عاشقانه هایی درباره علی علیه السلام و نهج البلاغه
«در بلاغت، فوق بلاغتهاست. قرآنى است كه از مقام خود اندكى فرود آمده سخنى است كه تمام زيبايي هاى زبان عرب را در گذشته و آينده در خود جاى داده، تا آنجا كه در باره گوينده آن گفتهاند: سخنش پايين تر از كلام خالق و بالاتر از كلام مخلوق است».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
چهارشنبه 1396/09/29
او در شرحى كه بر نهج البلاغه نگاشته، بارها در اين زمينه سخن گفته و در برابر فصاحت و بلاغت فوق العاده نهج البلاغه سر تعظيم فرود آورده است.
او در يك جا (ذيل خطبه 221) بعد از شرح بخشى از كلام على (علیه السلام)- درباره برزخ - مىگويد: «و ينبغي لو اجتمع فصحاء العرب قاطبة فى مجلس و تلي عليهم، ان يسجدوا له كما سجد الشعراء لقول عديّ ابن الرّقاع: قلم أصاب من الدّواة مدادها ... فلمّا قيل لهم في ذلك قالوا إنّا نعرف مواضع السّجود في الشّعر كما تعرفون مواضع السّجود في القرآن، اگر تمام فصحاى عرب در مجلس واحدى اجتماع كنند و اين بخش از خطبه براى آنها خوانده شود سزاوار است براى آن سجده كنند، (همان گونه كه روايت كردهاند) هنگامى كه شعراى عرب شعر معروف «عديّ بن الرقاع» (قلم أصاب ...) را شنيدند براى آن سجده كردند چون كه از علّت آن سؤال شد گفتند ما محل سجود در شعر را مىشناسيم آن گونه كه شما محلّ سجود را در (آيات سجده) قرآن مىشناسيد». [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 11، صفحه 153] در جايى ديگر هنگامى كه به مقايسه اجمالى ميان بخشى از كلام «مولا على» (علیه السلام) با سخنان معروف «ابن نباته» [نام او ابو يحيى عبد الرحيم بن محمد بن اسماعيل بن نباته است كه در سال 374 وفات يافت.]
خطيب معروف قرن چهارم هجرى مىپردازد، مىگويد:
«جورج جرداق» نويسنده معروف مسيحى لبنانى در كتاب ارزنده خود «الامام على صوت العدالة الانسانيّة» در پايان فصلى كه به بيان شخصيت «على» (علیه السلام) تخصيص داده در باره نهج البلاغه چنين مىگويد:در بلاغت، فوق بلاغتهاست. قرآنى است كه از مقام خود اندكى فرود آمده سخنى است كه تمام زيبايي هاى زبان عرب را در گذشته و آينده در خود جاى داده، تا آنجا كه در باره گوينده آن گفتهاند: سخنش پايين تر از كلام خالق و بالاتر از كلام مخلوق است.
«فليتامّل اهل المعرفة بعلم الفصاحة و البيان هذا الكلام بعين الانصاف يعلموا أنّ سطرا واحدا من كلام نهج البلاغة يساوي ألف سطر منه بل يزيد و يربي على ذلك، آگاهان به علم فصاحت و بلاغت اگر اين گفتار على (علیه السلام) را با ديده انصاف بنگرند مىدانند كه يك سطر از نهج البلاغه مساوى هزار سطر از سخنان معروف «ابن نباته» است بلكه بر آن فزونى مىگيرد و برترى مىجويد». [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 7، صفحه 214] باز در همين زمينه تعبير عجيبى دارد، در آنجا كه يكى از خطابههاى «ابن نباته» را در زمينه جهاد كه در اوج فصاحت است نقل مىكند كه با جملهاى از كلمات «امير مؤمنان» در خطبه جهاد آميخته شده، «ما غزى قوم في عقر دارهم إلّا ذلّوا، هيچ قوم و ملّتى در درون خانهها مورد هجوم دشمن واقع نشدند مگر اين كه ذليل شدند».
(ابن ابى الحديد) مىگويد: «به اين جمله بنگر و ببين چگونه از ميان تمام خطبه ابن نباته فرياد مىكشد، فرياد فصاحت و بلاغت و به شنوندهاش اعلام مىدارد كه از معدنى غير از معدن بقيه خطبه برخاسته و از خاستگاهى غير از آن خاستگاه است. به خدا سوگند همين يك جمله چنان خطبه ابن نباته را آراسته و زينت بخشيده آن گونه كه يك آيه از قرآن در لا به لاى يك خطبه معمولى درست همچون گوهرى درخشنده است كه پيوسته نورافشانى مىكند و روى بقيه سخن روشنايى مىپاشد». [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 2، صفحه 84.] سرانجام گفتار او را با سخنى كه در مقدمه كتابش بيان كرده پايان مىدهيم، مىگويد: «و امّا الفصاحة فهو (علیه السلام) امام الفصحاء و سيّد البلغاء و في كلامه قيل:
دون كلام الخالق و فوق كلام المخلوقين و منه تعلّم النّاس الخطابة و الكتابة، و امّا فصاحت، او پيشواى فصيحان و سرور بليغان است و لذا در باره كلام او گفته شده پايينتر از كلام خالق و برتر از كلام مخلوقين است و مردم از او راه و رسم خطابه و نوشتن را آموختهاند». [شرح نهج البلاغة ابن ابى الحديد، جلد 1، صفحه 24]
3- «جورج جرداق» نويسنده معروف مسيحى لبنانى در كتاب ارزنده خود «الامام على صوت العدالة الانسانيّة» در پايان فصلى كه به بيان شخصيت «على» (علیه السلام) تخصيص داده در باره نهج البلاغه چنين مىگويد:
«در بلاغت، فوق بلاغتهاست. قرآنى است كه از مقام خود اندكى فرود آمده سخنى است كه تمام زيبايي هاى زبان عرب را در گذشته و آينده در خود جاى داده، تا آنجا كه در باره گوينده آن گفتهاند: سخنش پايين تر از كلام خالق و بالاتر از كلام مخلوق است».[صوت العدالة الانسانية، جلد 1، صفحه 47]
4- «جاحظ» كه از بزرگترين ادبا و نوابغ عرب است و در اوايل قرن سوّم هجرى مىزيسته، در كتاب معروف و مشهور خود «البيان و التبيين» كلماتى از امير مؤمنان على (علیه السلام) را نقل كرده و به ستايش آن حضرت پرداخته است. از جمله هنگامى كه در جلد اوّل كتاب خود به يكى از كلمات قصار آن حضرت رسيد- جمله «قيمة كلّ امرء ما يحسنه، ارزش هر كس همان است كه خوب مىداند و از عهده آن بر مىآيد» [نهج البلاغه، قصار الحكم، شماره 81]- مىگويد: اگر در تمام اين كتاب جز اين جمله نبود كافى بود، بلكه بالاتر از حدّ كفايت، زيرا بهترين سخن آن است كه مقدار كمش تو را از مقدار بسيار بى نياز كند و مفهومش ظاهر و آشكار باشد، گويى خداوند جامهاى از جلالت و عظمت و پرده اى از نور حكمت بر آن پوشانده كه هماهنگ با نيّت پاك و فكر بلند و تقواى بى نظير گوينده اش مىباشد.
منبع:
پيام امام امير المومنين عليه السلام نویسنده : ناصر مكارم شيرازى جلد : 1 صفحه : 35
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت