در مدیریت خیانت نکنیم

هر كس، از میان مسلمانان، كارگزار (مدیر) گردد، در حالی كه می داند دیگری نسبت به او در این كار، اولی و آگاه تر به كتاب خدا و سنت رسول اوست، به خدا و پیامبر و تمامی مسلمانان خیانت كرده است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در مدیریت خیانت نکنیم

ملاك های گزینش كارگزاران در حكومت علوی (علیه السلام)


هر كس، از میان مسلمانان، كارگزار (مدیر) گردد، در حالی كه می داند دیگری نسبت به او در این كار، اولی و آگاه تر به كتاب خدا و سنت رسول اوست، به خدا و پیامبر و تمامی مسلمانان خیانت كرده است.


آگاهی

امام علی(علیه السلام) در موارد فراوانی، دانش و آگاهی از ارزش های دینی و آموزه های الهی را از جمله شرایط لازم برای یك مدیر دانسته است.

آن حضرت، در مقام تبیین ویژگی های رهبران دینی می فرماید:

"أیّها الناس! إنَّ أحق الناس بهذاالأمر ... و أعلمهم بأمر الله فیه؛ [1] ای مردم! سزاوارترین اشخاص بر خلافت، ... و كسی است كه داناتر از دیگران به دین خدا باشد."

محقق خویی در مقام توضیح این فراز، آیاتی را به عنوان شاهد آورده است.

به گفته او، این واقعیت در آیاتی مورد اشاره واقع شده است؛ در داستان انتخاب طالوت از سوی اشموئیل پیامبر به عنوان مدیر و فرمانده ِمبارزه با جالوت، پس از اعتراض مردم بر عدم شایستگی او - چون مال و ثروت ندارد - اشموئیل، او را به ویژگی علم و آگاهی توصیف می كند:

"وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى یَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ یُۆْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ یُۆْتِی مُلْكَهُ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ؛ [2]

آیا از [حال‏] سران بنى اسرائیل پس از موسى خبر نیافتى آن گاه كه به پیامبرى از خود گفتند: «پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پیكار كنیم»، [آن پیامبر] گفت: «اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پیكار نكنید.» گفتند: «چرا در راه خدا نجنگیم با آنكه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شده‏ایم.» پس هنگامى كه جنگ بر آنان مقرر شد، جز شمارى اندك از آنان، [همگى‏] پشت كردند، و خداوند به [حالِ‏] ستمكاران داناست. [3]

اهمیت و جایگاه آگاهی و دانش نسبت به حوزه كاری، در گزینش مدیران و مسۆولان تا آنجاست كه نادیده انگاشتن آن، خیانت به خدا و رسول او و تمامی مسلمانان به شمار آمده است.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این باره می فرماید: "مَن اِسْتَعْمَلَ عاملاً عن المسلمین و هو یعلم أنَّ فیهم مَنْ هو أوْلی بذلك منه و أعلم بكتاب الله و سنَّة ِنبیّه، فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین؛ [4]

هر كس، از میان مسلمانان، كارگزار (مدیر) گردد، در حالی كه می داند دیگری نسبت به او در این كار، اولی و آگاه تر به كتاب خدا و سنت رسول اوست، به خدا و پیامبر و تمامی مسلمانان خیانت كرده است."

این حقیقت، به بیانات و عبارات گوناگونی در جوامع روایی شیعه و سنّی گزارش شده است:

"قال رسول الله(صلی الله علیه وآله): "مَنْ تَقَدّمَ علی المسلمین و هو یری أنَّ فیهم مَنْ هو أفضل منه، فقد خان الله و رسوله و المسلمین؛ [5]

كسی كه بر مسلمانان كارگزار گردد، در حالی كه می بیند در میان آنان كسی شایسته تر از او وجود دارد، به خدا و پیامبر و مسلمانان خیانت كرده است."

در جای دیگر، امیر بیان(علیه السلام) در باره اهمیت علم و آگاهی ِزمامدار و مدیر جامعه اسلامی می فرماید:

"لا یحمل هذا العَلَم إلّا أهل البصر و الصبر و العلم بمواضع ِالحق، فامضوا لما تُۆمرون به وقفوا عند ما تنهون عنه؛ [6]

این پرچم (زمامداری و مدیریت جامعه) را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق، به دوش نمی كشند. [وقتی چنین كسی، مدیریت را به دست گرفت]، باید كه آنچه فرمان داده می شوید را انجام دهید و آنچه را نهی می شوید، ترك كنید."

آن حضرت، در حدیثی، از جمله اوصاف و شرایط مسئولان و كارگزاران امور مسلمانان را آگاهی بیشتر از احكام و معارف اسلامی دانسته است: "... و أنْ یكونَ أعلم الناس بحلال الله و حرامه و ضروب أحكامه و أمره و نهیه و جمیع ما یحتاج إلیه الناس؛ [7] كارگزار (جامعه اسلامی) باید داناترین مردم به حلال و حرام خدا و احكام گوناگون و امر و نهی الهی و هر آنچه را كه مردم بدان نیازمندند، باشد."

از مجموع آنچه گفته شد، استفاده می شود كه از جمله ویژگی ها و شرایط گزینش مدیران و مسئولان در جوامع اسلامی از نگاه امام علی و دیگر ائمه علیهم السلام آگاهی است، حال، این مدیر، مدیر ارشد نظام اسلامی باشد و یا مدیران بدنه نظام اسلامی.

البته، قدر متقن از این ویژگی، علم و دانش در حوزه كاری است كه در اصطلاح امروز، از آن با عنوان، "تخصّص" یاد می شود. افزون بر این، آگاهی از مكتب و آموزه های دینی نیز در برخی دیگر از كلمات آمده كه می توان آن را از شرایط كمال به شمار آورد.

 

بینش سیاسی

از جمله ملاك هایی كه در روایات، به ویژه در فرمایش های امام علی(علیه السلام) برای تعیین كارگزاران بیان شده است، آشنایی با مسائل سیاسی است.

در این قسمت، چند نمونه از این بیانات، گزارش می شود: "آفةُ الزُعماء ضعفُ السیاسة؛ [8] آفت رهبری و مدیریت، ناتوانی در بینش سیاسی است."

در جای دیگر می فرماید:

"سوءُ التدبیر سبب التدمیر؛ [9] سیاست نادرست، موجب نابودی است."

در قسمت دیگر می فرماید:

"حسن السیاسة قوام الرعایة؛ [10] سیاست نیكو، موجب استواری جامعه است."

"مَنْ حسنتْ سیاسَتُهُ دامتْ ریاسته؛ [11] زمامداری كه سیاستش نیكو است، ریاستش پیوسته است."

"الملك السیاسة؛ [12] فرمانروایی، سیاست است."

 

از جمله ملاك هایی كه در روایات، بویژه در فرمایش های امام علی(علیه السلام) برای تعیین كارگزاران بیان شده است، آشنایی با مسایل سیاسی است.

 

ایمان به هدف

امام امیر مۆمنان(علیه السلام) در حدیثی كه سیدرضی تحت عنوان "غرایب كلام" آنها را گرد آورده، درباره جایگاه و اهمیت ایمان به هدف در مدیران و كارگزاران می نویسد:

"كنّا إذا احمَرَّ البأسُ اتَّقَیْنا برسول الله، صلی الله علیه و آله، فلمْ یكنْ أحد منّا أقرب إلی العدوِّمنه؛ [13] هر گاه آتش جنگ شعله كشید، ما به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پناه می بردیم كه در آن لحظه، كسی از ما، همانند پیامبر(صلی الله علیه وآله) به دشمن نزدیك تر نبود."

از این كلام مولا علی(علیه السلام) - كه گزارش قطعه ای كوتاه از تاریخ مبارزات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است - مطالب فراوانی را می توان فهمید، از جمله اینكه رهبران و مدیران جامعه دینی، باید همانند رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به راه و هدف خویش ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشند و به گونه ای آن را حق بدانند كه حاضر باشند تمام هستی و جان خویش را برای دفاع و پیروزی آن اهدا كنند.

درباره ایمان و اعتقاد راسخ رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آیات و روایات فراوانی رسیده، از جمله گزارش شده كه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در پاسخ پیشنهاد مخالفان ِعقیده و مرام آن حضرت، می فرمود:

اگر خورشید را در كف دست راست و ماه را در كف دست چپم بگذارید، هرگز از راه و عقیده ام دست برنخواهم داشت.

مولای متقیان، در مقام تبیین ویژگی های مالك اشتر، به عنوان یك مدیر نمونه، ایمان و اعتقاد راسخ او به عقیده و خسته نشدن از دفاع از آن را، از جمله آنها برشمرده می فرماید:

"فإنَّه سیف من سیوف الله لا كلیلُ الظُبَّةِو لا نابیِالضریبة؛ فإنْ أمركم أنْ تنفروا فانْفِروا و إنْ أمَرَكم أنْ تُقیموا فأقیموا، فإنَّهُ لایُقْدِمُ و لایُحْجم و لایۆخِّر و لایقدِّم إلّا عن أمری؛ [14]

او، شمشیری از شمشیرهای خداست كه نه تیزی ِآن كند می شود و نه ضربت آن بی اثر است. اگر شما را فرمان كوچ كردن داد، كوچ كنید و اگر گفت بایستید، بایستید كه او در پیشروی و عقب نشینی و حمله، بدون فرمان من اقدام نمی كند."

واضح است كه از این جملات استفاده می شود كه مالك اشتر، آن چنان به راه و مرامش عقیده داشته كه لحظه ای از دفاع آن خسته نمی شده است.

مولای متقیان، در مقام تبیین ویژگی های مالك اشتر، به عنوان یك مدیر نمونه، ایمان و اعتقاد راسخ او به عقیده و خسته نشدن از دفاع از آن را، از جمله آنها برشمرده می فرماید:

"فإنَّه سیف من سیوف الله لا كلیلُ الظُبَّةِو لا نابیِالضریبة؛ فإنْ أمركم أنْ تنفروا فانْفِروا و إنْ أمَرَكم أنْ تُقیموا فأقیموا، فإنَّهُ لایُقْدِمُ و لایُحْجم و لایۆخِّر و لایقدِّم إلّا عن أمری

از جمله ویژگی های یاران حضرت سیدالشهدا امام حسین(علیه السلام) نیز همین ایمان به عقیده گزارش شده، به گونه ای كه آنان، افزون بر پیشی گرفتن در شهادت طلبی، آرزو می كردند ای كاش هفتاد جان می داشتند و آن را در راه امام و مولایشان هدیه می كردند.

ایمان به هدف و خودباوری، مادر و سرچشمه صفات و شرایط لازم در مدیران و زمامداران به شمار می آید؛ زیرا، اعتقاد راسخ و خلل ناپذیر، سبب می شود، صفات دیگر، مانند شجاعت، سعه صدر، ... انسان شكوفا و بروز كند. از این رو می بینیم كه مولا علی(علیه السلام) به این ویژگی افتخار می كند و در مقام تبیین ملاك و معیارهای لازم در رهبران جوامع دینی می فرماید:

"ماشككْتُ فی الحق مُذْ أُریتُهُ لم یُوجِسْ موسی(علیه السلام)خیفةً علی نفسه،بل أشفَقَ من غلبة الجهّالو دُوَل ِالضلال!الیوم توافَقْنا علی سبیل الحق والباطل،مَنْ وثق بماءٍ لم یَظْمَأ: از روزی كه حق، به من نشان داده شد، هرگز در آن شك و تردید نكردم! كناره گیری من، مانند كناره گیری حضرت موسی(علیه السلام) در برابر ساحران است كه بر خویش بیمناك نبود، بلكه ترس او، برای این بود كه مبادا جاهلان پیروز شده و دولت گمراهان حاكم گردد! [15]

امروز، ما و شما، بر سر دو راهی حق و باطل قرار گرفته ایم [پس بدانید كه] آن كس كه به وجود آب اطمینان دارد، تشنه نمی ماند."

 

پی نوشت ها:

[1] - خطبه 173، بخشی از این خطبه، در رساله

نقض العثمانیة - از محقق اسكافی - نیز آمده است.

[2] - بقره، 247.

[3] - منهاج البراعة، میرزا حبیب الله خویی، ج10، ص159.

[4] - سنن بیهقی، ج10، ص11.

[5] - الحیاة، محمدرضا حكیمی و دیگران، ج2، ص315.

[6] - خطبه 173.

[7] - بحارالانوار، ج25، ح165.

[8] - غررالحكم، 3931.

[9] - همان، 5571.

[10] - همان، 4818.

[11] - همان، 8438 .

[12] - همان، 17.

[13] - نهج البلاغه، قصار 9.

[14] - همان، نامه 38، این نامه را، غیر از سیدرضی، طبرسی در جلد ششم تاریخ اش در حوادث سال سی و هشت

گزارش كرده است.

[15] - نهج البلاغه، خطبه 4.

بخش قرآن تبیان


منبع: مقاله محمد رحمانی ؛ در سایت خبرگان

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت