تعصّب بى‏جا و انحصارطلبى بى‏دلیل، ممنوع!!

در فضاى آمیخته به تعصّب، عالم و جاهل همانند هم فكر مى‏كنند. مشركان جاهل همان حرفى را مى‏زدند كه تلاوت كنندگان تورات و انجیل مى‏گفتند.«كَذلِكَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تعصّب بى‏جا و انحصارطلبى بى‏دلیل، ممنوع!!


آیه 113 سوره بقره به مسلمانان دلگرمى مى‏دهد كه اگر پیروان یهود و مسیحیت به مبارزه با آنها برخاسته‏اند و آئین آنها را نفى مى‏كنند، هرگز نگران نباشند، آنها خودشان را هم قبول ندارند، هر یك چوب نفى بر دیگرى مى‏زند، و اصولا جهل و نادانى سرچشمه تعصب و تعصب سرچشمه انحصارگرى است.


یاد خدا همراه با توجّه به خلق خدا

وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (بقره 110)

و نماز را برپا دارید و زكات را پرداخت نمایید و هر خیرى كه براى خود از پیش مى‏فرستید، آن را نزد خدا (در سراى دیگر) خواهید یافت، همانا خداوند به اعمال شما بیناست.

بعد از اوّلین خطاب در آیه 104 «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»، این آیه حامل سومین دستور براى مسلمانان است.

در دستور اوّل خداوند رعایت ادب در گفتگو با رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله را یادآور شد تا در سخن گفتن مواظب باشند بهانه و دستاویزى براى تمسخر به دست دشمنان و مخالفان ندهند. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا» دستور دوّم عفو و اغماض از كینه و حسادت اهل كتاب تا زمان صدور دستور جدید بود. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» دستور سوّم اقامه نماز و پرداخت زكات است. در زمانى كه مسلمانان در تیررس انواع كینه و حسادت‏ها بودند و مأمور به عفو و اغماض شده‏اند، لازم است رابطه‏ى خودشان را با خداوند از طریق اقامه نماز، و پیوند با محرومان جامعه را از طریق زكات، تقویت نمایند.

 

پیام‏های آیه:

1ـ معمولًا دستور به نماز همراه با زكات در قرآن آمده است. یعنى یاد خدا باید همراه با توجّه به خلق خدا باشد. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ»

2ـ اعمال انسان، قبل از خود انسان وارد عرصه قیامت مى‏شود. «تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ»

3ـ مقدار كار خیر مهم نیست، هر كس به هر مقدار مى‏تواند باید انجام دهد. «مِنْ خَیْرٍ»

4ـ كارهاى خیر، براى قیامت محفوظ مى‏ماند. «تَجِدُوهُ»

5ـ ایمان به نظارت الهى و پاداش در قیامت، قوى‏ترین انگیزه عمل صالح مى‏باشد. «ما تُقَدِّمُوا» ، «تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»

معمولًا دستور به نماز همراه با زكات در قرآن آمده است. یعنى یاد خدا باید همراه با توجّه به خلق خدا باشد. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ»

تعصّب بى‏جا و انحصارطلبى بى‏دلیل، ممنوع!!

وَ قالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصارى‏ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ وَ قالَتِ النَّصارى‏ لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ وَ هُمْ یَتْلُونَ الْكِتابَ كَذلِكَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما كانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (بقره 113)

و یهودیان گفتند: مسیحیان بر حقّ نیستند، و مسیحیان گفتند: یهودیان بر حقّ نیستند، در حالى كه (هر دو گروه) آنان، كتاب آسمانى را مى‏خوانند! همچنین افراد نادان دیگر (همچون مشركان كه خبر از كتاب ندارند)، همانند سخن آنها را گفتند. پس خداوند در روز قیامت در آنچه اختلاف دارند، در بین آنان داورى خواهد نمود.                

نکات آیه

این آیه ترسیم مجدّدى از سیماى متعصّبِ اهل كتاب است كه هر گروه در صدد نفى گروه دیگر است. یهودیان، مسیحیان را بر باطل و بى‏موقعیّت در پیشگاه خداوند معرّفى مى‏كنند و در مقابل، مسیحیان نیز یهود را بى‏منزلت در نزد خداوند مى‏دانند.

اینگونه برخوردها، از روحیّه‏ى متعصّب آنها سرچشمه مى‏گیرد، در حالى كه اگر به كتاب آسمانى خود توجّه كنند، از این برخوردها دست بر مى‏دارند. سپس مى‏فرماید: مشركان و بت‏پرستان نیز با آنكه كتاب آسمانى ندارند، همان سخن‏ها را مى‏گویند. یعنى صاحبان عقاید باطل همدیگر را نفى مى‏كنند، ولى همه‏ى این اختلافات در روز قیامت، با داورى خداوند متعال پایان مى‏پذیرد و آنها حقّ را مشاهده مى‏كنند.

 

شان نزول آیه

جمعى از مفسران از ابن عباس چنین نقل كردند: هنگامى كه گروهى از مسیحیان "نجران" خدمت رسول خدا ص آمدند، عده‏اى از علماى یهود نیز در آنجا حضور یافتند، بین آنها و مسیحیان در محضر پیامبر صلی الله علیه وآله نزاع و مشاجره در گرفت،" رافع بن حرمله" یكى از یهودیان رو به جمعیت مسیحیان كرد و گفت: آئین شما پایه و اساسى ندارد و نبوت عیسى و كتاب او انجیل را انكار كرد، مردى از مسیحیان نجران نیز عین این جمله را در پاسخ آن یهودى تكرار نمود و گفت آئین یهود پایه و اساسى ندارد، در این هنگام آیه فوق نازل شد و هر دو دسته را بخاطر گفتار نادرستشان ملامت نمود. (تفسیر"مجمع البیان" و تفسیر" قرطبى" و تفسیر" المنار"، ذیل آیه فوق)

در فضاى آمیخته به تعصّب، عالم و جاهل همانند هم فكر مى‏كنند. مشركان جاهل همان حرفى را مى‏زدند كه تلاوت كنندگان تورات و انجیل مى‏گفتند. «كَذلِكَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ»

به طور کلی این آیه سرچشمه اصلى تعصب را، جهل و نادانى معرفى كرده، چرا كه افراد نادان همواره در محیط زندگى خود محصورند و غیر آن را قبول ندارند، به آئینى كه از كودكى با آن آشنا شده‏اند هر چند خرافى و بى اساس باشد سخت دل مى‏بندند، و غیر آن را منكر مى‏شوند.

 

پیام‏های آیه:

1ـ تعصّب بى‏جا و انحصارطلبى بى‏دلیل، ممنوع است. تحقیر و نادیده گرفتن دیگران، نشانه‏ى استبداد و خودمحورى است. «لَیْسَتِ النَّصارى‏ عَلى‏ شَیْ‏ء»،«لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلى‏ شَیْ‏ء» (هر گروهى به آنچه خود دارد مى‏بالد، و این بالیدن‏هاى بى‏جا ریشه‏ى بسیارى از فتنه‏هاست. در سوره‏ى مۆمنون آیه 53، تعبیر دیگرى دارد: «كلّ حزب بما لدیهم فرحون» هر گروهى به آنچه در نزدشان هست، شادمان است.)

اگر تعصّب و خودخواهى باشد، علم هم نمى‏تواند هدایت كند. اهل كتاب قادر به تلاوت آن بودند ولى به خاطر داشتن روحیّه‏ى انحصارطلبى تلاوت‏ها كارساز نبود. «وَ هُمْ یَتْلُونَ الْكِتابَ»

3ـ در فضاى آمیخته به تعصّب، عالم و جاهل همانند هم فكر مى‏كنند. مشركان جاهل همان حرفى را مى‏زدند كه تلاوت كنندگان تورات و انجیل مى‏گفتند. «كَذلِكَ قالَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ»

آیه فوق به مسلمانان دلگرمى مى‏دهد كه اگر پیروان یهود و مسیحیت به مبارزه با آنها برخاسته‏اند و آئین آنها را نفى مى‏كنند، هرگز نگران نباشند، آنها خودشان را هم قبول ندارند، هر یك چوب نفى بر دیگرى مى‏زند، و اصولا جهل و نادانى سرچشمه تعصب و تعصب سرچشمه انحصارگرى است.

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1-  تفسیر نور ج1

2-  تفسیر نمونه ج1

3-  تفسیر" مجمع البیان" ذیل آیه 113 بقره

4-  تفسیر" قرطبى" ذیل آیه 113 بقره

5-  تفسیر" المنار" ذیل آیه 113 بقره

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت