بزرگ ترین شکست تاکتیکی آقای خاص
بزرگترین شکست تاکتیکی آقای خاص
این اعتراف تلخ خوزه مورینیو بعد از حذف در لیگ قهرمانان اروپا به خوبی گویای این واقعیت است که چلسی برابر تیم 10 نفره پاریسنژرمن حرفی برای گفتن نداشت و فوتبال انگلیس را حسابی ناامید کرد. با حذف چلسی به احتمال فراوان لیگ قهرمانان اروپا در غیاب تیمهای لیگ برتری وارد مرحله یک چهارم نهایی خواهد شد چراکه با توجه به نتایج بازیهای رفت شانس زیادی برای 2 نماینده دیگر فوتبال جزیره یعنی سیتی و آرسنال نمیتوان قائل شد و این یعنی تکرار یک داستان تلخ برای معتبرترین لیگ دنیا.
دقیقا 2 سال پیش هم در مرحله یک هشتم نهایی شاهد حذف نمایندگان لیگ برتر در لیگ قهرمانان بودیم و تکرار این اتفاق زنگ خطر را در جزیره به صدا درآورده. از سوی دیگر حذف چلسی از لیگ قهرمانان یعنی غیبت مورینیو در مرحله یک چهارم نهایی؛ اتفاقی که در دنیای فوتبال تا حدودی غریب است!
به نقل از خراسان، آقای خاص نخستین باری است که در این 9 سال اخیر باید دور یک چهارم نهایی را در خانه خود دنبال کند. مسلما جدال 210 دقیقهای مورینیو با پیاسجی میتواند به عنوان یکی از بزرگترین شکستهای تاکتیکی در کارنامه آقای خاص ثبت شود. اینکه مورینیو یکی از تواناترین مربیان در پارامتر کشتن بازی یا به نوعی کنترل بازی محسوب میشود بر کمتر فردی پوشیده است. اما آیا همیشه میتوان مدت زمان زیادی از یک مسابقه را به این سبک کنترل کرد و نتیجه گرفت؟ هیچ مشکلی ندارد که خوزه ترجیح دهد در پاریس یک بازی 90 دقیقه انفعالی و بدون ریسک را تجربه کند. هیچ موردی ندارد که او تصمیم بگیرد 90 دقیقه در پاریس بازی را کنترل کرده و تمام تمرکز 11 مرد درون زمینش را روی اداره بازی معطوف کند اما آیا اقدام برای کنترل یک بازی آن هم در 180 دقیقه یا بیشتر امری منطقی و درست محسوب میشود؟
مورینیو هر چقدر بازیخوان باشد، هر چقدر بازی حریف را آنالیز کند و هر چقدر هم تاکتیکهایش را مبتنی بر خراب کردن بازی حریف سوار کند، باز هم لزوما در کنترل 180 دقیقهای یک نبرد برابر نمیتواند موفق باشد. فوتبال مدرن هر اندازه نیز که این روزها روی اعداد، آمار و آنالیزهای گوناگون سوار شده باشد باز هم ورزشی است که کنترل 180 دقیقهای آن امری دشوار یا شاید حتی غیر ممکن است. ترکیب اولیه چلسی برای جدال برگشت در لندن که مشخص شد، به خوبی میشد آنچه در ذهن خوزه میگذرد را حدس زد. رامیرس مجددا یک خط جلوتر آمده بود تا امثال ویلیان و کوادرادو خلاق روی نیمکت بنشینند. خوزه باز هم تصمیم نداشت خودش و تیمش را به بازی تحمیل کند. زلاتان که در دقیقه 30 اخراج شد، بهترین فرصت برای خوزه به وجود آمد تا روند بازی را تغییر دهد اما نمایش تیمش در 70 دقیقه پایانی نشان داد که او باز هم به دنبال نمایشی انفعالی بوده است. مالکیت توپ نزدیک به هم، حملات خطرناک نزدیک به هم و ضربات در چارچوب نزدیک به هم، همگی نشان میدهد چلسی علاقهای به استفاده از یک یار بیشتر درون زمین نداشته است. حق کاملا با لوران بلان است، در مجموع 210 دقیقه نبرد آن تیمی توانست راهی مرحله بعد شود که بیشتر از حریفش به فکر فوتبال بازی کردن بود.
شاید اگر مورینیو تصمیم میگرفت زمان 10 نفره شدن پیاسجی نمایشی ریسکیتر و تهاجمیتر ارایه دهد، اکنون این میزان از پریشانی در استمفوردبریج حاکم نبود. صد البته که او پیش از این بارها نشان داده زمانی که بخواهد، میتواند فوتبال تهاجمی و ریسکی را نیز به بهترین شکل ممکن ارایه کند. فوتبال همیشه محلی برای درس گرفتن و صد البته اتفاقات غیر قابل پیشبینی بوده است. با این حال خوزه راست میگوید، اکنون مجالی برای گریه کردن وجود ندارد. تیم او باوجود حذف از لیگ قهرمانان این فرصت را دارد که یک دوگانه داخلی به دست آورد.