مادرانی هم تیپ دختران

والدین گرامی ! قصد داریم تا در طی سه مقاله ، حقایقی از دوران نوجوانی را برایتان بازگو نمائیم که متاسفانه ، شما مجبورید آنها را بپذیرید - چه بخواهید و چه نخواهید - مثلا اینکه : ناسازگاری و رفتار غیر قابل پیش بینی نوجوان شما ، کاملا طبیعی است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مادرانی هم تیپ دختران

حقایقی از دوران نوجوانی(2)


والدین گرامی ! قصد داریم تا در طی سه مقاله ، حقایقی از دوران نوجوانی را برایتان بازگو نمائیم که متاسفانه ، شما مجبورید آنها را بپذیرید - چه بخواهید و چه نخواهید -  مثلا اینکه : " ناسازگاری و رفتار غیر قابل پیش بینی نوجوان شما ، کاملا طبیعی است . " در مقاله ی قبل ، به نکاتی اشاره نمودیم که بی شک میتواند در رفتار با نوجوانان موثر باشد . سفارشاتی مثل : "تظاهر به دانایی بیش از اندازه مکنید ! " ؛ و در ادامه ،  تفاوت "پذیرفتن و تایید کردن " را مورد بررسی قرار دادیم .

حال ادامه ی بحث :

از نوجوان تقلید نکنید !!

تازگی ها مد شده که مادران گرامی برای اینکه خود را به نوجوان شان نزدیک کنند ، خود را شبیه به آنان می کنند . مثل او لباس می پوشند و مثل او حرف می زنند . 

دختری  شانزده ساله می گوید : « همه فکر و ذکر مادرم این است که خودش را مثل دخترهای کم سن و سال درست کند ، انگار می خواهد دوباره با من به سالهای نوجوانی اش برگردد . مانتوهای کوتاه می پوشد ، شال می اندازد و مثل چهارده ، پانزده ساله ها صحبت می کند . دوستانم که به دیدنم می آیند مادرم انگار که هم سن و سال آنهاست ، پیش می دود و خوش و بش می کند و چه حال و خبر می پرسد و از  تکه کلام های رایج بین ما استفاده می کند  . از این رفتار او متنفرم .دوستانم وانمود می کنند که او هم یکی از ماهاست ، اما پشت سر می خندند و سر به سرم می گذارند.»

رفتار کودکانه از آن کودکان و رفتار بالغانه از آن بالغ هاست . نوجوان ها به عمد رفتاری متفاوت از بزرگترها انتخاب می کنند و ما با تقلید از آنها ، تنها عداوتشان را تشدید می کنیم .

درست است که دل به پیری و میان سالی دادن کار خوبی نیست ، اما نباید رفتار معقول و بالغانه در نقش یک مادر و یا یک پدر را فراموش کرد . زیرا ما خواسته یا ناخواسته ، الگوی بی قید و شرط فرزندانمان هستیم و مدام باید مراقب رفتارهایمان باشیم . خوب لباس بپوشیم و در مهمانی ها از رنگ های روشن استفاده کنیم ، اما رفتاری کودکانه و نابالغ نداشته باشیم .

 

عیب جویی نکنید !

بسیاری از پدرها و مادرها برای سرپوش گذاشتن برعیوب خویش ، به اصطلاح دست پیش می گیرند و برای آنکه جای حرفی نماند ، از کامل بودن و بی عیب و نقص بودن خود دم می زنند و به طور دائم از رفتار نوجوانشان انتقاد می کنند و در مقام راهنمایی و نصیحت او حرف می زنند . این دسته از والدین وظیفه خود می دانند که به صلاح فرزند ، نقائص او را گوشزد کنند .

متاسفانه این کار - هر چند صادقانه - رابطه ی میان پدر و مادر و نوجوان را خراب می کند . کمتر کسی را پیدا می کنید که از ایراد و انتقاد خوشش بیاید . برخورد نوجوان با حقیقت عریان عیوب شخصی اش ، مهیب و ترساننده است . توجه بیش از حد ، زیر ذره بین گذاشتن اوست . اینگونه عیب و نقصش برای ما روشن تر می شود ، اما برای او نه. مطمئن باشید که او چشمانش را بلافاصله می بندد و از رفتار مستقیم و بی تدبیر شما حرص می خورد.

والدین باید با نوجوان ، آنگونه که مناسب سن و سال اوست رفتار کنند . صحبت کودکانه با نوجوان خطاست . نوجوان از یادآوری دوران کودکی خود متنفر است . می خواهد میان امروز و دیروزش فاصله ای قایل شود ، می خواهد بالغ و عاقل به حساب آید . همه ی توجه و تعریف و تمجید یا تنبیه و سرزنش والدین ، باید معطوف به جوان بالغی باشد که رشد کرده و دیگر کودک نیست

جدل بر سر عیب و ایراد بی فایده است . حتی نوجوانی که به جبر ویا آشکارا به قبول عیب و نقص خویش رضایت می دهد هم علاقه ای به اصلاح خود پیدا نمی کند . وقتی عیب و نقص عیان و مشخص است ، وظیفه فوری ما این است که نوجوان را در برخورد با بحران موجود یاری دهیم . آنگاه در بلند مدت وظیفه ماست که به اتکای تجربه و با اخلاق نیک و خلق خوش ، رفتارش را اصلاح کنیم و شخصیت تازه ای در او به وجود آوریم . هدف اصلی ماست که او را در رسیدن به امکانات بالقوه انسانی اش کمک کنیم.  برای رسیدن به این مقصود ، برخورد متین و عاقلانه ، مسلما بهتر از پرخاش و داد و فریاد نتیجه می دهد .

 

مسخره نکنید !!

هر نوجوان ، نواقصی دارد که نسبت به آن ها حساس است . اطرافیان هم که اغلب متوجه موضوع می شوند ، از آن برای سر به سر گذاشتن و به اصطلاح دست انداختن استفاده می کنند . مثلا اگر کسی قدش کوتاه باشد ، کوتوله ،خپله، و نیم وجبی نامیده می شود ، اگر لاغر و بلند باشد ، تیر چراغ برق ، نرده بام دزد ها و لنگ دراز می شود ، اگر چاق باشد ، چاقالو ، کپل ، دایره و اگر ضعیف باشد ، مردنی ، بچه ننه یا جوجه نام می گیرد . نوجوانها ، حتی وقتی وانمود به بی تفاوتی می کنند ، به خاطر نامهایی که رویشان گذاشته می شود ناراحت اند . پدر و مادر ،حتی به شوخی باید از این کار اجتناب کنند . تمسخر اگر از سوی هم سالان باشد ، برای نوجوان قابل تحمل تر است زیرا او هم گاهی برای دیگران اسم گذاشته است ، اما اگر از سوی پدر و مادرش باشد ، غیرقابل تحمل و آزاردهنده تر است و جراحات عمیق تری برجای می گذارد که گاه برای همه عمر اثرش باقی می ماند .

والدین باید با نوجوان ، آنگونه که مناسب سن و سال اوست رفتار کنند . صحبت کودکانه با نوجوان خطاست . اغلب والدین با نوجوان ، از دوران کودکی اش صحبت می کنند ، اینکه چه بوده چه شده ، اینکه چه قدر با نمک بوده .

اینکه از تاریکی می ترسیده و اینکه مثلا در فلان مهمانی شلوارش را خیس کرده و از این قبیل صحبتها .    

اما نوجوان از یادآوری دوران کودکی خود متنفر است . می خواهد میان امروز و دیروزش فاصله ای قایل شود ، می خواهد بالغ و عاقل به حساب آید . همه ی توجه و تعریف و تمجید یا تنبیه و سرزنش والدین ، باید معطوف به جوان بالغی باشد که رشد کرده و دیگر کودک نیست.

 

 

استقلال بدهید !

نوجوان ، وابستگی را دوست ندارد . پدر و مادرهایی که وابستگی فرزندان نوجوان خود را می خواهند ، خواسته و ناخواسته ، اسباب رنجش آنها را فراهم می کنند . نوجوان استقلال می خواهد ، هرچه احساس خود کفایی او را بیشتر تقویت کنیم ، از ضدیت او با خود می کاهیم . پدر و مادر مدبر ، هر روز که می گذرد بیشتر به فرزند نوجوانشان استقلال می دهند ؛ با دلسوزی و صمیمیت به تماشای بزرگ شدن فرزند خود می نشینند و از دخالت بیش از حد در کارهای او خودداری می کنند . پدر ، یا مادر عاقل کسی است که با محبت و احترام به فرزند خود امکان انتخاب و اعمال سلیقه می دهد .

به زبانی صحبت می کند که استقلال فرزندش را تشویق کند :

« انتخابش به عهده خود توست . »

«  خودت درباره اش تصمیم بگیر . »

« میل توست ، هر طور که دلت بخواهد . »

« به خودت مربوط است . »

« هر کدام را که تو انتخاب کنی ، من قبول دارم . »

در مقاله ی بعد به نکات کاربردی دیگری اشاره خواهیم کرد.

 

سرور حاجی سعید

بخش خانواده ایرانی تبیان

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت