کارل آندره، هنرمند کمینه گرا
کارل آندره، هنرمند کمینه گرا
در مقاله گذشته (مینی مالیسیم، هنر موجز) به مهمترین خصوصیات هنر مینیمالیستی یا کمینه گرایی پرداختیم. از مهمترین هنرمندان مینیمال آرت میتوان به «كارل آندره» اشاره كرد. در این نوشتار میتوانید با این هنرمند و آثاری برگزیده از وی آشنا شوید.
بیوگرافی آندره:
كارل آندره هنرمند مینیمالیست در 16 سپتامبر 1935 در ماساچوست متولد شد. از سال 1951 تا 1953 در آكادمی فیلپس تحتنظر پاتریك مورگان به تحصیل هنر پرداخت. پس از ثبتنام در دانشكده كنیان واقع در اوهایو، آن قدر پول به دست آورد تا در سال 1957 به انگلستان و فرانسه برود. بیشتر كارهای آندره در مورد فضا و فهم صدق میكرد.
كارل آندره پا فشاری جدی و با گرایشهای تند:
برخلاف دیگر هنرمندان هم دوره خود به خلق آثار هنری میپرداخت. او در عرض چند سال، حدود سالهای 1985 تا 1966 مبانی رویكرد كارهای خود را مشخص كرد. او ابتدا با مجسمههای چوبی شروع به كار كرد و بیشتر كارهایی را میساخت كه مانند كفپوش تمام فضا را پوشش میداد. آندره در مصاحبهها و اظهارات اولیه خود اعلام كرد كه مجسمهسازی به عنوان مكان علاقهمند است و با رسیدن به این هدف، آثار خود را در حیطهی شخصی خلق میكرد.
بسیاری از مجسمههای بیرونی آندره، سادگی ابتدایی را به درستی بیان میكند.
نمایش آثارش از اواسط دهه شصت شروع شد و تا دهه هفتاد پذیرش عمومی آثار مینیمال بسیار دشوار و پیچیده باقی ماند.
آندره میگفت: «هنر چیز جز نمایش ماده و خصلتهای آن نیست».
آثار آندره در سادگی و خلوص و نحوه استقرار ایستاده، بسیار یادآور مجسمههای غیر یادمانی كنستانتین برانكوزی، چهره پیشگام مجسمهسازی مدرن در نیمه نخست قرن بیستم هستند.
ایده اصلی هنر آندره، نمایش كیفیات وجودی اشیاء است، بدون توجه به آنچه كه هنرمند میتواند بر سر آنها بیاورد.
كارل آندره مجسمهسازی را در همراهی فكری با دوست و همكلاسش فرانك استلا آغاز كرد. مجموعه عناصر و تیرهای وارونه كه در سراسر دهه 60 كار شدند، شكل سادهتری از مجسمههای چوبی وی را به نمایش گذاشتند. آنها متشكل از بلوكهای مكعبی مشابهی بودند كه به روی هم یك مكعب بزرگتر را شكل میدادند. تمامی این آثار ارائه «ماده» در حجمی بنیادی هستند كه آشكارا از هر گونه پیچیدگی شكلی، جاذبه بصری و كشش توهمی اجتناب ورزیدهاند. تنها چیزی كه ذهن مخاطب را در مشاهده این آثار به خود معطوف میسازد، كیفیات ذاتی چوب یا فلز به مثابه ماده كار مجسمهسازی است که در نهایت سادگی از یك مكعب چوبی و ایستاده شكل گرفته است.
این اثر همچون یك ساختمان تك بلوكی و عاری از هرگونه تركیب، پیوند و یا انباشت قطعات روی هم، گویی از نیاز به اجزاء و ساختار آزاد شده و همانند شالودهای مستقل و یك پارچه با اتكا بر نیروی جاذبه میایستد.
آثار آندره در سادگی و خلوص و نحوه استقرار ایستاده، بسیار یادآور مجسمههای غیر یادمانی كنستانتین برانكوزی، چهره پیشگام مجسمهسازی مدرن در نیمه نخست قرن بیستم هستند.
مشهورترین مجسمه افقی كارل آندره كه بعدها به جنجالیترین اثر وی نیز تبدیل شد، «همسان 8»، از مجموعهای به همین نام، متشكل از 120 آجر نسوز است كه دو ردیف افقی به روی زمین استقرار مییابند. آجرها مستقیماً از یك كارگاه صنعتی آجرپزی تهیه و توسط هنرمند در كارگاه چیده شدند. بنابراین كمترین مداخله ممكن در اثر صورت گرفته و لذا نوعی حاضر و آماده به نظر میرسد. با این حال كار حداقلی هنرمند مورد سوظن برخی قرار گرفت، از جمله در بعضی مطبوعات انگلستان كه پس از خرید اثر توسط تیت گالری در سال 1976 دامنه انتقادات بالا گرفته و موضوع بعدها با عنوان «جنجال آجرها» مشهور شد.
گام بعدی آندره مربعهای فلزی او میباشد كه مشابه كاشیهای سرامیك در یك شبكه منظم روی زمین ارائه میباشد. این اثر از مواد صنعتی همچون مس، سرب، فولاد و روی ساخته شده است و برخلاف كارهای قبلی هنرمند فاقد توده حجمی و محسوس هستند. ضخامت ورقهای مربع تنها نیم سانتیمتر است و لذا صرفاً اختلاف رنگ و بافت، آنها را از كف گالری متمایز میسازد. این آثار اگرچه به شكل مقتدری فضا را اشغال نكرده و عملاً حضوری مبهم دارند، اما دقیقاً به دلیل همین وضعیت آرام و غیرتحمیلی میتوانند تاثیری عمیقتر و مفهومتر برجای بگذارند.
تمامی آثار یاد شده، مشابه دیگر كارهای هنرمند، از حیث بصری چیز زیادی برای تماشا كردن «فضا» از درون اثر به محیط آن.
كارل آندره در مورد مكاشفهاش برای درك فضا میگوید:
«مدتها چیزهایی را از درون میكندم تا این كه دریافتم آنچه كه میبرم در واقع خود برش است. سپس به جای بریدن در درون مواد، شروع به استفاده از مواد پهن بریدن فضا كردم.»
دیدگاه خودم در مورد آثار كارل آندره:
با اینکه بیشتر آثار کارل آندره ساده می باشد ولی نوعی اقتدار و صنعتی بودن و بازی با اشکال هندسی را می توان به آسانی در آثار این هنرمند مشاهده کرد.
* دانشجوی کارشناسی ارشد گرافیک دانشگاه تهران
منابع:
1- انقلاب مفهومی/ علیرضا سمیع آذر/ نظر نظر/ 1391.
2- دبستانی، رفسنجانی، اكبر (1389)، مینیمالیسم احساسی، نشریه جلوه، نقش، شماره 3.
3- لوسی اسمیت، ادوارد، آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم، ترجمهی سمیع آذر، علیرضا. چاپ اول، تهران: نظر، 1380.