اساسی ترین پایه علوم به گواهی قرآن
اساسی ترین پایه علوم به گواهی قرآن
وَ مَثَلُ الَّذِینَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ (بقره ـ 171)
و مَثل كافران، چنان است كه كسى به حیوانى كه جز صدایى (از نزدیك) و یا ندایى (از دور) نمىشنود بانگ زند، اینان كران، لالان و كورانند و از اینروست كه نمىاندیشند.
در این آیه به بیان این مطلب مىپردازد كه چرا کافران در برابر این دلایل روشن انعطافى نشان نمىدهند؟ و همچنان بر گمراهى و كفر اصرار مىورزند؟
مىگوید: مثال تو در دعوت این قوم بىایمان به سوى ایمان و شكستن سد تقلیدهاى كوركورانه (که در آیه قبل توضیح داد) همچون كسى است كه گوسفندان و حیوانات را (براى نجات از خطر) صدا مىزند ولى آنها جز سر و صدا چیزى را درك نمىكنند" (وَ مَثَلُ الَّذِینَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً).
آرى آنها به گوسفندان و حیواناتى مىمانند كه از فریادهاى چوپان خیرخواه و دلسوز چیزى جز سر و صدایى كه فقط تحریك آنى در آنها دارد نمىفهمند.
و در پایان آیه براى تاكید و توضیح بیشتر اضافه مىكند" آنها كر و لال و نابینا هستند و لذا چیزى درك نمىكنند"! (صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ).
و به همین دلیل آنها تنها به سنت هاى غلط و خرافى پدران خود چسبیدهاند و از هر دعوت سازندهاى روی گردانند.
بعضى از مفسران تفسیر دیگرى براى آیه ذكر كردهاند، و آن اینكه مثل كسانى كه بت ها و خدایان ساختگى را صدا مىزنند همچون كسى است كه حیوانات بىشعور را صدا مىزند، نه آن حیوانات از سخنان او چیزى درك مىكنند و نه این معبودهاى ساختگى از سخنان عابدان خود، چرا كه این بت ها كرند و كورند و لال (دقت كنید).
ولى بیشتر مفسران تفسیر اول را انتخاب كردهاند و در روایات اسلامى نیز به آن اشاره شده است، و ما نیز آن را انتخاب كردیم.
نكتههای آیه:
1ـ «دُعاءً» به معناى خواندن از نزدیك و «نِداءً» براى خواندن از راه دور است. در این آیه دو تشبیه است: یكى تشبیه دعوت كنندهى حقّ، به چوپان. و دیگرى تشبیه كافران، به حیواناتى كه از كلام چوپان چیزى جز فریاد نمىفهمند.
2ـ اهمیت ابزار شناخت
بدون شك براى ارتباط انسان با جهان خارج ابزارى لازم است كه آنها را ابزار شناخت مىخوانند، و مهم تر از همه چشم و گوش براى دیدن و شنیدن، و زبان براى سۆال كردن است، و لذا در آیه فوق بعد از آن كه این افراد را به خاطر عدم استفاده از ابزار شناخت به افراد كر و لال و نابینا تشبیه مىكند با ذكر" فاء تفریع" كه براى نتیجه گیرى است بلافاصله مىگوید: " بنابراین آنها چیزى نمىفهمند".
به این ترتیب قرآن گواهى مىدهد كه اساسىترین پایه علوم و دانش ها چشم و گوش و زبان است، چشم و گوش براى درك كردن مستقیم و زبان براى ایجاد رابطه با دیگران و كسب علوم آنها.
در فلسفه نیز این حقیقت ثابت شده كه حتى علوم غیر حسى، در آغاز، از علوم حسى سرچشمه مىگیرد، و این بحث دامنهدارى است كه اینجا جاى شرح آن نیست.
3ـ " ینعق" از ماده" نعق" در اصل به معنى صداى كلاغ است در حالى كه فریاد نكشد ولى" نغق" (با" غین") به معنى صداى كلاغ است كه به صورت فریاد و توام با كشیدن گردن است. (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)
ولى بعدا این معنى توسعه یافته و به صداهایى كه در برابر حیوانات مىدهند گفته شده، بدیهى است آنها از مفهوم كلمات و جملهها با خبر نمىشوند و اگر گاهى عكس العمل هایى نشان مىدهند بیشتر به خاطر تن صدا، و طرز اداى كلمات است.
پیامهای آیه:
1ـ ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است كه مقدّمهى تعقّل باشد، و گرنه حیوانات نیز چشم و گوش دارند. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
2ـ راه شناخت، پرسیدن، گوش كردن و دیدن همراه با تفكّر است. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
3ـ اشخاص بىتفاوت در برابر دعوت حقّ، پنج صفت تحقیرآمیز دارند: مثل حیوانند، كورند، كرند، لالند و بىعقلند. «مَثَلُ الَّذِینَ كَفَرُوا»، «فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
تفسیر نور ج1
تفسیر نمونه ج 1
تفسیر مجمع البیان ج 1
مطالب مرتبط:
سرگذشت شهری با حیوانات انسان نما !!
سردمدار جبهه استکبار را می شناسید؟
جایگاه جهنّمی گناهکاران مستضعفنما