امام حسین علیه‌السلام چه نیازی به عزاداری‌های ما دارد؟

اين فلسفه اصلي عزاداري براي همه انسانهاست، اما آيا ما براي شهادت اباعبدالله عزاداري مي كنيم تا غم و غصه هاي آنان را كم كنيم؟ ايا مي توان مشابهت وتناسبي بين مردم و امامان عليهم السلام ايجاد كرد؟ يا اين مساله شبهه افكني در دين مي باشد ؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نویسنده: مریم خندابی- دانشجوی دکتری الهیات
فلسفه عزاداري

عزاداری مراسمی است كه برای آرام بخشيدن به فرد يا افراد داغ ديده برگزارمی شود برای اين منظور، روش‌های متعددی كاربرد دارد مانند همدردی كردن زبان با فرد داغ ديده، گريه كردن همراه با او، شنيدن غم و غصه های او، يادآوری داغ های ديگران به ويژه داغ های بزرگان ... می باشد. اين فلسفه اصلی عزاداری برای همه انسانهاست، اما آيا ما برای شهادت اباعبدالله عزاداری می كنيم تا غم و غصه های آنان را كم كنيم؟ آيا می توان مشابهت و تناسبی بين مردم و امامان عليهم السلام ايجاد كرد؟ يا اين مساله شبهه افكنی در دين می باشد؟

انسان كامل يگانه كلمه‌ای است كه خود به تنهايی با جامعيت خويش همه اوصاف جمال و جلال خدا و جميع اسمای حسنای او را به نمايش گذاشته است. او مظهر اسم اعظم خداست و موجودات ديگر مظاهر ديگر اسمای كلی وجزئی وی هستند. اين حقيقت واحد برحسب اقتضائات متفاوت و استعدادهای گوناگون در زمان‌های مختلف مظاهری متعدد و تجلياتی متنوع است اين مظاهر و تجليات چيزی جز صورت‌های پيامبران و ائمه و اوليای معصوم نيست.


ائمه (علیهم السلام) انسان كامل

كمال انسان در تعادل و توازن اوست يعنی انسان با داشتن اين همه استعداد گوناگون آن وقت انسان كامل است كه فقط به سوی يك استعداد گرايش پيدا نكند و استعدادهای ديگرش را مهمل و معطل نگذارد و همه را در يك وضع متعادل و متوازن همراه هم رشد دهد كه علماء می گويند اساساً حقيقت عدل به توازن و هماهنگی بر می‌گردد. مقصود از هماهنگی در اينجا اين است كه در عين اينكه همه استعداد های انسان رشد می‌كند، رشدش هماهنگ باشد مثلا كودك سالم كودكی است كه همه اعضايش به صورت واحد و هم‌اندازه رشد می‌كند اگر فقط دستش رشد كند يا پايش يا بينی اش يا سرش، چنين انسانی رشد كرده اما رشد ناهماهنگ.
انسان كامل آن انسانی است كه همه ارزش های انسانی در او رشد كنند و هيچ كدام بی رشد نمانند و هر كدام از اين ارزش ها به حدّ اعلی برسد. اين انسان می شود انسان كامل، كه قرآن از او تعبير به امام می‌كند.

مصاديق انسان كامل

علی (علیه‌السلام) انسان كامل است برای اينكه همه ارزش های انسانی در حد اعلی و به‌طور هماهنگ در او رشد كرده است. انسان كامل مظهر اسم اسمای الهی خداست و به لحاظ اصل و ريشه يك حقيقت است او خليفه خدا بر روی زمين و آسمان هاست.
انسان كامل يگانه كلمه ای است كه خود به تنهايی با جامعيت خويش همه اوصاف جمال و جلال خدا و جميع اسمای حسنای او را به نمايش گذاشته است. او مظهر اسم اعظم خداست و موجودات ديگر مظاهر ديگر اسمای كلی و جزئی وی هستند.
اين حقيقت واحد برحسب اقتضائات متفاوت و استعدادهای گوناگون در زمان های مختلف مظاهری متعدد و تجلياتی متنوع است اين مظاهر و تجليات چيزی جز صورت های پيامبران و ائمه و اوليای معصوم نيست.
وجود مقدس ائمه معصومين برطبق آيات قران و روايت مستند انسان‌های كاملی هستند كه هيچ نيازی به خلق ندارند. آنان اهل بيت و خاندان نبوت می باشند كه جايگاه رسالت و واسطه های فيض الهی هستند كه هر آنچه نعمت و رحمت بر كل عالم از جانب خداوند بخواهد نازل شود بدست مبارك انسان كامل در هر زمان فيض رسانی می گردد.

نقش ائمه در رشد وهدايت انسان

انسانها برای صعود به قله كوه نيازمند ريسمانی محكم هستند تا وسيله ای خوب برای اين ارتفاع باشد. حال با اندك تامل سوال می‌كنم آيا برای و رشد و صعود روح به ريسمان نياز نداريم. اين ريسمان های محكم الهی وجود مقدس ائمه معصومين (علیهم السلام) می باشند: قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ(ال عمران /٦٤) اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم.

 آيا اين ذوات مقدسه به عزاداری ما نيازمندند يا ما به اين ريسمان های هدايت محتاجيم ؟ ما ناقص هستيم و بايد كامل شويم يا اباعبدالله بايد كامل شود؟  اشك‌ها ،عزاداری‌ها، نذرهای ما كه به درگاه حضرت احديت هديه می‌گردد، فقط و فقط وسيله رشد و كمال ما هستند و بالواقع ما با اين اعمال خالص راه نجات خود را هموار می‌كنيم . امام حسين وجود كاملی است كه به خلق نيازی ندارد، او كريمی است كه بدون منت می‌بخشد، او دست نيازمندان را می‌گيرد و بالا می‌برد زيرا به تنهايی بدون كمك، حرکت در این مسیرِ سخت و دشوار است: انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك الی‌الله و قدمناك بين يدی حاجاتنا يا وجيها عندالله اشفع لنا عندالله (فرازی از دعای توسل )


در اين آيه هدف از خلقت را همان تعالی و صعود به درجات بالای انسانيت می داند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵/ال عمران)﴾: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از خدا پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد.
اين آیه كريمه وسيله های هدايت را روی زمين امامان معصوم معرفی می‌كند كه مايه رشد و تعالی انسانها هستند: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا: همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد.(ال عمران /١٠٣)
در اين آيه می فرمايند حال كه قصد صعود و هدايت داريد به اين ريسمان های الهی چنگ بزنيد و ائمه معصومين راحبل الله و ريسمان الهی بيان می‌كند 
آيا اين ذوات مقدسه به عزاداری ما نيازمندند يا ما به اين ريسمان های هدايت محتاجيم ؟
ما ناقص هستيم و بايد كامل شويم يا اباعبدالله بايد كامل شود؟؟
اشك‌ها، عزاداری‌ها، نذرهای ما كه به درگاه حضرت احديت هديه می گردد، فقط و فقط وسيله رشد و كمال ما هستند و بالواقع ما با اين اعمال خالص راه نجات خود را هموار می كنيم‌. امام حسين وجود كاملی است كه به خلق نيازی ندارد، او كريمی است كه بدون منت می بخشد، او دست نيازمندان را می گيرد و بالا می برد زيرا به تنهايی بدون كمك، حزکت در این مسیرسخت و دشوار است: انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك الی‌الله و قدمناك بين يدی حاجاتنايا وجيها عندالله اشفع لنا عندالله(فرازی از دعای توسل)

عزاداری وسيله است نه هدف

عزاداری وسيله ای برای رسيدن به درجات كمال می باشد و هدف اصلی تقرب می باشد. اينكه اگر ما به هدف  نمی‌رسيم مساله اين است كه عزاداری را هدف می دانيم همه اين قدم ها اگر صحيح، كامل و خالصانه برداشته شود يقينا ما را به رضايت خداوند و اهل بيت (علیهم السلام) می رساند.

نقش عزاداری در هدايت و كمال

گريه كردن و عزاداری بر مصيبت اباعبدالله تاثيرات روانی مطلوبی بر انسان دارد ارامش ويژه و لذتی خاص به انسان می‌دهد. غم معنويت و غم اخرت باعث تفكر و تامل دقيقی می گردد كه منشاء حركت است. اين غم و گريه و عشق جنسش تعالی بخش انسان است. حس سبكی بعد از عزاداری كه به عزاداران دست می دهد شاهد مثال ماست نيرويی كه محرك وجود انسان به سمت طهارت ها و رشد وكمال است و از طرفی ايجاد پيوند عميق عاطفی با وجود حسين بن علی (علیه‌السلام) برقرارمی كند.
گريستن همچون خنديدن يك رفتار هيجانی و مخصوص انسان هاست و سبب تخليه روانی و هيجانی می شود و از جهتی باعث صفای روح می گردد. عواطف و شناخت را تقويت و نيز سبب می شود تا آدمیان بكوشند در رفتار خود شبيه به آنان باشند.
منابع:
تفسير الميزان-علامه محمدحسين طباطبايي
حماسه حسينی -شهيد مرتضی مطهري
ادب فنای مقربان-ايه الله جوادی املي
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت