حكايت در تعيين اعلم

ندگانى او مثل زندگانى فقرا بوده با اينكه بيست هزار تومان بلكه بيشتر، هر سال وجه به دستش مى ‏آمد. حتّى مى ‏گويند دو دختر از او مانده بود. آنها متمكن از عقد مجلس ترحيم براى او نشدند. در صورتى كه او اگر بر تعليمات خود اجرت و حق العمل مى‏ گرفت از ثروتمندان مهم مى‏ شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

مرتضی انصاری دزفولی معروف به شیخ انصاری (۱۲۱۴- ۱۲۸۱ ق) از فقیهان بزرگ شیعه در قرن سیزدهم قمری که بعد از صاحب جواهر، مرجعیت عامه یافت. شیخ انصاری را «‌خاتم الفقهاء والمجتهدین‌» لقب داده‌اند. وی با نوآوری‌، علم اصول و به دنبال آن، فقه را وارد مرحله جدیدی کرد. کتاب‌های رسائل و مکاسب مهم‌ترین آثار او هستند. این کتاب‌ها از کتاب‌های درسی حوزه‌های علمیه شیعی است. آثار وی، همچون آثار محقق حلی، علامه حلی و شهید اول، همواره مورد توجه بوده است و محققان بسیاری بر آنها شرح یا حاشیه نوشته‌اند.(1)  مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی در کتاب "الکلام یجر الکلام" ضمن حکایتی از تعیین اعلم درباره شیخ انصاری (رض)، گزارشی کوتاه از زهد والای آن مرحوم نیز می دهند. ایشان می نویسند:

«مرحوم شيخ محمّد حسن، صاحب جواهر الكلام (متوفى در سنه 1266) وقتى كه از دنيا رحلت كرد بعد از آن، علماى آن عصر مرحوم شيخ مرتضى انصارى را براى تقليد معين كردند. شيخ فرمود: «سعيد العلماى مازندرانى اعلم از من بود بايد به او مراجعه شود». چون شيخ در حوزه درس شريف العلماى مازندرانى (متوفى در 24 ذى القعده سنه 1246) با سعيد العلما شريك درس بوده، و چون سعيد العلما بعد از درس، تقرير ثانى مى‏ نموده و گاهى شيخ هم پاى تقرير او مى ‏نشسته لذا كاملاً مقامات علميه او را مى ‏دانست بدين وجه او را به اعلميت معرفى كرد. لهذا از نجف قاصدى خدمت سعيد العلما فرستاده خواستار تكليف شدند. سعيد العلما فرمود: «من اگر چه در آن عصر بر شيخ مقدم بودم لكن اشتغال شيخ در نجف و ابتلاى من در مازندران رتبه ما را عكس سابق نموده؛ حالا شيخ، حائز مقام اعلميت است». پس بعد از تصريح وى به اعلميت آنگاه او به نجاة العباد حاشيه زده اظهار فتوا نمود. از اين معلوم مى‏ شود كه تصدى او بر افتا از باب انجام وظيفه بوده نه به داعى طلب جاه و حب رياست و لذا مقام زهد و پرهيز او مقبول و مسلم عموم بوده حتّى از والى بغداد يا يكى ديگر از مأمورين مهم دولت عثمانى كه از اهل تسنن بوده نقل كردند كه در باب شيخ گفته بود: «انّ زهده كزهد سيدنا عمر». يعنى زهدش مانند زهد آقاى ما عمر است. غرض زهدش مسلم بين الفريقين بوده منتها آنها زهد او را تشبيه به زهد عمر كرده ‏اند و اينها به زهد على عليه ‏السلام.

زندگانى او مثل زندگانى فقرا بوده با اينكه بيست هزار تومان(2)  بلكه بيشتر، هر سال وجه به دستش مى ‏آمد. حتّى مى ‏گويند دو دختر از او مانده بود. آنها متمكن از عقد مجلس ترحيم براى او نشدند. در صورتى كه او اگر بر تعليمات خود اجرت و حق العمل مى‏ گرفت از ثروتمندان مهم مى‏ شد. چون همان طورى كه اطبا در رفع عارضه مزاجى مستحق اجرت و حق العمل هستند روحانيين نيز در رفع عارضه روحى تو مستحق اجرت ‏اند ولكن شارع مقدس قسمت تعليم واجبات را مجانى و مزد آن را حرام نموده است كه معارف الهيه در بين مردم نشر بشود تا براى كسى در ندانستن آن عذرى باقى نماند».(3)

منابع:
  - دانشنامه مجازی مکتب اهل بیت. مدخل: شیخ مرتضی انصاری
 http://fa.wikishia.net
  - معادل امروز آن مبلغ بسیار زیادی می شود.
  -سایت آیت الله شبیری زنجانی: 
http://zanjani.net/index.aspx?pid=99&articleid=60913&itemid=70536
به نقل از سید احمد زنجانی. الکلام یجر الکلام.

منبع: گروه حوزه علمیه تبیان – علی محمد سرلک
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت