من چه قدر خوشحالم؟ چه قدر ناراحت؟
من چه قدر خوشحالم؟ چه قدر ناراحت؟
یادت باشد که حس های تو هم کم و زیاد دارد. تو بعضی وقت ها خیلی غمگینی و گاهی کم. بعضی وقت ها خیلی خوش حالی وبعضی وقت ها فقط کمی خوش حالی. تازه بعضی وقت ها ممکن است نه خوشحال باشی و نه غمگین. حالا بگو که اگر اتفاق هایی که می گویم برایت بیفتد خوش حال می شوی یا غمگین؟ خیلی غمگین می شوی یا خیلی خوشحال؟
حس های دیگران
فکر کن که موقع بازی حواست نبوده ویکی از استکان های مامان را شکسته ای. خب معلوم است که مامان از دستت عصبانی می شود. اما چه قدر عصبانی؟ کم عصبانی می شود؟ خیلی کم عصبانی می شود؟ نه کم نه زیاد عصبانی می شود؟ زیاد عصبانی می شود؟خیلی زیاد عصبانی می شود؟ این ها خیلی با هم فرق دارد، اگر تو فکر کنی مامان خیلی عصبانی شده است، احساس خیلی بدی به تو دست می دهد، اما ممکن است مامان فقط " کمی" عصبانی شده باشد.
فکر کن که وقت نکرده ای یکی از ده مسأله ریاضی که معلم داده را حل کنی. فکر می کنی معلمت چه حسی دارد؟ عصبانی است؟ خیلی عصبانی است؟ کم عصبانی است؟
فکر کن دوستت در درس فارسی نمره اش کمتر از بقیه شده است. به نظرت او الان چه قدر غمگین است؟ خیلی زیاد غمگین است؟ زیاد غمگین است؟ کمی غمگین است؟
حالا دانستن این ها چه فایده ای دارد؟
این که بدانی خودت یا دیگران دقیقا چه حسی دارید کمک می کند تا رفتار درست تری داشته باشی و آدم ها را و البته خودت را بهتر درک کنی واین ارتباط با دیگران را واقعا آسان تر و لذت بخش تر می کند.
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع: مجله همشهری بچه ها