راههای کنار آمدن با سندرم آشیانه خالی
واقعیتی که والدین باید بپذیرند
تجربه زندگی خانوادگی با حضور فرزندان با همه فراز و نشیبهایش خیلی زود میگذرد. ناگهان میبینید که فرزندتان که روزی کوچک و وابسته بود مرد و زن مستقل و متفاوتی است که برای رسیدن به هدفهایش راهش را از شما جدا کرده است و خانه را از حضور گرم و شیرینش خالی کرده است. خانهای که روزی پر از سروصدای فرزندان بود از صدا تهی میشود. چشمهایتان را که ببندید میتوانید همه مسیر ۳۰ر۲۰ سالهای که به نظر طولانی میرسد را در چشم بر هم زدنی مرور کنید. بچهها بزرگ شدهاند و رفتهاند. زندگی ناگهان تغییر کرده است و حالا شما باید خود را با شرایط تازه زندگی هماهنگ کنید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
شنبه 1397/03/26
کنار آمدن و سازگاری با تغییرات ناشی از جدایی فرزندان از خانواده برای همه والدین آسان نیست. پدرومادرهای زیادی هستند که به دشواری با غیبت فرزندان خود کنار میآیند و جدایی و دوری از فرزندان که با افزایش سن و احتمالا بازنشستگی همراه میشود سخت و طاقتفرساست. افسردگی، تغییر خلقو خو، ترس از آینده و تنها ماندن، مرور دائمی خاطرات و عدم پذیرش واقعیت و ناتوانی در سازگاری با شرایط جدید فقط بخشی از عوارض جدا شدن فرزندان از خانواده است؛ چیزی که به آن سندرم آشیانه خالی میگویند.
سندرم آشیانه خالی علاوه بر احساس اندوه، یاس وغم از دست دادن با احساس بیماری، خستگی و درماندگی، احساس بیارزشی و عدم اطمینان همراه است. این سندرم وضعیتی روانی است که زنان را بیشتر از مردان درگیر میکند. اما به طور کلی هر کس دیگر که بیشترین مسئولیت را در نگهداری از کودک داشته باشد دچار این نوع بیثباتی روانی و فکری میشود. سندرم آشیانه خالی زندگی روزمره را مختل میکند و والد توانایی برقراری ارتباط سالم با محیط زندگیش را از دست میدهد.
چگونه واقعیت را بپذیرم
پذیرش واقعیت همواره بهترین ایده برای کنار آمدن با موقعیتهای دشوار زندگی است. واقعیت این است که فرزندان روزی خانه را ترک خواهند کرد و والدین از روزی که مسئولیت یک کودک را میپذیرند باید این حقیقت را به یاد داشته باشند. اگر هنوز فرزندتان خانه را ترک نکرده اکنون زمان مناسبی است که پذیرش واقعیت را تمرین کنید و خود را برای آن توانمند کنید. سعی کنید از نظر احساسی خودتان را آماده کنید تا ناگهان این واقعیت برایتان دردناک و غیرقابل تحمل به نظر نرسد. گاهی در این مورد با هم حرف بزنید و به فرزندتان در این دوره یاد بدهید که چگونه یک زندگی مستقل بدون شما را مدیریت کند. شستن لباس، پختن غذا، تعمیر ماشین، تعمیر خانه، کنار آمدن با همسایهها، اجاره کردن خانه، خرید ضروریات و تفریحهای سالم را به فرزندتان یاد بدهید. این تمرین اولاً به خود شما کمک میکند که برای آینده چشم اندازی داشته باشید و ثانیاً فرصتی برای آموزش استقلال به کودک است.هم شما و هم فرزندتان احساس بهتری خواهید داشت اگر به این دوره از زندگی و به این تغییر مهم به عنوان یک سفر هیجان انگیز نگاه کنید. شما باید دائما به خودتان یادآوری کنید که فرزندتان یک انسان آزاد و مستقل است که حق انتخابهای فردی دارد. او نمیتواند بخاطر احساس شما راه زندگیش را تغییر بدهد و به عنوان والدی که همیشه خیر و خوشی فرزندتان را خواستهاید باید آن را عملاً هم نشان بدهید. فرزندتان را برای تصمیم مهماش تحسین کنید و اجازه بدهید او در این مسیر تجربههای خودش را داشته باشد. ترس شما از زندگی بدون او ترسی خودساخته است. برای اینکه باور کنید این واقعیت ترسناک نیست جوانی خودتان را به یاد بیاورید؛ روزی که خانه را برای شروع زندگی مستقل خود ترک کردید.
راههای ارتباط را از دست ندهید
یکی از راههای کنار آمدن با سندرم آشیانه خالی پیدا کردن راههای مناسب و سالم برای حفظ ارتباط صمیمیانه با فرزند است. شما به شدت احساس تنهایی و خلا میکنید چون فرزندتان مثل همیشه در کنارتان نیست، صدایش را از اتاقش نمیشنوید، وقت غذا تنها هستید و دیگر دغدغههای شما برای مراقبت از او بیمعناست. چیزی که واقعاً در این شرایط برایتان مؤثر است داشتن یک ارتباط سالم و درست با فرزندتان است. با فرزندتان تماس بگیرید و صدا و تصویرش را ببینید. از راههای ارتباط اینترنتی بیشتر استفاده کنید تا صمیمیت رابطهتان حفظ شود. او هرگز از اینکه روزانه یک پیام محبتآمیز از شما دریافت کند ناراحت نمیشود. هرازچندگاهی دیدارهایی داشته باشید. اگر در یک شهر زندگی میکنید دیدارهای هفتگی داشته باشید. برای حفظ یک رابطه خوب با فرزندتان نباید او را کنترل کنید، نباید انتظار داشته باشید که او دائم در دسترستان باشد و توقع نداشته باشید او شما را در جریان همه چیز قرار بدهد.حمایتها را بپذیرید
کنار آمدن با شرایط تازه واقعاً دشوار است. بسیاری از افراد نمیتوانند به طور مستقل با این شرایط سازگار شوند اما حمایتهای اطرافیان در بهبود اوضاع واقعاً مؤثر است. اگر نمیتوانید با اندوه جدایی کنار بیایید و احساس فقدان شدید میکنید و زندگی روزمرهتان مختل شده است شما به حمایت اطرافیان، کمک مشاور و دوستانتان احتیاج دارید. درمانهایی از طریق شناخت هویت، درمانهای ویژه افسردگی و برنامهریزیهای تازه برای زندگی برای تغییر این شرایط مؤثر هستند. چیزی که شما به آن نیاز دارید تمرین زندگی مستقل، لذت بردن از زندگی تازه و پیداکردن انگیزههای تازه است. در عین حال شما باید این وابستگی شدید را درمان کنید و این فکر که همیشه باید مراقب یک نفر باشید و هویت خود را از طریق حضور دیگران تعریف کنید تغییر بدهید. اندوهتان را بشناسید و به فکر درمان خودتان باشید. بیتوجهی و نادیده گرفتن حالتان را بهتر نمیکند چیزی که حال روحی تان را بهتر میکند لذت بردن از زندگی است. برای اینکه از زندگیتان لذت ببرید باید به خودتان توجه کنید.رویکرد تازهای در زندگی تان بنا کنید. من نام آن را رویکرد «بگذار برود» میگذارم. وقتی چنین رویکردی در زندگیتان داشته باشید تعلق خاطر شدید را کنترل خواهید کرد و احساس خوشایندی خواهید داشت. این نوع نگاه به زندگی به شما کمک میکند در برابر از دست دادن مقاومت بیشتری داشته باشید، رهاتر باشید و ترسهایتان کمتر باشد.
در خاطرات گذشته نمانید. هرچند که یادآوری دوران شیرینی که با فرزندتان گذراندهاید خوشایند است اما اگر میبینید که در خاطرات غرق میشوید اما به جای احساس مثبت و رضایت ناشی از یک تجربه دچار تپش قلب، حسرت، اندوه از دست دادن و نگرانی میشوید این به معنای آن است که یادآوری خاطرات آسیب زننده هستند. افکارتان را به دست بگیرید و در مرور خاطرات تا جایی پیش بروید که باعث حال خوبتان میشود.
علاوه بر این لازم است برای دوره تازه زندگی بدون فرزندان آماده بشوید. اکنون بدون شک فرصتهای فراوانی در اختیار دارید که میتوانید از آنها برای ایجاد روابط تازه، یادگیری و آموزش چیزهای جدید استفاده کنید. ماندن در خانه و درگیر خاطرات شدن و گوش سپردن به سکوت خانه آزار دهنده است. از این وضعیت بیرون بیایید و هر کار مثبتی که میتوانید را آغاز کنید و دوران تازهای را برای زندگیتان رقم بزنید.
منبع : اطلاعات
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت