تنبیه به شیوه‌ی اصولی

هر پدر و مادری بارها در موقعیتی قرار می گیرد که کودکش مرتکب خطایی جدی می شود که نیازمند تنبیه و مجازات اوست هنر هر والد این است که بداند چگونه کودک را تنبیه کند که هم متناسب با آن خطا باشد و هم اینکه مانع از تکرار آن شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تنبیه به شیوه‌ی اصولی


هر پدر و مادری بارها در موقعیتی قرار می گیرد که کودکش مرتکب خطایی جدی می شود که نیازمند تنبیه و مجازات اوست هنر هر والد این است که بداند چگونه کودک را تنبیه کند که هم متناسب با آن خطا باشد و هم اینکه مانع از تکرار آن شود.

بارها پیش می آید که کودک شما مرتکب خطایی می شود که قبلا از آن منع شده بود یا از محدودیت هایی که برایش تعیین کرده اید تخلف می کند در این مقاله سعی می کنیم به شما کمک کنیم که چگونه مجازات های ایمن، مۆثر و شفابخش اعمال کنید.

رفتار کودک را نقد کنید نه خود کودک را

از توصیف کودک به عنوان "آتشپاره" یا "احمق" خودداری کنید به کار بردن کلماتی که شخصیت او را تخریب می کند نه تنها هیچ فایده ای در بهبود رفتارش نخواهد داشت بلکه حتی باعث تخریب شخصیت و هویت وی نزد خودش نیز می شود بهتر است با گفتن جملاتی مانند "این انتخاب خوب نبود" و یا "من تعجب کردم که دختر کوچولوی باهوشی مثل تو چطور یه کار اشتباهی مثل اون رو انجام می ده" بررفتار ناشایست تمرکز کنید.

 

هرگز نگوئید "هرگز"!

تهدیدی مثل "اگه دوباره تو خیابون دوچرخه سواری کنی هرگز دوچرخه ات رو دوباره نخواهی دید" باز به سوی خودتان برمی گردد و ذهن شما را به خود مشغول خواهد کرد علاوه براین به مدت یک هفته مجبور می شوید در تهدید خود تجدید نظر کنید و یا تمام ساعات طولانی یک بعدازظهر را به گریه و زاری کودک سه سالتان گوش دهید که مدام نق می زند که حوصله اش سررفته است این اشتباهی است که خیلی ها مرتکب می شویم، اما اگر می خواهید فرزندتان آنچه را که می گویید باور کند و برای گفته هایتان ارزش قائل شود به خودتان قول دهید هرگز نگویید "هرگز"!

 

فرصت های مکرر

شاید در گذشته به دفعات امکان تصحیح رفتار کودک را به او داده اید تا وقتی مطمئن نشده اید کودک واقعا دریافته است که به دنبال هر تهدیدی مجازاتی وجود دارد و خود شما نیز آمادگی کامل دارید که تهدیدهایتان در مورد بدرفتاری بعدی اش را عملی کنید، تهدیدهای بیشتری نکنید و این به معنای انتخاب دقیق کلمات در زمان بدرفتاری کودک است ممکن است در مواقعی بخواهید یک هشدار به او بدهید اما وقتی زمان تهدید فرارسیده شانس دیگری نباید برای او وجود داشته باشد.

"اگر دوباره خواهرتو کتک بزنی به اتاقت می ری" کودک خواهرش را کتک می زند حالا شما باید کودک را از محل دور کنید.

گاهی نیز ممکن است شما بخواهید فرصت سوم یا حتی چهارمی هم به کودک برای تصحیح رفتار نادرستش بدهید اما به یاد داشته باشدی تا وقتی شما کنترل موقعیت ها را دردست بگیرید و اطمینان یابید که کودک مفهوم آنچه را می گوید درک می کند و به آن پایبند است دو فرصت کافی است بیشتر از آن فرصت دادن باعث می شود کودک با خود فکر کند همیشه می تواند فرصتی داشته باشد تا حرف خودش را پیش ببرد.

 

هشدارها ... اما نه به تعداد زیاد

اگر چه اجزای سازنده و مهم یک طرح انضباطی خوب، حدو مرزها، تهدیدها و مجازات ها هستند اما هشدارهای به موقع موجب روان تر شدن عملکرد برنامه می شوند یک هشدار به کودک اعلام می کند که وارد منطقه خطر شده است هشدار برخلاف تهدید نشانگر مجازات نیست، اما ممکن است تلویحا آن را تذکر دهد.

در هشدار دادن، در ورای محدودیت ایجادشده ممکن است عقلانیتی وجود داشته باشد جملاتی مانند "از تو می خواهم دیگه با اون بازی نکنی، چون...." و "اگه از اون بالا بری ممکنه بیفتی و زخمی بشی" جملاتی هشدار دهنده اند که با عقلانیت و دلیل همراهند

"گریه و زاری کردنت منو عصبانی می کنه" نوع دیگری از هشدار است و به کودک اعلام می کند که حوصله شما دیگر سررفته است در واقع شما از حس "خودتان" در آن استفاده کرده اید و این به کودک کمک می کند که از نتایج اعمالش برشما آگاه شود. چنین جملاتی در ضمن رک نبودن آگاه کننده اند (هشداردهنده) بدون اینکه مجازاتی تحمیلی در برداشته باشند.

نکته: اگر چه هشدارها می توانند بعضی رفتارهای ناشایست را قبل از رسیدن به نقطه اعمال مجاز است، متوقف کنند، اگر بیش از حد استفاده شوند تأثیر خود را از دست می دهند یک (یا در بعضی روزها دو) هشدار برای هر رفتار ناپسند، کافی است. بعداز بی اعتنایی به هشدار دوم می توانید مطمئن شوید که کودک به گفته هایتان توجهی نمی کند. هرگز نباید بپرسید"چند بار به تو بگم که ..." به والدین دیگر گوش کنید تا متوجه شوید چگونه مکررا این توصیه را نادیده می گیرند شش، هشت یا حتی ده بار ممکن است هشداری دهند بدون اینکه مجازات های مطرح شده اعمال شوند!! گاهی حتی با حوصله ترین شنونده نیز ممکن است بالاخره مداخله کند: "لطفا دیگر بس کنید! یا بچه را ا ز اینجا بیرون ببرید یا تهدیدی انجام دهید که مجازاتش عملی باشد و آن مجازات را اعمال کنید" پیامبر(ص) فرمودند: چون به کودکان وعده ای دادید حتما به آن عمل کنید به خاطر داشته باشید که هدف وادار کردن کودک به درک گفته ی شماست. پیگیری تهدیدها مهمترین راه دستیابی به این هدف است ولی گفته هایتان را به حداقل برسانید ارزششان بیشتر می شود. هشدارهای مکرر فقط سایر بزرگسالان حاضر در محیط را ناراحت و ناراضی می کند. کودک بدرفتار مدتها قبل شما را از دایره توجهش خارج کرده است.

 

شمردن تا ده

بعضی رفتارهای نادرست مانند دویدن به خیابان همیشگی نیست و با روش های ذکر شده قابل کنترل هستند بعضی رفتارهای نادرست نیز هستند که ادامه دارترند مانند امتناع از آمدن به موقع سرغذا به بهانه ی بازی، تماشای تلویزیون و ... این رفتارها به دلیل اینکه معمولا نسبت به رفتارهای ناشایست گاهگاهی خطر کمتری دارند با روش تهدید به شمردن، قابل کنترل هستند مثلا "من تا ده می شمارم، اگر تا رسیدن به ده، لباس هایت را نپوشیده باشی نمی توانی با ما به خرید بیایی" اگر به دنبال "ده" (یا هر عددی که تعیین کرده اید) همشیه مجازات مطرح شده اجرا شود، روش تهدید به شمردن به صورت یکی از قدرتمندترین راهکارهای انضباطی شما در خواهد آمد.

روش شمردن، فرصت بررسی کردن موقعیت را در اختیار کودک قرار می دهد. در این روش، در ضمن شمردن شما کودک انتخاب های گوناگونش را سبک و سنگین می کند و عاقبت اوست که تصمیم می گیرد و باید عواقب تصمیمش را نیز بپذیرد. به این ترتیب احساس شرکت در روند مجازات در او ایجاد می شود و به مجازات های تحمیل شده به عنوان مسئله ای که تا حدودی قادر به کنترل آن است می نگرد.بررسی هانشان داده است که برای درک تهدید به شمردن کودک به دانستن اعداد و شمارش نیازی ندارد. شما می توانید برای هر مورد یک عدد خاص انتخاب کنید (مثلا برای لباس پوشیدن که وقت بیشتری می گیرد تا 20 و برای جوراب پوشیدن که وقت کمتری می خواهد تا 10) و یا اینکه یک عدد ثابت در نظر بگیرید (مثلا همیشه 10) ولی با توجه به موقعیت سرعت شمارش را کم یا زیاد کنید.

به خاطر داشته باشید که تهدید به شمردن نوعی هشدار هم هست و استفاده بیش از حد آن لطمه می زند. اگر بارسیدن به عدد هشت، کودک رفتار نامناسبش را ترک کند ولی پنج دقیقه بعد شما مجددا شمارش را شروع کنید زمان توقف شمارش و بیان تهدید نهایی فرا رسیده است: "اگه این کارو دوباره شروع کنی باید به اتاقت بری."

انتخاب ها

بسیاری از محققان رفتار کودک پیشنهاد می کنند که وقتی میل دارید کودک رفتار نامناسبش را ترک کند، انتخاب هایی در اختیار او قرار دهید مثلا: "علی! نمی خوام با اون گلدون بازی کنی می شکنه دلت می خواد با این کامیون بازی کنی یا میخوای بشینی روی پام و من برات کتاب بخونم؟" به لحاظ نظری پیشنهاد موارد متعدد برای انتخاب راهکار خوبی است مشکل موقعی پیش می آید که والدین برای یافتن جایگزین های جالب توجه برای کودکشان مجبورند نیروی فراوان خرج کنند در مواردخاص شاید انتخاب های مناسب برای کودک ممکن است به ابتکار فراوانی نیاز داشته باشد ابتکاری بیش از آنچه شما بعد از یک روز طولانی و سخت کار در منزل یا  اداره در ساعت 5 بعدازظهر بتوانید به آن دست یابید!

بعضی والدین نیز بیش از حد تحت تأثیر قرار می گیرند و انتخاب های متعددی در اختیار کودک قرار می دهند حتی بزرگسالان هم هنگام رو به رو شدن با جایگزین های متعدد از پای در می آیند و نمی توانند تصمیم بگیرند معمولا آنچه فرزندتان برای یک تصمیم گیری خوب لازم دارد تنها داشتن دو مورد برای انتخاب است.

یک راه زیرکانه این است که اگر دیدید جایگزین های ایمن و جالبی در اختیار ندارید انتخاب بین متوقف کردن رفتار نادرست و یا پذیرفتن مجازات متناسب را به کودک پیشنهاد کنید. یک تهدید استادانه باید شامل تمام اطلاعات مورد نیاز کودک برای تصمیم گیری صحیح باشد.

معمولا همیشه تشویق بهتراز تهدید و مجازات جواب می دهد ولی مواردی هم پیش می آید که در آن به عنوان والدین مجبور به اجرای مجازات می شوید مجازات باید متناسب با سن و شخصیت کودک بوده و ایمن، مۆثر و شفابخش باشد و مانع از اجرای مجدد آن عمل نادرست گردد.

 

فاطمه سادات رادفر

بخش خانواده ایرانی تبیان

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت