مضطربم، مضطرب!
مضطربم، مضطرب!
اضطراب چیست؟ یک هیجان عادی که همه افراد آن را تجربه میکنند یا یک احساس ناخوشایند ذهنی که به صورت بیم، ناراحتی، تنش و دلواپسی مبهم تجربه میشود؟
اضطراب یا تشویش، اگر به عنوان یک اختلال روان شناختی به نام اختلال اضطرابی شناسایی شود، شامل اختلالهایی میشود که در آنها یا اضطراب نشانه اصلی اختلال است یا اضطراب وقتی تجربه میشود که شخص نتواند از موقعیتهای ترسآور معینی دوری کند یا آن که نتواند در برابر فکر کردن به اندیشههای سمج، مقاومت کند.
البته اختلال اضطرابی به دو دسته طبیعی و غیرطبیعی تقسیم میشود که اضطراب طبیعی در موقع حادثه ایجاد میشود و با رفع عامل اضطراب آور همچون امتحان دادن، از بین میرود و اضطراب غیرطبیعی بدون علت و بهطور مداوم در فرد ایجاد میشود. حتی اضطراب ممکن است با یک یا چند علامت جسمی مثل احساس خالی شدن سر دل، تنگی قفسه سینه، تپش قلب، تعریق، سردرد و بی قراری احساس شود.
نشانههای اضطراب را بشناسید
خوب است بدانید که اضطراب و تشویش مفرط، همراه با علائمی مثل تنش عضلانی، گوش به زنگ بودن و از جا پریدن، اختلال در خواب، اختلال تمرکز و لرزش دست همراه است که این علائم باید حداقل شش ماه ادامه داشته باشد تا ثابت شود فرد به این اختلال دچار است.
این اختلال بیشتر در زنان و در دهه سوم زندگی اتفاق میافتد. اما اگر اضـطراب از نوع اختلال ترس باشد، با بروز خود به خودی، مکرر و غیرمنتظره حملاتی چون گرفتگی در گلو، تپش قلب، احساس نزدیکی به مرگ، احساس خفگی و لرزش همراه خواهد بود که البته در کمتر از یک ساعت رفع میشود.
همچنین اضطراب میتواند در قالب ترس غیرمنطقی و بیمارگونه باشد. خصوصیت این نوع اختلال آن است که بلافاصله به واکنش اضطرابی منجر میشود، به طوری که شخص از محرک اضطراب آور به طـــــور آگاهانه اجتناب میکند.
طرز تفکر خود را اصلاح کنید
امروزه بسیاری از افراد در سیر تفکر منطقی و صحیح، ناخواسته دچار خطاهای شناختی میشوند. به همین علت روانشناسان در بررسیهای خود دریافتهاند که ریشه افسردگی، اضطراب و پرخاشگری در خطاهای شناختی افراد است.
حتی یکی از روانشناسان مشهور اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجه طرز تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی میداند. بر این اساس تا زمانی که تفکر غیرعقلانی ادامه دارد، اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهند بود. از آنجا که انسان اختلالات و رفتار غیرمنطقیاش را از طریق بازگو کردن آن برای خود ادامه میدهد، بیشتر خود را اسیر و گرفتار افکار غیرعقلانی خویش میکند و به احتمال زیاد از این طریق دچار اضطراب میشود. به بیان دیگر، انسان به وسیله اشیای خارجی، مضطرب نمیشود بلکه دیدگاه و تصوری که او از اشیا دارد، موجب نگرانی و اضطرابش میشود.
اضطراب ژنتیکی یا فکری؟
اضطراب، پدیدهای پیچیده است که علتهای زیستی، روانشناختی و محیطی دارد، هر یک از این عوامل میتواند آمادگی برای پاسخ دادن به عوامل استرسزا توأم با اختلالات اضطرابی را ایجاد کند. علل زیستی و ژنتیکی میتواند در بروز اضطراب موثر باشد، اما در نظریات شناختی بر نقش الگوهای فکری و عقاید غیرمنطقی در بروز اختلالهای اضطرابی تاکید میشود؛ چرا که بررسیها نشان داده است افرادی که به اختلالات اضطرابی مبتلا هستند، درباره ضروریات زندگی، تعبیر و تفسیرهای فاجعهآمیز و ناخوشایند دارند.
بر اضطراب غلبه کنید
پس علت اضطراب، هم ژنتیکی و هم روانشناختی و محیطی است. بر این اساس باید برای درمان، هم در جهت اصلاح شیوه و الگوی زندگی از طریق اصلاح دیدگاه رفتاری، تغییر افکار و شناخت، حرکت کرد و هم از روشهای اصلاح دیدگاه شناختی و دیدگاه روانکاوی کمک گرفت تا بتوان بر اضطراب غلبه کرد.
درمان اضطراب با مصرف دارو
مانند هر بیماری دیگر در درمان اضطراب نیز، پیشگیری مقدم بر درمان است، گرچه ممکن است وجود زمینه ژنتیکی فرد را نسبت به اختلالات اضطرابی آسیبپذیرتر کند، ولی بیشک توجه به معنویات، درگیر نشدن در رقابتهای غیرضروری و نامتناسب، آشتی با طبیعت و تقویت ارتباطهای سالم انسانی و خانوادگی، بهترین راه کاهش استرس و در نتیجه پیشگیری از این اختلالات است. روشهای درمانی متنوعی مانند دارودرمانی، رفتاردرمانی، شناخت درمانی، خانواده درمانی، مشاوره، روشهای تن آرامی و هیپنوتراپی نیز برای مداوای اضطراب به کار برده میشود؛ بنابراین با توجه به شرایط فرد تصمیم گرفته میشود که از کدام شیوه استفاده کرد، ولی اگر شرایط فرد حاد باشد، هم باید از درمان دارویی و هم از درمان غیردارویی استفاده شود.
درمان اضطراب؛ ممکن یا غیرممکن
عوامل فردی و محیطی در درمان اضطراب، موثر و ترکیب هر دو عامل کمک کننده است، ولی یکی از مهمترین عوامل، خود فرد است و اگر بپذیرد که مشکل دارد و مسئولیت مشکلات خود را بپذیرد و برای درمان به مشاور مراجعه کند، اگر نیاز به دارو دارد حتماً از آن استفاده کند، درمان خود را تا انتها به پایان برساند و در طول درمان با مشاور، روانشناس و روانپزشک خود در ارتباط باشد، موفقتر خواهد بود.
همچنین، اطرافیان فرد نیز در مطلوب بودن روند درمان موثر هستند و اگر همکاری لازم را با وی داشته باشند و شرایط را تسهیل کنند، بسیار کمک کننده خواهند بود.
پیشگیری از بروز اختلالات اضطرابی
ورزش کردن یکی از راههای پیشگیری از اضطراب است. همچنین افزایش اعتماد به نفس، خودداری از گوشه نشینی و اجتماعی بودن در جلوگیری از اضطراب موثر است. حمایت اجتماعی در زندگی هر فرد نیز باعث میشود تا او بهتر با بحرانهای زندگی مقابله کند. خنده نیز از سالمترین راههای جلوگیری از استرس است. نوشتن ساده هیجانات و احساسات روی کاغذ نیز موجب تسکین فشارهای روانی ناشی از رویدادهایی چون از دست دادن شغل و مشکلات خانوادگی میشود. توانایی حل مسئله و شناسایی و مقابله با افکار و موقعیتهای اضطرابزا نیز میتواند بسیار کمککننده باشد.
دکتر زهرا غلامی حیدرآبادی - روان شناس و مشاور