دنیا علی دارد
دنیا علی دارد
نه میل پروازی و نه اصلاً نه بالی بود نه حرفی از بالا نه حرفی از کمالی بود باران نمیآمد زمین نم پس نمی داد و سر تا سر شبه جزیره خشکسالی بود ماها نبودیم و ندیدیم آن زمانها را یعنی نمیفهمیم که دنیا چه حالی بود محراب ها، سجاده ها بی راهه میرفتند اصلاً تمام جادهها سمت خیالی بود آن روزها کعبه فقط بت خانه ای بود و بت ها خدا و، جای ابراهیم خالی بود آیا خدای بی علی اصلاً جلالی داشت روی زمینِ بی علی آیا جمالی بود آن روزگاران حرفی از یارب نبود اما در پشت کعبه صحبت مولی الموالی بود از این به بعد و بعد از این دنیا علی دارد دنیا علی دارد نه ، دنیاها علی دارد هم آسمان اول خاکی نشین ما هم آسمان هفتم بالا علی دارد رو کرد پیغمبر به سمت مردم و فرمود ای اهل عالم مصطفی حالا علی دارد عشاق محتاجند این که مال هم باشند آقام زهرا دارد و زهرا علی دارد آتش نمی گیرد گلستان وجودش را هر آن کسی که با علی و یا علی دارد غیر از دلم من هیچ چیزی را نمیخواهم گر چه ندارد هیچ چیز اما علی دارد سوگند بر نام علی که شیعه در محشر هرگز گرفتاری ندارد تا علی دارد در هر زمان پیغمبری که بین راه افتاد مهر علی ابن ابیطالب نجاتش داد این کیست که دارد پُر از پَر می کند ما را در صحن ایوانش کبوتر می کند ما را این کیست که مهرش حلال نطفههای ماست با مهر خود پاک و مطهر می کند ما را این کیست که در مسجد هر جمعه کوفه دارد برای خویش منبر می کند ما را نهج البلاغه میشود بالای منبرها پایین منبرهاش دفتر می کند ما را این کیست که با حرف های آسمانیاش مقداد و سلمان و ابوذر می کند ما را یک روز میآید که با چشمان دل تنگش همسایه زهرای اطهر می کند ما را دورش نمیاندازد آن را که مقیمش شد خواجه اگر مولاست، قنبر می کند ما را ما شیعه دور و بر مرد نجف هستیم ما خاک پای قنبر مرد نجف هستیم با نام تو در ناتوانیام توانی هست در پیری ام با مهر تو میل جوانی هست روح تنزّل کردهات این قدر بالا بود آیا برای اوج تو اصلاً مکانی هست در کعبه و در خانه پیغمبر و در عرش هر جا که رفتم دیدم از بالت نشانی هست بالا و پایین رفتن تیغت شهیدم کرد ابروی تو هر جا که باشد کشتگانی هست میل یتیم کوفه بودن می کنم امشب هر جا یتیمی هست دست مهربانی هست ای پیر نخلستان نشینم، همنشینم باش یک شب بیا در خانه ام یک تکه نانی هست هر جا که تو قاری قرآن میشوی آقا نذر لب تو بوسه های دوستانی هست ما را به جرم عشق در بازار بفروشید ما را به پای حیدر کرار بفروشید بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
علی اكبر لطیفیان