معجزه ای دیگر
معجزه ای دیگر
سه سال از زمانی که مشرکان مکه، پیامبر و خاندان اورا با عده ای از مسلمانان دردره ای به نام شعب ابی طالب در محاصره قرار داده بودند، می گذشت
تعدادی از کفار قریش که از یهودی ها و مسیحی ها شنیده بودند پیامبری در مکه ظاهر خواهد شد و پس از رنج و زحمت به پیروزی خواهد رسید با رسول خدا اظهار دوستی می کردند و در میان مسلمانان خود را مسلمان می خواندند. اما همین افراد با کفار مکه رابطه داشتند و به آن ها و بت ها اظهار علاقه می کردند.
این گروه که با محاصره شدن پیامبر و خاندانش درمکه مانده بودند و در خانه خود به راحتی زندگی می کردند منتظر پایان کار بودند. این ها هیچ کمکی به پیامبر نمی کردند و این بهانه را داشتند اگر کسی کمک کند با زن و فرزندش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.
و لکن ابوطالب(ع)و خدیجه(ع) تمام اموالشان را در این محاصره خرج کردند . این منافقان با کفار قریش صدای گریه و شیون کودکان گرسنه را از درون شعب ابی طالب می شنیدند، اما تاثیری در آن ها نداشت .روزی پیامبر به ابوطالب فرمودند:خداوند به من خبر داده که آن پیمان را موریانه خورده است. ابوطالب نزد مشرکان رفت و پیغام پیامبر را رساند. کفار به سراغ آن پیمان نامه رفتند و دیدند جز نام خدا بقیه مطاالب آن را موریانه خورده است. با نابودی آن پیمان مسلمانان از محاصره نجات یافتند.
شهرزاد فراهانی-خورشید عالم تاب