فاصله دانشگاه تا تمدن
فاصله دانشگاه تا تمدن
فرهنگ دانشگاهی –رفتار دانشجویی یکی از مباحث فرهنگی مربوط به قشر دانشجو است .یعنی طیف وسیعی از جوانان جامعه ایرانی را در بر میگیرد . در این مبحث اگر حلقه بیرونی را عنوان "فرهنگ دانشگاهی – رفتار دانشجویی " بنامیم، در لایه های زیرین با مباحثی چون " فرهنگ "، "خرده فرهنگ "،"تمدن"، "توسعه"،"رصد فرهنگی"،"مهندسی فرهنگی"، " هویت "، "بحران "، "ارزشیابی" ،"تولیدات فرهنگی" ،" فهم عصری" مواجه خواهیم بود.
این مقال، بر آن است , با اشاره بر لایه زیرین ، نقش هر کدام از مباحث مربوطه را ، در راستای عنوان اصلی پیش برد .
فرهنگ : مجموعه ای پیچیده ، از خصوصیات احساسی فکری و غیرمادی که به عنوان شاخص جامعه و یا گروهی اجتماعی مطرح میشود فرهنگ عبارت است از ارزشهایی که اعضای یک گروه معین دارند. هنجارهایی که از آن پیروی میکنند و کالاهای مادی که تولید میکنند .
خرده فرهنگ : به گروهی کوچکتر از یک جامعه تعلق دارد؛ که به فرهنگ بزرگتر جامعه به خاطر پذیرش بسیاری از هنجارهای آن ، وابستگی دارد ؛ ولی از آنجا که هر خرده فرهنگی ، هنجارهای ویژه خودش را نیز دارا است از فرهنگ بزرگتر تمایز پیدا میکند
خرده فرهنگها ، در زمان و محیط مشترکی ، به نام دانشگاه ، اجتماع مییابند . پس میتوان گفت : یک از راه های شناخت فرهنگ هر مرکز علمی آشنایی دقیق با خرده فرهنگها و هویت دانشجویان آن مرکز علمی است .یعنی به عناصر فرهنگی موجود دریک مرکز علمی از پایین وب صورت " میکرو " نگاهی دوباره انداختن.
در صورت شناخت فرهنگ مسئولین مراکز علمی ، میتوانند با آگاهی بیشتر به برنامه ریزی فرهنگی ، اجتماعی ،اقتصادی،دینی و روانی و غیره اقدام کنند .
"امروزه یکی از شاخصه های کشورهای توسعه یافته را نقش نظام آموزش عالی در فرهنگ و تمدن سازی میدانند" . هر تمدن بشری ، در عصر تبادل ارتباطات فرهنگی ، برای پایداری خود نیازمند "رصد فرهنگی"و " مهندسی فرهنگی " است .
الگوی رصد فرهنگی :
اگر جامعه ای به سمت تمدن سازی حرکت نکند ، مهندسی ارتباطات فرهنگی روی نمیدهد و نرم ،تمدن غربی بر تمامی قلمروهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و دینی تمدن خودی ،سیطره مییابد .
به یقین میتوان گفت امروزه حاکمان تمدنهای غربی ، از راه های ارتباطات فرهنگی و مجاری فرهنگ سازی بهره میگیرند تا به سه نتیجه دست یابد .
1"-تأثیرگذاری فرهنگی ؛
2-تأثیر گذاری ماندگار ؛
3-تأثیرگذاری تمدنی ؛
نظام آموزش عالی باید بتواند با ایجاد بستر های موثر و کارآمد برای قدم گذاردن در وادی تمدن سازی ، حضور فعال در پی ریزی مهندسی ارتباطات فرهنگی دنیای امروز ، شناخت نیازهای پیرامونی خود ، فرهنگ سازی و دست یابی به توسعه پایدار و جامعه تسهیلاتی را جهت غرق نشدن در ساخت روابط موجود تمدن غربی فراهم آورد .
جهت نیل به مقصود فوق، عناصر انسانی چون اساتید ، دانشجویان ، روابط صمیمانه و سازمان یافته میان دانشجویان و اساتید، شناخت خرده فرهنگهای دانشگاهی ،هویتهای دانشجویی و... نقش اساسی دارند .
در تعریف هویت و بحران هویت دانشجویی میتوان گفت : " هویت عبارت است مجموعه ویژگیهایی که تعلق فرد را به یک مکان محکم میکند و نظام ارزشهای او را مشروعیت میبخشد ، زیرا سلامت شخصیت در گرو سازگاری آدمی با محیط اجتماعی پیرامونش و تفسیری متوازن و سازگار از خود ، جامعه و ارزشهاست و هنگامی که در این فرایند خللی پدیدار شود ، پیامد های ویرانگری را میآفریند که میتوان آن را " بحران هویت " نامید .
چگونگی هویت دانشجویی در جامعه امروز ، به تعداد اندکی از آنها محدود نمیشود بلکه به صورت بحران هویت ظاهر میشود . در این بحران ، افکار عمومی ، عدم زیر ساختهای فرهنگی و اجتماعی ، سیر تکاملی هر یک از زمینه های نام برده از خانه تا مدرسه ، معرفی نکردن الگو های مناسب رفتاری ، ارزشیابی آموزشی ، چگونگی برخورد فرهنگی آنان با رسانهها ، انبوه اطلاعات و ارزشهای وارداتی و... در خلق و اشاعه چنین رفتارهایی بسیار موثر است .
ناگفته نماند ؛" بی توجهی به ارزشها را میتوان نوعی آسیب تلقی خواند ،بدین معنا که گروهی از دانشجویان نتوانستهاند در زمینه ارزشها به عناصر هویتی خود انسجام داده و آن را به عنوان معیاری برای احراز هویت در لایه های درونی شخصیت خود جا بیندازد
وضعیت ارزشیابی آموزشی کشور
"ارزشیابی آموزشی در کشور ما ، اساس ابر پایه سنجش هوش ذهنی و حافظه نظری بنا شده است و یادگیری را نه تغییر و نه رصدی در رفتار که در حفظ اطلاعات و اشاعه آن ،معنا میکند . به عبارتی دیگر قدرت حافظه افراد در سیستم آموزشی ما ارزشیابی میشود ، نه توانمندیهای عملی آنها در زمینه های گوناگون .لذا در اینجا تنها محفوظات اشخاص به کار میآید و کسی که بتواند ظرفیت داده های اطلاعاتی خود را افزایش دهد، در امتحان و آزمون و ارزشیابی مختلف آموزشی پیروز میشود .محصول چنین سیستم آموزشی یک سری فارغالتحصیلانی است که با انبوهی از اطلاعات ذهنی تلنبار شده و بی فایده وارد محیط کاری میشوند ، بدون این که از مهارت و توانمندیهای لازم در حرفه خویش برخوردار باشند
"از سوی دیگر کهنگی برخی از مواد درسی و عدم تناسب و ارتباط منطقی آنان با نیازهای دانشجو و جامعه ، کتاب و درس را به محتوایی غیر کاربردی بدل میکند در نتیجه دانشجو میلی به ایجاد ارتباط عملی میان تئوریهای درسی و نیازهای عملی جامعه ندارد ، در نهایت این که فضای ، محققانه و عملیاتی نیست." در این میان" آنچه میان آنچه بیش از همه مستلزم توجه و اصلاح و بازنگری است .شیوه ارزشیابی آموزشی و تغییر آن به سوی سنجش توانمندیهای علمی و ادراک محققانه است ."
در یک نگاه کلی , اگر روش ارزشیابی ، بررسی و سنجش مداوم توانائیها و مهارتهای دانشجو باشد . در دراز مدت شاهد تولیدات فرهنگی خواهیم بود ." تولیدات فرهنگی عبارت است از تولید اجتماعی حس ، معنا و یا آگاهی و تولید صنعتی کالاهای فرهنگی دانشجویان ". دانشجو به عنوان یکی از فاعلان فرهنگی؛ میتواند نقش بسزایی در رصد و تولید برنامه های فرهنگی –اجتماعی داشته باشد. در این زمینه اساتید و روابط آنها با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی ساختارمند و سازمان یافته میتواند موجب ساماندهی دانشگاهها بر اساس ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه شوند تا دانشجویان قدرت پاسخ گویی به نیاز های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی جامعه را داشته باشند . پس اگر دانشجو، به ضرورتها و اقتضائات برآمده از جامعه ملی و اسلامی و جامعه جهانی خود آگاه شود ، با ورود به دانشگاه و با مواجهه با فرایند اجتماعی شدن ثانویه ، دچار" تضاد فرهنگی نخواهد شد .چون خود و عناصر فرهنگ خود را میشناسد و متناسب با خرده فرهنگهای قومی ،بومی ، دینی ، فرهنگی و... خود ، به خود هویت میبخشد .
آن زمان ؛به یقین میتوان گفت دانشجویان و اساتید در میدان مراکز عالی مهر به" فهم عصری" هستند به این معنا که از یک سو اطلاعات و محفوظات ذهنی بالایی دارند و از سویی گر قدرت تشخیص و توان تحلیل درست مسائل گوناگون عصر خود را دارند، از "حساسیت اجتماعی برخوردار هستند و دانشجویان توانستهاند اصالت دانشجویی خود را معاصرت ببخشند .چنین عوامل انسانی ، پرورش و آموزش دیده ، میتوانند تمدن ساز و توسعه دهنده فرهنگ خودی باشند.
بخش اجتماعی تبیان
منبع : تعامل نیوز