حدیث اخلاقی بزرگان

چگونگی رابطه فرزندان با والدین

مهم ترين رابطه اى كه ممكن است بين دو انسان تحقق پيدا كند، رابطه فرزند با پدر و مادر است در اين جا نمى توان رابطه متقابل را ملاك ارزيابىِ افعال و رفتار آن ها با يكديگر قرار داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
آیت الله مصباح یزدی در کتاب اخلاق در قرآن به بررسی رابطه فرزندان با پدر و مادر می پردازد که بخشی از آن تقدیم خوانندگان
می شود.
مهم ترين رابطه اى كه ممكن است بين دو انسان تحقق پيدا كند، رابطه فرزند با پدر و مادر است كه نمايانگر وابستگىِ وجود فرزند به وجود والدين او است. در اين جا نمى توان رابطه متقابل را ملاك ارزيابىِ افعال و رفتار آن ها با يكديگر قرار داد؛ زيرا هيچ گاه فرزند قادر نيست بر پدر و مادر خود تأثيرى داشته باشد، مانند تأثيرى كه پدر و مادر در پيدايش فرزند خود دارند؛ وجود فرزند، بستگى به وجود والدين خود دارد؛ ولى وجود پدر و مادر هيچ بستگى به وجود فرزندشان ندارد.
بنابراين، رابطه فرزند با پدر و مادر خود را نمى توان بر اساس قاعده عدل و قسط ارزشيابى كرد؛ زيرا اساس عدل و قسط بر اين است كه دو نفر يا بيش تر، با هم روابط متقابل، و در نتيجه، حقوق و تكاليف متقابل داشته باشند. هر جا حق و تكليف متقابلى مطرح باشد، يك نوع تأثير و تأثر متقابل نيز وجود دارد؛ اما تأثيرى كه پدر و مادر در به وجود آمدن فرزند خود دارند، به هيچ وجه براى فرزند نسبت به پدر و مادر خويش جبران پذير نيست. از اين رو است كه خداوند، در قرآن كريم، پيوسته احسان به پدر و مادر را توصيه مى كند و آن را ملاك ارزش، در رابطه فرزند با والدين خود قرار مى دهد. در هيچ آيه اى نداريم كه فرزند بايد با پدر و مادر خود به عدالت رفتار كند؛ زيرا در واقع، در رابطه فرزند با والدين خود، تحقق عدالت، ممكن نيست.
در آيه هاى بسيارى به فرزندان توصيه شده كه به پدر و مادر خود احسان كنند و اين نشان مى دهد كه حق پدر و مادر برفرزند، چنان بزرگ است كه همانندى در ساير افراد جامعه ندارد.
البته ممكن است پدر و مادر، غير از حق پدرى و مادرى، حقوق ديگرى نيز بر فرزند پيدا كنند كه در ساير افراد جامعه، همانند داشته باشد؛ اما اصل حقوق پدرى و مادرى، در جاى ديگر يافت نمى شود. از اين رو است كه وظايف و تكاليف فرزند نسبت به پدر و مادر نيز در جاى ديگر نظير ندارد.
قرآن كريم درباره حقوق والدين بر فرزندان و وظايف فرزندان نسبت به والدين، تعبيرات جالبى دارد كه اهميت آن را به خوبى روشن مى سازد. خداوند در آيه اى مى فرمايد: وَاعْبُدُوااللّهَ وَلاَتُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً، خدا را بپرستيد و به او شرك نورزيد و به پدر و مادر احسان كنيد دراين آيه، خداوند به دنبال امر به پرستش خدا و نهى از شرك، بلافاصله احسان به والدين را توصيه مى كند و اين، اهميت فوق العاده حقوق والدين بر فرزندان را نشان مى دهد.
و در آيه اى ديگر مى فرمايد: وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ اِيّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً، پروردگارت حكم كرده است كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر خود احسان كنيد؛«قضاء» در اين جا به معناى تكليف حتمىِ منجز و مؤكد است. بالاترين تكليفى كه يك انسان دارد، پرستش خدا است و تعبير «قضى»، كه نه تعبير «امر» و نه هيچ تعبير ديگرى به پايه آن نمى رسد، گوياى اين اهميت است. سپس به دنبال آن مى فرمايد: (وَبِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً) يعنى با همان تعبير «قضى» كه فرمان به پرستش خدا داده بود، با همان تعبير مؤكد و محكم، احسان به پدر و مادر را فرمان مى دهد واين نشان مى دهد كه احسان به والدين، پس از خداپرستى، مورد فرمان و حكم مؤكد الهى است.
منبع: خبرگزاری رسا
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت