حد سارق

«مسجدها از آن خداوند است» یعنی اعضای هفت گانه سجده و مسجد از خدایند و آنچه از آن خداست قطع نمی‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حد سارق

زرقان دوست صمیمی بن ابی داود نقل می‌کند که : روزی بن ابی داود در حالی که اندوه و حزن بر چهره‌اش نمایان بود از نزد معتصم باز می‌گشت. از وی علت حزنش را جویا شدم، که او گفت :

امروز آرزو کردم که کاش بیست سال قبل مرده بودم. به او گفتم به چه دلیل؟

گفت : به خاطر اینکه امروز ابی جعفر محمد بن علی بن موسی (علیه السلام) نزد امیرالمۆمنین خود را تثبیت کرد.

گفتم : چگونه؟

گفت : دزدی به سرقتش اعتراف کرده بود و خلیفه هم برای روشن شدن مسئله و اجرای حد بروی، فقها را در مجلس جمع کرد و محمد بن علی را نیز دعوت نمود.

از ما سۆال کرد :از کجا دست دزد واجب است قطع شود؟

من گفتم : از مچ دست.

خلیفه گفت : به چه دلیل؟

گفتم : برای اینکه دست همان انگشتان و کف دست تا مچ است و بدین خاطر از خداوند سبحان در باره تیمم می‌فرمایند «فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق وامسحوا برۆسکم و ارجلکم الی الکعبین. » مائده / 6

در خصوص این فتوی برخی از فقها در مجلس با من همراه شدند.

برخی نیز گفتند :قطع دست از آرنج واجب است.

خلیفه از آنان علتش را پرسید. گفتند : چون خداوند در قرآن می‌فرماید : «وایدیکم الی المرافق» واین دلالت دست از نوک انگشتان تا مرفق و آرنج است.

ابن ابی داود ادامه داد : سپس خلیفه رو به امام جواد (علیه السلام) کرد و گفت :

ای ابا جعفر نظر تو در باره این موضوع چیست؟

پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا، پس اگر دستش از مچ و یا آرنج بریده شود برای دزد دستی باقی نمی‌ماند تا با آن سجده کند و خدای متعال می‌فرمایند «و ان المساجد لله»

ابا جعفر گفت : ای خلیفه این جماعت در این باره نظر دادند.

مامون گفت : رای آن‌ها را نادیده بگیر، رای خود را بیان کن.

او گفت : ای خلیفه مرا معاف کن.

خلیفه گفت : تورا به خدا سوگند می‌دهم که نظر و رای خود را بیان کنی.

ابا جعفر گفت: حال که سوگند دادی، می‌گویم.

تمام اقوال بیان شده، اشتباه است. در دین وسنت واجب است دست از نقطه پیوند استخوان‌ها، انگشتان قطع و کف دست به حال خود باقی بماند.

خلیفه گفت : دلیلش چیست؟

اباجعفر گفت : این سخن رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) که فرمود : سجده بر هفت عضو واجب است.

پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا، پس اگر دستش از مچ و یا آرنج بریده شود برای دزد دستی باقی نمی‌ماند تا با آن سجده کند و خدای متعال می‌فرمایند «و ان المساجد لله»( جن/ 18) «مسجدها از آن خداوند است» یعنی اعضای هفت گانه سجده و مسجد از خدایند و آنچه از آن خداست قطع نمی‌شود.

ابن ابی داود گوید: معتصم از این حکم خوشش آمد و آن را پذیرفت و دستور داد تا دست دزد را از مفصل انگشتان دست قطع کنند نه کف دست.

ابن ابی داود می‌گوید: در آن لحظه گویی برای من قیامتی برپا شد و آرزو کردم کاش زنده نبودم.

ابن ابی داود می‌گوید: پس از سه روز به نزد معتصم رفتم و به او گفتم: همانا خیرخواهی برای امیرالمۆمنین بر من واجب است. هر چند که بدانم به سبب آن بر آتش داخل شوم.

«مسجدها از آن خداوند است» یعنی اعضای هفت گانه سجده و مسجد از خدایند و آنچه از آن خداست قطع نمی‌شود

خلیفه گفت: این خیر خواهی چیست؟

گفتم : وقتی امیرالمۆمنین فقها رعیت و دانشمندان آن‌ها را برای امری از امور دین در مجلس خویش گرد هم می‌آورد، از آن‌ها در باره حکمی پرسش می‌کند و آنان نیز آنچه می‌دانند بر زبان می‌رانند، در حالی که در مجلس خلیفه، خاندان او، فرماندهان، وزراء و کاتبان حضور دارند. سخنان مجلس خلیفه به گوش مردم می‌رسد و آنان پی می‌برند که خلیفه به خاطر فتوی و قول مردی که عده ای از این امت به امامت وی قائل هستند و ادعا می‌کنند، که او «امام جواد (علیه السلام) » به مقام خلافت سزاوارتر است، قول و فتوای همه را کنار می‌زند، حکم او را بر حکم فقها ترجیح می‌دهد، این چه عواقبی را در پی خواهد داشت؟

بن ابی داود گفت : در این لحظه رنگ خلیفه به خاطر آنچه به وی تذکر داده بودم تغییر کرد و گفت : خداوند به خاطر این خیر خواهی به تو جزای خیر عطا کند.

چهار روز پس از این واقعه حضرت به شهادت رسید ...

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منبع :

تفسیرالعیاشی، ج 1، ص 319 - موسوعه الامام الجواد (علیه السلام)، ج 2، ص 410 - بحار الانوار، ج 50، ص 5

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت