين جريان و نهضت و قيام و مقاومت چه كسي پيروز شد؟ فرمود ما، با اينكه حضرت را با زنجير وارد شام كردند، فرمود ما پيروز شديم ما رفتيم مكتب را زنده كرديم، انسانيت انسان را به او نشان داديم، آن هويت اصلي را به آنها نشان داديم، كند و كاو كرديم اين معدن را ارائه كرديم خيليها فهميدند و دين زنده شد و اگر ميخواهيد بفهميد كه ما پيروز شديم يا نه، هنگام نماز اذان و اقامه بگو، ببين نام چه كسي را ميبري ما رفتيم اين نام را زنده كرديم و برگشتيم.
تمام هويّت ما به وسيله حسين بن علي(ع) روشن شد
تمام هويّت ما به وسيله حسين بن علي(سلام الله عليه) بعد از آن جريان رحلت رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) روشن شد، اگر ما در بازار جهان خود را به آفتاب بفروشيم ضرر كرديم، خود را به ماه بفروشيم ضرر كرديم، خود را به اين راه شيري بفروشيم ضرر كرديم، از ما گرانتر احدي نيست، چون ابديت براي ماست و ذات اقدس الهي آن بهشت را براي ما فراهم كرده است هر چه انسان بخواهد در آن بهشت هست.پی نوشت:
[1] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 9.
[2] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 12.
[3] ـ بحارالانوار، ج4، ص43.
[4] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 12.
[5] ـ سورهٴ اعراف، آيهٴ 179.
[6] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 13.
منبع:
سایت اسراء؛ بیانات آیت الله جوادی آملی
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت